یافتن پست: #خاطرات

...
...
نامت را
خاطراتت را
حس بودنت را
همه وهمه رابدست بادسپردم
یادم تورافراموش
دیدگاه · 1392/10/13 - 19:13 ·
8
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
آن شب خواهد آمد
یک شب سردو بارانی
شبی که دیگر قلبی درسینه ام نیست تا با تپشهایش دیوانه ام کند
شبی که چون غریبه ای ازکنارت گذرمیکنم
وتو مرورمی کنی تمام خاطرات شیرنی که تلخ ِتلخ شده اند
آن شب خواهد آمد
درچشمانت خیره می شوم و می گویم ببخشید شما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
امشب باز خواب ازچشمانم ربوده است یادتو
من ماندم و هجوم خاطرات گذشته
من ماندم و مرورهزارباره رویاهای آینده
ومن به تومی اندیشم
تویی که تمام خاطرات گذشته و تمام رویاهای آینده منی
تویی که همه کس و همه چیزم شده ای
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
باخود عهد بسته ام برف که ببارد
بروم زیرآسمان خدا
روی سنگ فرش زمین بنشینم
برف بباردو بباردوببارد
ومن آدم برفی بی روحی شوم
بدون هیچ احساسی
درست مثل تو
فقط یادم باشد خاطراتت راازصندوقچه قلبم بیرون بکشم
میدانی دیگرهرکجا باشند آنجا را به آتش میکشند
... ادامه
...
...
نامت را
خاطراتت را
حس بودنت را
همه وهمه رابدست بادسپردم
یادم تورافراموش
{-38-}
دیدگاه · 1392/10/10 - 15:17 ·
5
bamdad
bamdad
هی فلانی!
دیگر هوای برگرداندنت را ندارم…
هرجا که دلت میخواهد برو…
فقط آرزو میکنم
وقتی دوباره هوای من به سرت زد، آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت، باز هم آرام نگیری…
و اما من…
بر نمیگردم که هیچ!
عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم،
که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی،با خاطراتم قدم بزنی!
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/8 - 19:28 ·
10
ReyHaNE (دختر همسایه)
1419679511.jpg ReyHaNE (دختر همسایه)
می نویسم دفتری با اشک و آه

در شبی تاریک و غمگین و سیاه

می نویسم خاطرات از روی درد

تا بدانی دوریت با من چه کرد
دیدگاه · 1392/10/8 - 18:45 ·
9
Morteza
Morteza
باز باران با ترانه
میخورد بر بام خانه
خانه ام کو خانه ات کو ؟
آن دل دیوانه ات کو ؟
روزهای کودکی کو ؟
فصل خوب سادگی کو ؟
یادت آید روز باران ؟
گردش آن روز دیرین ؟
پس چ شد دیگر کجا رفت ؟
خاطرات خوب و رنگین ؟
در پس آن کوی بن بست در دل تو آرزو هست ؟
کودک خوشحال دیروز ..
غرق در غم های امروز...
یاد باران رفته از یاد آرزوها رفته بر باد...
باز باران میخورد بر بام خانه
بی ترانه بی بهانه شایدم گم کرده خانه...
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/8 - 14:29 ·
5
✔♥Дℓɨ♥✔
1388162874512683_large.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
توي مدرسه صدايش مي‌زديم «حسين عشقي» يادم نيست چرا. با هم رفتيم جبهه. با هم رفتيم تخريب. يك بار كه رفته بوديم براي شناسايي و معبر زدن، رفت روي مين. بدون حسين برگشتم. توي دفترچه خاطراتم نوشتم «حسين عشقي به عشقش رسيد.
... ادامه
rahaaa
rahaaa
من هر روز تلاش می کنم که در خاطرم بماند
و تو هر روز تلاش می کنی که فراموش کنی …
چه بلاتکلیفند خاطراتمان !
دیدگاه · 1392/10/6 - 23:43 ·
8
rahaaa
rahaaa
هیس …
حواس تنهایی ام را با خاطرات باتو بودن پرت کرده ام
بگو کسی حرفی نزند
بگذار لحظه ای آرام بگیرم …
دیدگاه · 1392/10/6 - 23:36 ·
8
bamdad
bamdad
دستهــ ـایم را محکمتر بگیـر

من هنوز هم نمیخواهـ ـمـ

تورا…

به دستِ خاطرات بسپارمـ…
دیدگاه · 1392/10/6 - 22:41 ·
10
ParNiyA
ParNiyA
میروم تا در آغوش خاک قرار گیرم ، و تمام خاطراتمان را به خاک بسپارم
چون دیگر بعد تو پناهی بهتر از آغوش خاک ندارم . . .
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
تو خودت را رنگ زدی، تا شیبه خاطرات این آدم ها باشی؟
شاید فراموش کردی، که این آدم ها رنگین کمان را با دروغ های خود رنگ میکنند!
تو برای آنها، حتی معنی بی رنگی را هم نداری !
کاش سیاه و سفید بودی!
تا باورشان میشد، تو شیبه دروغ های رنگیِ آنها نیستی!
شبیه حقیقتِ خودت هستی!
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/4 - 22:30 در دوستها ·
8
bamdad
bamdad
سنگین کام میگیری مرد...!
گم کردن خاطراتی که پی اش میگردی تقصیر ریه های تو نیست...
دود کن کسانی که باعث سنگینی کام سیگارت شدند...!
آنها لیاقت آن خاطرات را ندارند...!
مردانه فراموش کن!
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/4 - 22:24 ·
9
rahaaa
rahaaa
وقتی داری بهش خیانت میکنی

به روزهای خوبی کہ باهم داشتین فک کن

به گریه ها و خنده هاتون

به خاطراتتون

به عشقتون و سختیهایی کہ برای باهم بودن کشیدین


حتی به دعواهاتون که فوقش 2ساعت قهر بودین

اون وقت ببین کسی که باهاشی میتونه جای اونو پر کنه؟

میتونه مثل اون باشه؟

اون وقت ببین طاقت داری دستای اونم تو دستای یکی دیگه ببینی؟

فک کن اگه بفهمه خیانت میکنه چقدر دلش میشکنه

یاد اشکاش بیفت وقتی فهمید بهش خیانت کردی

اما باز باهات موند

خودت روت میشه دوبارہ داغونش کنی؟

ببین ارزششو دارہ بازم چشماش بارونی شه؟

فقط فقط 1 بار خودتو جاش بذار ...

اون وقت اگه باز بهش خیانت کردی بدون ادم نیستی ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/4 - 19:19 ·
8
bamdad
bamdad
هرگز به ديگران اجازه نده قلم خود خواهي دست گيرند دفتر سرنوشت را ورق زنند خاطرات خوبت را پاك كنند آينده ات را نابود كنند آروزهايت را ناديده بگيرند و در پايان بنويسند :قسمت نبود.
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/30 - 18:25 ·
4
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1367668831983898_large.png shaghayegh(پارتی_السلطنه)
کـاش دفتـر خاطراتــم
چراغ جادو بود
تا هر وقت از سـرِ دلتنگــي
به رويش دست ميکشيدم
تــو از درونش
با آرزوي من بيرون مي آمدي!
دیدگاه · 1392/09/30 - 15:18 ·
8
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
زندگی کردن که به همین راحتی ها نیست جان من!

باید باشد بهانه هایی که نبودشان نابودت کنند...

مثل :خنده های کسی,نگاه خاصی,صدایی...

چشمهایی, تکه کلامهایی....

اصلا ادم باید برای خودش

نیمکت دو نفره ای داشته باشد ...

تاعصر به عصربه ان سربزند....

شب که شدبایدشب بخیرهایی را بشنود....


باید باشند کوچه ها وخیابان و پیاده رو های که...

از قدمهایت خسته شده اند.....

فنجان های قهوه ای که فالشان عشق باشد....


میزی در کافی شاپ باید شاهد خاطرات ادم باشد...

باید باشند ریتم ها وموسیقی هایی که دگرگونت کنند...

حتی بوی عطری خاص درزندگیت حس شود...

دست خطی که دلت را بلرزاند....

عکس که اشکت را دراورد......

باید باشد...
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/30 - 14:43 ·
7
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ