یافتن پست: #حیا

Mohammad
Mohammad
پیامبر اکرم(ص):‌

«هر کس شب قدر را احیا بدارد تا سال بعدی عذاب از او برداشته می­شود»
دیدگاه · 1392/05/8 - 02:35 در حسینیه ·
8
Mohammad
1374702524686825_large.jpg Mohammad
من یه دخترم .....!

دختری که ارزشمند ترین ثروت اون حیاست

آهای آقایون وقتی دارم با شما حرف میزنم برام خیلی سخته که شما زل بزنید تو چشام ...




Mostafa
Mostafa
داشتم تلویزیون میدیدم

مادرم اومده میگه شبکه سه؟؟؟

میگم آره

میگه چشمم روشن بی حیا ی دفعه برو دوست دخترتو بیار خونه
Mostafa
Mostafa
چشمه
مائده
24145350830550409550.jpg مائده
صدایی که میاد و میشنوم ...
چقدر یادم رفته بود صدات ...
صدای قلبتو مینشیدم ...
اما صدای لباتو نه شنیده بودم نه ...
نه فکر کنم شنیده بودم ... ای بابا حافظه .. یادم رفته بود ...
این صدا که یه هو میشنوم صدای آرمش بخشیه برام ...
اما ولش کن ...
برام همیشگی نیست ...
صدای تنهاییم رو باید بشنوم ...
سکوت ...
سه دقیقه سکوت ... سه حرف ... سه اشک ...
فکرو شب و بیداری و صدای جیرجیرک کنج حیاط ...
ربنا ...
... ادامه
Mostafa
Mostafa
از تو چه پنهان بعضی روزها هوایی خانه کودکی هایم می شوم..

دلم برای حیاطی که نیست… مادربزرگی که نیست..

برای بوته یاس و درخت شمشاد و آب و جاروهای بعد از ظهرها تنگ می شود…
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/29 - 03:39 ·
5
صوفياجون
صوفياجون
اینجا رشت است الان داره بارون میباره {-7-}{-21-}{-155-}{-94-}
MahnaZ
MahnaZ
رابطه ای که توش التماس باشه

ساعت ۹ بزارین دم در خونه تا شهرداری ببره
MahnaZ
MahnaZ
10 سال پیش تو یک فیلم هندی،
آمیتاباچان از کما و تخت آی سی یو بلند شد
رفت تو حیاط 40، 30 نفر رو لت و پار کرد. بعدش دوباره برگشت به تختش.
از اون به بعد مسیر زندگیم عوض شد
... ادامه
Mostafa
Mostafa
امامزاده «قل‌قلی»{-16-}
Mostafa
Mostafa
پنجره اتاقم رو به حیات باز میشد منم هر چی میخوردم زررت از اونجا مینداختم بیرون الا تور نصب کردیم هر چی میندازم کتلت میشه کف اتاق
دیدگاه · 1392/04/25 - 01:38 ·
5
MahnaZ
jpldw5ku46nueionug3m.jpg MahnaZ
با من ازدواج میکنی؟ {-29-}
Morteza
Morteza
آبمیوه صداتم ، چرخ کرده نگاتم ، قربون اون چشاتم ،
کشته خندهاتم ، من مرده حیاتم ، تا عمر دارم فداتم ،
بعد از مرگم خاک پاتم ، تا هستی خاطرخاتم
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/21 - 15:40 ·
7
saeid
saeid
بعضی وقتآ در ِ دیزی ُ باز بذارین , سطح حیای ِ گربه سنجیده بشه . . . !
دیدگاه · 1392/04/4 - 12:21 ·
6
Morteza
Morteza
یه روز عشقمو برده بودم خونه داشتم ازش لب میگرفتمکه بابام اومد
.
.
.
.
شروع کرد به داد بیداد کردن عشقمو گرفتو برد تو حیاط پرد کردو عشقمو شکوند برگشت گفت یه بار دیگه قلیون بکشی دهنتو سرویس میکنم
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/1 - 12:49 ·
4
Mostafa
Azadeh-Akhlaghi-20.jpg Mostafa
«به روایت یک شاهد عینی» مجموعه‌ی عکسی است از صحنه‌های بازسازی‌شده مربوط به مرگ‌های تراژیک تاریخ معاصر ایران. از اعدام جهانگیرخان صوراسرافیل و واقعه‌ی ۱۶ آذر گرفته تا صحنه‌ی تصادف فروغ فرخزاد و مرگ علی شریعتی.

آزاده اخلاقی، ایده‌پرداز و کارگردانِ این مجموعه‌ی ۱۷ عکسی می‌گوید: «امروز آرمان‌گرایی سوژه‌ی تمسخر خیلی‌ها شده است، مردم کسانی را که اهداف بلند و دور از دسترس دارند دست می‌اندازند. برای من ولی کسانی که می‌جنگند و برای آرمانی جانشان را فدا می‌کنند بسیار محترمند. هدفم زنده کردن یاد کسانی بود که ستایش می‌کنم.»

«به روایت یک شاهد عینی» یکی از عظیم‌ترین پروژه‌های عکاسی‌ای است که در چند سال گذشته در ایران انجام شده است: پروژه‌ی سه‌ساله‌ ای که شامل تحقیق فراوان هم بوده، ثبت هفده فریم است که اجرای بسیار خوب و دقیق و پُر از جزئیاتی هم دارند. در اجرای این عکس‌ها گروه بزرگی به خانم اخلاقی یاری رسانده‌اند؛ از جمله ساسان توکلی‌فارسانی (عکاس و مجری جلوه‌های بصری) و ژیلا مهرجویی (طراح صحنه و لباس).
... ادامه
Mohammad
285.jpg Mohammad
میلاد حسین خون بهاى دین است

این عید، حیات شیعه را تضمین است

امروز فرشتگان به هم مى ‏گویند

احیاگر آیین محمد این است

Mostafa
Mostafa
... ادامه
.
.
خیال من…
گنجشک کوچکیست که به حیاط نگاهت عادت دارد
به طمع دانه های محبتی که هر روز میپاشی
دیدگاه · 1392/03/16 - 22:53 ·
4
Reza Babaei
122421_724.jpg Reza Babaei
یه شب خونه تنها بودم یهو صدای خنده از حیاط شنیدم
گفتم برم بیرون ببیم کیه …
رفتم تو حیاط و چند متری رفتم جلو وایسادم بازم دیدم میخنده
بازم یه خرده رفتم جلو وایسادم، بازم صدای خنده اومد!
داشتم خودمو خراب میکردم ولی بازم رفتم جلو …
الان فهمیدین حیاطمون بزرگه یا بازم برم جلو؟؟؟
.
.
.
این که بعضی وقتا با خودم تو خونه حرف میزنم خیلى عجیب نیست
ولى اینکه گاهى وسطاش میخندم زیاده رویه دیگه نه؟

.
.
.
سیاست های غلط به این میگن:
سیاثط، صیاصت، ثیاصت، سیاصط، ثیاثت، صیاست، صیاثط …
.
.
.
چشمم دیگر آب نمی خوره، لامصب رانی ام گرفتم نخورد …
به نظرتون ببرمش سینما باهام آشتی میکنه آیا؟؟؟
.
.
.
یادتونه یکی از تفریحات دهه شصتیا و هفتادیا این بود که
به یکی میگفتن پیشونیتو پاک کن و در همین حین چونشونو میخاروندن
بعد اون یارو گیج میشد چونشو پاک میکرد!
.
.
.
آشپزه اومده تو تلوزیون میگه میخوام یه ساندویچی آموزش بدم که
دانشجوهایی که تو خوابگاه هستن و فر ندارن روی همون گاز کوچیک بتونن تهیه کنن!!!
حالا مواد اولیه ش چی بود؟
گوشت بوقلمون دودی، پنیر پیتزا، نون تست، سس فرانسوی و سایر مخلفات …
.
.
.
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/9 - 23:48 ·
11
Reza Babaei
Desktop Wallpaper 1900-1200 [BARFMUSIC] (10).jpg Reza Babaei
چند روزه بدجور سرما خوردم
دیشب مامانم میگه پسرم فردا نرو دانشگاه، عزیزم استراحت کن!
منم نرفتم.
هیچی دیگه از صب ساعت 6 دارم کابینتا رو دستمال میکشم
بعدش باید دیوارای آشپزخونه رو تمیز کنم
الانم داره فرشای پذیرائی رو جمع میکنه که بشورم
.
.
.
آرزوهای من خیلی بی حیان، چون هیچ کدوم جامه ی عمل نمیپوشن…
خیلی بی ادبن!
.
.
.
میدونید چی شده؟؟ یه گندی زده شده….
سرخوش از سر جلسه امتحان اومدم بیرون که
فهمیدم از سر خوشحالی برگه تقلب رو هم لای پاسخ سوالا به استاد تحویل دادم!
.
.
.
مامانم معلمه یه امتحان گرفته از دوم دبستانی ها
توش پرسیده بود پوشش حیوانات زیر را بنویسید
یکى واسه حلزون!!!! نوشته کندو…..!!!
کندو؟؟؟؟؟
پدر و مادرش به چى دلشونو خوش کردن؟
نه واقعا؟؟؟ کندووو؟؟؟؟
.
.
.
ﻓﻘﻂ ﻳﻪ ﺍﻳﺮﺍﻧﻲ ﻣﻴﺘﻮﻧه ﻣﺎﺷﻴﻨﺸﻮ ﺑﺎ ﺭﻳﻤﻮﺕ ﻗﻔﻞ ﻛﻨﻪ
ﻭﻟی ﺑﻌﺪ 4 ﺩﺭ ﻣﺎﺷﻴﻨﻮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻛﻨﻪ ﺗﺎ ﺑﺒﻴﻨﻪ ﻗﻔﻠﻪ ﻳﺎ ﻧﻪ
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/7 - 15:03 ·
15
صوفياجون
صوفياجون
یه شب خونه تنها بودم یهو صدای خنده از حیاط شنیدم ، گفتم برم بیرون ببیم کیه …{-9-}{-7-}
رفتم تو و چند متری رفتم جلو وایسادم بازم دیدم میخنده ، بازم یه خرده رفتم جلو وایسادم ، بازم صدای خنده اومد !{-7-}
داشتم خودمو خراب میکردم ولی بازم رفتم جلو …{-7-}
الان فهمیدین حیاطمون بزرگه یا بازم برم جلو ؟؟؟{-18-}{-18-}{-11-}
دیدگاه · 1392/03/6 - 23:45 ·
10
صوفياجون
صوفياجون
بکن از ته دل قاه قاه{-33-}

خواهی اگر قلب تو روشن شود / پیش تو عالم همه گلشن شود

در گذر از غصه و از اشک و آه / خنده بکن از ته دل قاه قاه {-33-}

خنده به قلب تو صفا می دهد / خنده به چشم تو حیا می دهد

خنده به روی تو دهد آب و رنگ / می شوی اندر بر مردم قشنگ

خنده به هر لب که عیان می شود / گر که بود پیر ، جوان می شود

خنده کند دور ز تن درد را / خنده کند سرخ ، رخ زرد را {-33-}

فایده خنده بود بی شمار / زان بشوی شاد در این روزگار

ترک غم رفته و آینده کن / خنده کن و خنده کن و خنده کن{-33-}
«اکبرجمشیدی اصفهانی»{-33-}
دیدگاه · 1392/03/6 - 23:21 ·
12
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ