یافتن پست: #بنام

...
...
ıllı YAŁĐA ıllıمن اگرتقویم نگاربودم
تمام شبهای سال رابنامت میزدم..
نه فقط یک شب را..
و
روزهای نبودنت را تعطیل مینگاشتم.. شعرازنیما
تقدیم به@yalda {-41-}
متین (میراثدار مجنون)
متین1.jpg متین (میراثدار مجنون)
دنیا چیست؟؟؟

سرزمینی پر از درد و غم..

پر از بی وفایی و تنهایی..

هرگاه عاشقانه کسی را دوست داری

گرگی بنام تقدیر آن را از تو میگیرد
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
Ehsan-Khajeh-Amiri-Darvazehaye-Donya.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
ن.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
Noosha
1034.jpg Noosha
از مرگ نترسید....
از این بترسید وقتی زنده اید چیزی در درون شما بمیرد بنام: انسانیت..! !
دیدگاه · 1393/02/9 - 15:54 ·
9
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
ایا مایلید هنرپیشه شوید؟پس هم اینک از دریافت یارانه انصراف دهید تا در فیلم جدید مسعود ده نمکی بنام (انصرافیها )بازی کنید...{-27-}
دیدگاه · 1393/01/28 - 09:22 ·
1
zoolal
zoolal
دوران بارداری سختی ها و مراقبت های مخصوص خودش رو داره ...

" آسمان بار امانت نتوانست کشید؛

قرعه ی فال بنام من دیوانه زدند ... "

همه بارداریم، باردار باری به سنگینی یک امانت الهی ...{-35-}{-35-}{-35-}
دیدگاه · 1393/01/17 - 18:19 ·
8
حمید
110ح.jpg حمید
از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
صدر پیغام آوران حضرت باری تعالی
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
آدمیت مرد
گرچه آدم زنده بود

از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود

بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب
گشت و گشت
قرنها از مرگ آدم هم گذشت
ای دریغ
آدمیت برنگشت

قرن ما روزگار مرگ انسانیت است
سینه دنیا ز خوبیها تهی است
صحبت از آزادگی، پاکی، مروت، ابلهی است

من که از پژمردن یک شاخه گل
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس
از غم یک مرد در زنجیر
حتی قاتلی بر دار،
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندرین ایام زهرم در پیاله، زهر مارم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم؟

صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای، جنگل را بیابان میکنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند

صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبتها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است

فریدون مشیریاز مرگ نترسید!

از این بترسید که وقتی زنده اید

چیزی در درون شما بمیرد

بنام انسانیت!
... ادامه
...
cilmuzj7j3bcnwztcss.jpg ...
بخون بنام دل..##
دیدگاه · 1392/12/13 - 00:41 ·
8
Morteza
1625648_267801723395517_1914272114_n.jpg Morteza
لحاف من قرمز مشکی بود چرا الان سفیده..؟؟

بالشم مثه پنبه نرم بود چرا الان مثه سنگ شده...؟؟

بابـــا...؟؟

شبا یه لیوان آب برام میذاشتی بالا سرم - چرا الان دیگه نیست..؟؟

مگه بارون اومده چرا همه جا بوی خاک میده...؟؟

چرا شماها منو میشورید - مگه خودم دیگه نمیتونم...؟؟

نکنه..... ؟

نکنـــــه دیگه زنده نیــستم....؟!!

عشقم تو چرا گریه میکنی..؟؟!؟
مگه زنده بودم قدرمو دونستی...؟؟؟؟؟
... ادامه
Mohammad
506141_wdqOQUa9.jpg Mohammad
دوران بارداری سختی ها و مراقبت های مخصوص خودش رو داره ...

" آسمان بار امانت نتوانست کشید؛

قرعه ی فال بنام من دیوانه زدند ... "

همه بارداریم، باردار باری به سنگینی یک امانت الهی ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/7 - 15:22 در حسینیه ·
3
مائده
مائده
کاش به نتیجه ای بنام رفتن نرسیم هیچ وقت

اگر هم رسیدیم مسیرش مهیا باشد

نه اینکه چاره ای جز سقوط معنایش.....
دیدگاه · 1392/12/7 - 12:10 ·
9
...
...
آیامیدانید:
کلمه""عشق""
ازگیاهی بنام عشقه گرفته شده؛که دورجفت خودمی پیچدوبالامیرود!!
دیدگاه · 1392/12/4 - 02:58 ·
7
صوفياجون
hhe1022.jpg صوفياجون


حسین خواجه امیری ۱۱دی ۱۳۱۱ در خالدآباد نطنز در خانواده‌ای هنرمند به دنیا آمد.
پدربزرگش از خوانندگان بنام زمان ناصرالدین شاه بود و پدرش که از صدایی خوش و رسا برخوردار بود و ردیف می‌دانست، مدت‌ها او را تحت تعلیم خویش قرار می‌دهد. حسین در همان زمان در مراسم تعزیه‌خوانی شرکت می‌کرد و نزد تعزیه‌خوانانی که ردیف و دستگاه می‌دانستند به یادگیری آواز پرداخت.
وی پس از پایان تحصیلات ابتدایی به تهران رفت و در سال ۱۳۲۶ به مکتب ابوالحسن صبا راه یافت و دو سال پیاپی در حضور او دانسته‌های خویش را تکمیل کرد و به وسیله وی به رادیو ایران معرفی شد. در آن جا به اجرای برنامه با ارکستر ابراهیم خان منصوری پرداخت. وی پس از مدتی به دانشکده افسری رفته و شب‌های جمعه که مرخصی داشته از ساعت ۳۰/۷ تا ۸ در برنامه ارتش شرکت و با ارکستر محمد بهارلو به اجرای برنامه می‌پرداخت.
در همان زمان به خاطر محدودیت‌های ارتش نام مستعار (ایرج) را که در اصل نام برادرش بود برای خود برگزید.
... ادامه
...
346.jpg ...
بده دستاتوبمن
تاباورم شه جونمی
میدونم
خوب میدونی
توتاروپودوریشمی
توکه ازدنیاگذشتی
واسه یک لبخندمن
چرامن نگذرم از
یه گوشت وپوست بنام تن..
{-35-}
دیدگاه · 1392/11/13 - 14:14 ·
7
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
بنام خدا
سلام
...
...
@nasim
خطابه هایم
همه
تقدیم به تو
تقدیم باعشق
به تو
که عاشقترینی
بتو
آری!
توکه بنام خطابت میکنم
ای
نسیم عشق
تویی که پیمان بستی
و
نگسستی
وپیمانی بسته شد
ولی
گسست
تقدیمت میکنم
وتورامیخوانم
به زیباترین نام
""نسیم""
نوازشگرگونه های خسته
تسلی بخش دلهای شکسته
همه پیمان قلبی چون گرفتار
همان عهدی که ناگه چون گسسته
نیما
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/30 - 03:43 ·
5
ıllı YAŁĐA ıllı
Amin-Rostami-Aroos-Khanoum.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
...
...
بنام خدایی که
هستی رابامرگ
دوستی رایکرنگ
زندگی رابارنگ
عشق رارنگارنگ
رنگین کمان راهفت رنگ
شاپرک راصدرنگ
ومرا
دلتنگ توآفرید..
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/23 - 22:24 ·
6
...
...
موضوع انشاء:
تعطیلات خودراچگونه گذراندید؟
بنام خدا
فرسنگهادورازتو...
دیدگاه · 1392/10/20 - 19:08 ·
2
zahra
319411_187295501401564_931632442_n.jpg zahra
آرمیتا
نقاشیشو به آقا هدیه داد ،
بعدش بادام زمینی‌هاشو که با آقا قسمت کرد،
آقا از موهای بلند آرمیتا تعریف کرد،
آرمیتا قول داد تا موهاشو کوتاه نکند که به قول خودش آقا ناراحت نشود!
حالا همه‌ی اینها هم که بماند،
آرمیتا رفته منزل آقا و آقا را به قول خودش با دمپایی و بی‌عبا دیده و از آقا عروسک هدیه گرفته و حتی با مرغ و خروس‌های خانه‌ی ایشان هم بازی کرده و بعد ِ نیم ساعت با نارضایتی، رهبر را ترک کرده و حالا هم منتظر است آقا را دعوت کند و برای آقا قورمه سبزی بپزد و…
آن وقت ما هنوز معطل یک کارت دیدار هستیم که برویم حسینیه‌ی امام خمینی و آقا را از دور ببینیم!

آرمیتا در لحظه‌ی اول ورود به منزل آقا،
ایشان را با لفظ "بابا" خطاب می‌کند.. مادرش خندید که آرمیتا، دیدی اشتباه آقا رو گفتی بابا؟
آرمیتا با یقین گفت که "خب بابای همه‌ست دیگه"
و آن ما هنوز معطلیم رهبرمان را چه بنامیم!
... ادامه
...
...
توازکدام قبیله ای

که دردستانت

اقیانوسی ازنیازجاریست

ودروسعت نگاهت

فوج فوج پرندگان سبکبال

به پروازدرمی آیند..

به فرخندگی عشق؟

توکیستی

که درهمه جای دنیاخانه داری

ودلهایمان


ازهمان ازل به عشق تومی تپد؟


توهمانی

که بنام ویادت میتوان


تاهمیشه عاشق ماند....


بنام خداوندبخشنده مهربان..
{-35-}
دیدگاه · 1392/10/10 - 20:34 ·
3
...
...
رویای مرگ
شاید
بهانه ایست
برای تحمل
کابوسی
بنام""زندگی""
دیدگاه · 1392/10/4 - 01:01 ·
4
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ