در باغ احساست را بستی نمیدانم
شایدم احساست را به مسافرتی در نا کجا اباد قلب دیگری فرستاده باشی شاید
باز کردن فقل احساسات دیگر مهم نیس برایم
کلید قفل احساست را در جوی نبودنت انداختم تا در اب یادها دور شود دور دور وبه دریای خاطره بریزد برای همیشه دست نوشته ای من
در احساست را بستی نمیدانم
شایدم احساسات را به مسافرتی در نا کجا اباد قلب یکی دیگه فرستاده باشی شاید
باز کردن فقل احساسات دیگر مهم نیس برایم کلید قفل احساست را در جوی نبودنت انداختم تا با اب یاده دور شود دور دور دور وبه درای خاطره بریزد برای همیشه