یافتن پست: #برق

bamdad
bamdad
ملتو برق ميگيره


قبضش واسه ما مياد :|


چطوریاست ؟
Mohammad
Mohammad
ســــــــــــــلام به همه :)
رضا
رضا
Mostafa و صوفياجون یادتون رفته مثلا یه موقعی داشتیم شروع کنین بچه ها جدید هم که هستن شلوغ کنین {-7-}
رضا
رضا
Mohammad تبریک میگم آقا داماد ایشالا خوشبخت بشین .
✲ميــMisS.ArEzoOــس✲
✲ميــMisS.ArEzoOــس✲
یه سریا واقعن منحصر بفردن!


یه سریام الکی متصل به برقن!
mastane44
mastane44
موعلیکم همه بامراما
samyar
samyar
می نویسم که غزل پاشیدازهم

برصفحه ی ناپیدای قلبت



تسبیح گفتیم برقلمی که نامت نوشت

ودرقامت ماه فرورفتیم



صبح مسافری بودکه سجاده پهن کرد

من مسافرکش بی حضورچشمانت



جوهرراریختیم ودرصفحه قلبت تپید

یادم امدیادت ازرگ هم گذشت



توشبیه ستاره ایی که هرشب

می خواندازآوازبی قراری های بی حد



من وصبح به طلوع نزدیکیم

تابه غربت صبح به طلوع برخیزیم.
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/26 - 16:00 ·
6
صوفياجون
صوفياجون
سلووووو الان نزدیک یک ساعت بود برق لعنتی رفته بودش اعصابم خورد شد یعنی چی آخه {-60-}{-60-}{-192-}
{-184-}{-139-}
...
عکس ...
چه زیباست
بیادتوباچشمهای خسته گریستن
چه زیباست
همیشه درتنهایی توراحس کردن
چه زیباست درخیال باتوزندگی کردن
عزیزم نام تو
برقلبم خالکوبی شده
تافراموشت نکنم
نازنین من!
همچون نفس کشیدن
تورابخاطرمیسپارم
یک روزدیگه هم بی توگذشت
{-38-}
دیدگاه · 1392/08/20 - 18:54 ·
9
...
s864_18_2.gif ...
بزن بریم به سرعت برق وباد
بزن بریم ازاینجا
بزن بریم
عشقه ودادوبیداد
بزن بریم ازاینجا
{-18-}{-18-}{-18-}
رضا
رضا
اگه به سازت نمیرقصه مشخصه که خوبی نیستی باید یاد بگیری چه طور بزنی که دنیا برات برقصه .
صوفياجون
صوفياجون
سلووووو من اوووومدم یوووهوووو{-155-}{-155-}{-155-}{-115-}
بعدازظهری یهوویی برقمون رفت حالم اساسی گرفته شد {-60-}{-60-}
๓เรร-รєթเ๔єђ
girl-indie-photography-xadrez-Favim.com-128653-3251.jpg ๓เรร-รєթเ๔єђ
ﺩﺧﺘــــــــﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭﻣﯿﺎﺭﯼ ﻧﯿﮕـــــــﺎﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ
ﻭ ﭼﺸﻤﻬﺎﺵ ﺑﺮﻕ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ ﻭ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﻣﯽ ﮔﻪ
ﻋـــــــﺰﯾــــــــﺰﻡ !!...
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺑــــــﺪ ﺭﻧگی ﺭﻭ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺵ ﺧـــــﺮﯾﺪﯼ ﺳﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ
ﻭ ﻣﯿــــــــﺎﺩ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻧﺖ !!...
ﺩﺧﺘــــﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﺪﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ ﻭ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺵ ﺗﯿﭗ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ،
ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽ ﭼﺴﺒــــــﻮﻧﻪ ﺑﻬﺖ !!...
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺷﺎﮐــــــﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﺩﺍﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ،
ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﮔﻪ، ﻓﻘﻂ ﺁﺭﻭﻡ ﺩﺳﺘﺘﻮ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻩ !!...
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﺭﻭﺯ ﺯﻥ ﺑﺮﺍﺵ ﯾﻪ ﺷﺎﺧـــــﻪ ﮔــــــــﻞ ﻣﯽ ﺧﺮﯼ ،
ﺑﺎ ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﯽ ﮔﻪ ﻣﻬﻢ ﺧﻮﺩﺗﯽ !!...
ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮﻭ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺍﺫﯾﺖ ﮐﻨﯽ می فهمی حق نداری ..
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/16 - 18:09 ·
6
Noosha
1380867073941.jpg Noosha
روز 3شنبه توی دانشگاه سمنان ساعت 10 صبح .صدای آمبولانس پیچیده؟..{-30-}
یکی از دانشجوهای برق رو، برق گرفته...{-38-}
کارگاه برق استاد نیومده...دستکش هم نبوده ... برق 380 ولت و تمام...
رئیس دانشگاه در جواب اعتراض دانشجوها گفت: "بودجمون کمه "
روز بعد علت این حادثه رو خواب آلودگیه دانشجو بیان کرد :| !!!
9 مهر ساعت 10 صبح یک جوون به خاطر بی احتیاطی مسئوولین از بین ما رفت !!!!!
به همین راحتی ی ی ی{-60-}{-28-}
رضا
رضا
سلام به شیفت شب نمیدونم خوبین ؟
Morteza
Morteza
روزی روزگاری پسرک فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد.از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد.روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می کرد.تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی درب خانه ای را زد.دختر جوان و زیبائی در را باز کرد.پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و بجای غذا ، فقط یک لیوان آب درخواست کرد.دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود بجای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد.پسر با تمانینه و آهستگی شیر را سر کشید و گفت : «چقدر باید به شما بپردازم؟ » .دختر پاسخ داد: « چیزی نباید بپردازی.مادر به ما آموخته که نیکی ما به ازائی ندارد.» پسرک گفت: « پس من از صمیم قلب از شما سپاسگذاری می کنم»سالها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد.پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز ، متخصصین نسبت به درمان او اقدام کنند.دکتر هوارد کلی ، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد.هنگامیکه متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید.بلافاصله بلند شد و بسرعت بطرف اطاق بیمار حرکت کرد.لباس پزشکی اش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد.در اولین نگاه اورا شناخت.سپس به اطاق مشاوره باز گشت تا هر چه زود تر برای نجات جان بیمارش اقدام کند.از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری ، پیروزی ازآن دکتر کلی گردید
آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود.به درخواست دکتر هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد.گوشه صورتحساب چیزی نوشت.آنرا درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال نمود.زن از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت.مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد.سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد.چیزی توجه اش را جلب کرد.چند کلمه ای روی قبض نوشته شده بود.آهسته انرا خواند


«بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است»
... ادامه
...
گربه ...
هنوزآنقدربزرگ نشده بود
که بداند
هربرق چشمی درشب
نگاه مادرنیست!!
بچه گربه!
به طرف ماشین رفت و
جان داد
NEGAR
NEGAR
دغدغه های ذهنی من
.
.
.
1- وقتی برق میره کجامیره?
2. استامینوفن از کجا میدونه ما کجامون درد میکنه?
3. وقتی میگن بگیر بخواب, ما چی رو باید بگیریم?
4. وقتی میگن به افتخارش دست بزنید, دقیقا به کجاش باید دست بزنیم?
5. چرا از جمعه تا شنبه اینقدر کم طول میکشه ولی از شنبه تا جمعه اینقدر طول میکشه?
6. این که میگن بین خودمون باشه دقیقاکجامون باید باشه?
7. پس کی این حقوق بشر رو میریزن به حسابمون?
8. دفتر مقام معظم رهبری چند برگه?
9. آیا میشه رو میز نهارخوری شام هم خورد?
10. پشم شیشه دقیقا کجای شیشه در میاد?
11. چرا جعبه پيتزا مربعه, خودش گرده, موقع خوردن مثلثه!?
12.آیا برای گرفتن شناسنامه المثنی, اصل شناسنامه هم لازمه؟؟
... ادامه
NEGAR
NEGAR
قبض برق زیاد اومده بود، نشون بابام که دادم، یه سری تکون داد و پاشد رفت طرف کامپیوتر!!! فک کردم رفت کامپیوترو داغون کنه... منم رفتم نزدیکتر ببینم چیکار میخواد بکنه، دیدم رفته توو گوگل نوشته: آموزش دستکاری کنتور برق!! {-15-}
دیدگاه · 1392/08/6 - 21:51 ·
8
صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ