یافتن پست: #حیا

soheil
08.jpg soheil
نیم ساعت پیش،

خدا را دیدم


که قوز کرده با پالتوی مشکی بلندش

سرفه کنان

در حیاط از کنار دو سرو سیاه گذشت

و رو به ایوانی که من ایستاده بودم آمد،

آواز که خواند تازه فهمیدم

پدرم را با او اشتباهی گرفته ام.
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/3 - 12:25 ·
5
zahra
zahra
همسایه دیوار به دیوارمون ۲ شب اومده زنگمونو زده میگه :
احیانا این سوناتا مال شما نیست دمه در ما گذاشته !؟
میگم : نه مال ما نیست !
میگه : آررررره حدس می زدم شما از این فک و فامیلا ندارین !
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/30 - 11:13 ·
3
صوفياجون
a7dfe54057dce55e43e32b3df35dfdca_500.jpg صوفياجون
جشن زمین و گرامیداشت عشق است که هردو در کنار هم معنا پیدا می کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می دادند. مردان هم زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می کردند. ملت ایران از جمله ملت هاییه که زندگی اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته. به مناسبت های گوناگون جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می گذرانده اند. این جشن ها نشان دهنده ی فرهنگ، نحوه ی زندگی، خلق و خوی، فلسفه ی حیات و کلا جهان بینی ایرانیان باستان است. از آنجایی که ما با فرهنگ باستانی خود کمتر آشناییم، شکوه و زیبایی این فرهنگ با ما بیگانه شده.
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/28 - 23:25 ·
7
صوفياجون
صوفياجون
{-60-}{-60-}{-60-}الان من اضافه بودم تا اوووومدم همه پیداشون شد بیچاره @‏yalda‏ الان درکش میکنم چی میکشه ‏{-60-}{-60-}
11 دیدگاه · 1392/11/13 - 01:26 توسط Mobile ·
7
صوفياجون
صوفياجون
رضا
رضا
Mostafa مصطفی نظرت چیه برف تا کی ادامه داره ؟ الان حدود 20 سانت شده نکنه مثل سال 83 بشه .
sima
sima
یکی از تفریحات دوره راهنماییم این بود که :

کپسول آموکسی سیلین مینداختم تو بخاری کلاس!!

یه بو گند افتضاحی داشت که همه بچه بالا می آوردن

تا ۸ساعت نمیشد نفس بکشی!

معلم میگفت همه حیاط....

تا آخرین زنگ بچه ها دعام میکردن

من الان به اینجا رسیدم مدیون دعای اونام
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1389455019423993_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
...
...
بازباران
باترانه
چشم خیس و
یک بهانه
شعله عشقی درونم
میکشدهردم زبانه
یادآنروز
زیرباران
باتومیخواندم ترانه
خیس بارانه
شاعرانه
هردوباهم
عاشقانه
یادآنشب من سرودم
ازدل وجان این ترانه
آری
آنشب که تورفتی
زیر باران بی بهانه
حال بی تو
زیرباران
میسرایم
شاعرانه
ازتووآن عاشقانه
یک ترانه
این دلم کرده هوایت
ای دلیل این بهانه
شعرازنیما
زیرباران
درحیاط{-38-}
دیدگاه · 1392/11/8 - 20:14 ·
6
...
...
زیرباران
درکوچه های بیکسی
قدم زنان
خیس خیالت میشوم
عابران
چتربدست
مراباانگشت اشاره خویش
نشان هم داده و
درگوش هم نجوامیکنند:
یاعاشق است یادیوانه!
دوست دارم
بلندفریادبزنم
که
آری
دیوانه وارعاشقش بودم
ولی
اونماندورفت!
شعربداهه ازنیما
تهران
زمستانی بارانی
درحیاط خانه امان
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/8 - 19:51 ·
6
...
...
تهران بارانیست
ومن بازهوای توراکرده ام
وقت رفتنت
باران میبارید
ومن خیس باران
رفتنت رانظاره گربودم
تومیرفتی ومن
رفتنت رامینگریستم
تودورمیشدی
ومن
آرام میگریستم
رفتنت بهانه ای بود
برای نگریستن
ودورشدنت
برای گریستن
*********
باران بندآمد
ولیکن
دیده ام میبارد
رفتنت را
گونه هایم خیس است
همچون سنگفرشهای خیس حیاطمان
کاش بودی
تاباهم استشمام میکردیم
بوی خاک باران زده را
کاش بودی
کاش بودی
شعرازنیما
... ادامه
...
...
آقای حیاتی داشت اخبارمیگفت:جایی برف اومده بودداشت باخبرنگاره که خبراومدن برف رومخابره میکردراجع به وضعیت جاده هاوبرف واین موهبت الهی صحبت میکرد؛ درآخراومدخداحفظی کنه گفت:خب آقای برفی
وااااااای خونواده رفتن روهوا..
حالا هروقت آقای حیاتی اخبارمیگه:همه میگن؛
ا..آقای برفی اومده..
خخخخخخخخخ{-18-}{-18-}{-18-}{-18-}
دیدگاه · 1392/11/8 - 17:38 ·
7
soheil
12.jpg soheil
من گریزانم از این خسته ترین شکل حیات
و از این غربت تلخ
که به اجبار به پایم بستند
می گریزم از شب
می گریزم از عشق
و تو ای پاک ترین خاطره ها
همه جا در پی تو می گردم...
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/1 - 17:56 ·
7
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
بابام تا یه جایی بیشتر ساعتو بلد نیست وقتی میرم بیرون از یه ساعتی به بعد هی زنگ میزنه میگه میدونی ساعت چنده؟؟{-54-}
صوفياجون
02762296172568985286.jpg صوفياجون
صوفياجون
hhe827.jpg صوفياجون
صوفياجون
1485069_199765996893877_1105204579_n.jpg صوفياجون
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
Noosha {-133-}
mostafa AZ {-133-} کجان تا الان؟؟؟؟؟؟؟
صوفياجون
1503373_405689899566039_1869478507_n.jpg صوفياجون
ما به این میگیم

قبلا درختشو تو حیاطمون داشتیم و هر سال 10 الی15 تا میداد خیلی باحال بود یادش بخیر {-57-}{-41-}{-41-}{-29-}{-7-}
صوفياجون
1560665_10151916210541482_619197723_n.jpg صوفياجون
؟
حدود دو قرن پیش در محله(عینک)و به روایتی (سیاه اسطلخ) رشت مردی می زیست که اصالتا زنجانی بود او از کودکی در رشت زندگی می کرده و شغل او زراعت بود و نیز از طریق فروش علف به صاحبان دام امرار معاش می کرده است.
این عبد
صالح خدا همچون کربلائی احمد (حافظ کل قران) و شیخ رجبعلی خیاط عارف و زاهد و ... به علت ایمان و تقوا
و صداقت در گفتار و رفتار و سلامت نفس به مناعت طبع و دستگیری و یاری نیازمندان و رعایت حرام و حلال وروحیه شجاعت،علیرغم اینکه نه امام زاده بودند و نه سید ، هم در حیات خود رافع مشکلات مردم بودند و هم
در ممات خود واسطه خیرات وبرکات برای زوار و متوسلین به قبر خود میباشند. این عارف زاهد به علت داشتنطی الا رض،مریدانی داشت و از هر پیرمرد رشتی اگر درباره دانای علی سوال شود با شور و شعف داستان نجات یک حاجی رشتی که در مکه گرفتار راهزنان و سارقان شده بود و تمام پول و مال خود را از دست دادهبود و سرانجام توسط دانای علی با طرفه العینی با سلامت به زادگاهش برگشته بود و از نماز خواندن او در مکه معظمه و رشت در یک روز برایت تعریف می کند از چگونگی مرگش ، روایت است که ماموران ظالم زمان ،او را به اتهامی (عدم پرداخت مالیات) دستگیر و شکنجه می کردند که یکی از مریدانش که متنفذین بوده اگاه میشود و از کرامات و مقاماتش برای ماموران می گوید که گرچه موجبات آزادی او فراهم می کند ولی افشایاین راز مرگ او را به دنبال داشته است .جنازه اش را در جوار قبرستان عمومی شهر (آن زمان) به خاک می سپارند که فعلا به علت گسترش شهر و توصعه شهر سازی از آن قبرستان اثری به جا نمانده است در سال 1321/1320 هجری شمسی قبر دانای علی نیز قرار بود به بهانه ی تعویض خیابان تخریب شود، مهندسین شهر داری به
مسئولیت مهندس سیمرغ (که چند سال بعد به مقام شهرداری رشت رسید) هرچه تلاش کردند در دوربین های نقشه برداری غیر از امواج آب چیزی ندیده اند و خداوند رعبی در دلشان ایجاد کرد که جرئت تخریب را پیدانکردند . و لذا قبری که تا کنون در کنار خیابان بود با تعریض خیابان بیستون (طالقانی) در وسط خیابان اصلی شهر قرار گرفت ، اگرچه بعضی از مردم سقوط شهردار از بالکن شهرداری و یا مرگ فرزندش را دلیلترسیدن مسئولین و عدم جسارت به قبر می دانند ولی نبودن دلیل و مدرک معتبر این روایت را منتفی می کنند
... ادامه
...
ج۲۸.jpg ...
رؤیت روح
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1368726759188229_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
چیزی در کلامم نیست جز دوستت دارم هایی که واژه نیستند مثل دم در پی بازدم حیاتم را رقم می زنند............
صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ