مدت های طولانیست که دلم تنگ خویش است
و سال هاست که
شب ها برای خودم نامه می نویسم
به خودی که نمی دانم
در کدامین جهت جغرافیایی ایستاده است
شاید در کنار دریاچه یخی باشد
شاید در کوهستان اسیر گرگ ها شده باشد
و شاید در مارپیچ پله ها گم شده باشد
و شاید در زیر شکوفه های درخت گیلاس آرامیده باشد
و روی پاکت نامه ها می نوشتم
فرستنده:من نیستم
گیرنده:نمی دانم کجاست
و به صندوق پست سر کوچه می انداختم
و سالها از پشت پنجره خیره به بیرون ماندم
و به امید امدن مرد پست چی و جواب نامه خودم انتظار کشیدم
چه کسی می داند
شاید روزی نامه های من به خودم رسید و جایش را برایم معلوم کرد و شاید اداره پست نا مه های مرا در کتابی به نام نامه هایی به خودم را چاپ کرد.
آری من خودم نیستم و سالهاست در توده های غم انگیر این دنیا گم شده ام...
خب باشه
1393/04/25 - 23:55چون تو میگی باشه
راستی تازه یادم اومد رضا
تو از یلدا رشوه پاستیل گرفتی که پیش من وساطتشو بکنی؟
زود تند سریع جواب بده ببینم ، مگه دستم بهت نرسه...
هنوز نگرفتم وقتی پاستیل به دستم رسید درصد تو رو میدم
1393/04/25 - 23:58اهم اهم(صدای صاف کردن سینه)
1393/04/25 - 23:59حالا بعدأ در این مورد با هم صحبت میکنیم
ولی کارتون خیلی زشت بودش
پاستیلش نوشابه ایه
باعشه دیگه تکرار نمیشه آره نوشابه ای هم داره .
1393/04/26 - 00:02خب این شد یه چیزی
1393/04/26 - 01:17یادم باشه در موردش باهات بحث و تبادل نظر کنم...
حتما اما واسه بحث و تبادل نظر #شکلات می گیرم
1393/04/26 - 01:25آره شکلاتم خوبه
1393/04/26 - 17:32دوست دارم ، خیلی...
شکلات واسه من حواستو جمع کن شکمو
1393/04/26 - 20:42اصلأ حرفشم نزن
1393/04/26 - 21:07تو کار زشت و شنیئی انجام دادی بعدش من شکلات بدم؟!!!!
دیگه چی؟!!!!
همه میدونن من عاشق شکلات هستم تو هم بدون حالا قهر نکن باهات قسمت میکنم
1393/04/26 - 23:56