رفته بودم کیش..
داریوش فرضیایی(عموپورنگ)وامیرحسین
اومده بودندیه فروشگاه مارک
امیرحسین بااون جثه ریزومیزه اش چقدربزرگواربود...
باهمه دست میدادعکس میگرفت وامضاءمیداد
اماعموپورنگ انگارازخرطوم فیل افتاده بود
هیچ کسونمیدیدانگار...
جزلباسهای مارک رو..
””کاش هنرمندان بدانندکه این مردم اندکه اونارو
مشهورکردندوهنراوناخارج ازصحنه است که نمودپیدامیکنه””
خاطرات نیمادرکیش
یگانه , رفیعی
1392/08/5 - 17:11فَه فِه رو میگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
1392/08/5 - 22:54