یافتن پست: #دامن

شهرزاد
imam gharib.jpg شهرزاد
يتيمان چشم در راهند

كسي در كوچه پيدا نيست

يتيمي دامن مادر گرفته زار مي نالد

چرا آخر نمي آيد ؟

كجا رفته ؟ بگو مادر

پدر ديگر نمي آيد ؟

يتيمي كنج نخلستان نشسته اشك مي ريزد

علي خوابيده در بستر و ديگر بر نمي خيزد
... ادامه
شهرزاد
th.jpg شهرزاد
آن دم صبح قيامت تاثير


حلقه ي در شد از او دامن گير

دست در دامن مولا زد در

كه علي بگذر و از ما مگذر
MahnaZ
MahnaZ
بابا معني سياست چيه ؟
♥هـــُدا♥
جــدایی (1418).jpg ♥هـــُدا♥
من همینم!

من شبیه رویاها نیستم،...

نه شبیه پرنسس های دیزنی لند ☆

من شبیه واقعیتم ..

.

شبیه زنی که گاهی دست های خیسش را با دامنش پاک میکند و اشک

هایش را با سر آستینش ...

نه چشمان آبی دارم....

نه کفش پاشنه بلند...

همیشه موهایم بلند نیست

همیشه ناخن هایم لاک زده نیست...

نگران پاک شدن رژ لبم نیستم...

در حال نقاشی آینده ام هستم !

به همین سادگی ...

همینــــــــم!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/1 - 21:40 ·
5
صوفياجون
صوفياجون
......
درها به طنین های تو واکردم.
هر تکه نگاهم را جایی افکندم، پر کردم
هستی ز نگاه.
بر لب مردابی، پاره لبخند تو بر روی لجن
دیدم،رفتم به نماز.
در بن خاری، یاد تو پنهان بود، برچبدم، پاشیدم به جهان.
بر سیم درختان زدم آهنگ ز خود روییدن ، و به خود گستردن.
و شیاریدم شب یکدست نیایش، افشاندم دانه راز.
و شکستم آویز فریب.
و دویدم تا هیچ. و دویدم تا چهره مرگ ، تا هسته هوش.
و فتادم بر صخره درد. از شبنم دیدار تو تر شد انگشتانم ، لرزیدم.
وزشی می رفت از دامنه ای، گاهی همره او رفتم.
ته تاریکی ، تکه خورشیدی دیدم، خوردم، وز خود رفتم، و رها بودم.
{-35-}{-35-}#سهراب_سپهری{-35-}{-35-}
صوفياجون
صوفياجون

شب را نوشیده ام.
و بر این شاخه های شکسته می گریم.
مرا تنها گذار
ای چشم تبدار سرگردان!
مرا با رنج بودن تنها گذار
مگذار خواب وجودم را پرپر کنم
مگذاراز بالش تاریک تنهایی سربردارم
و به دامن بی تارو پود رویاها بیاویزم.
سپیدی های فریب
روی ستون های بی سایه رجز می خوانند.
طلسم شکسته خوابم را بنگر
بیهوده به زنجیر مروارید چشمم آویخته.
او را بگو
تپش جهنمی مشت!
او را بگو: نسیم سیاه چشمانت را نوشیده ام.
نوشیده ام که پیوسته بی آرامم.
جهنم سرگردان!
مرا تنها گذار.
یاد بود
سایه دراز لنگر ساعت
روی بیابان بی پایان در نوسان بود:
می آمد، می رفت.
می آمد، می رفت.
و من روی شن های روشن بیابان
تصویر خواب کوتاهم را می کشیدم،
خوابی که گرمی دوزخ را نوشیده بود
و در هوایش زندگی ام آب شد.
خوابی که چون پایان یافت
من به پایان خود رسیدم.
من تصویر خوابم را می کشیدم
و چشمانم نوسان لنگر ساعت را در بهت خودش گم کرده بود.
چگونه می شد در رگ های بی فضای این تصویر
همه گرمی خواب دوشین را ریخت؟
تصویر را کشیدم
چیزی گم شده بود.
روی خودم خم شدم:
حفره ای در هستی من دهان گشود.
سایه دراز لنگر ساعت
... ادامه
Mostafa
Mostafa
جواب منطقی
MahnaZ
bivajehf12cc84c1a382422ef37f85502a13ac4_Kenzel17.jpg MahnaZ
MahnaZ
bivajehf5055b3270267f60fe82f9a13c6df718_Kenzel12.jpg MahnaZ
MahnaZ
bivajeha1f8767f69a38ba6fdfa5bfbf19aa84a_Kenzel14.jpg MahnaZ
MahnaZ
bivajehb572a8751dd2941123dd891a55c6f514_Kenzel18.jpg MahnaZ
MahnaZ
bivajeh2650f4104517b38aa148f14de27a9556_Kenzel11.jpg MahnaZ
MahnaZ
bivajeh1659f976a77c1a23187b427bac30c022_Kenzel15.jpg MahnaZ
MahnaZ
bivajeh45a8e5e85404cb1aaa995a243bbd9fe1_Kenzel13.jpg MahnaZ
MahnaZ
bivajeh21dcbef01dd2148a16e26e6b1302b9ed_Kenzel16.jpg MahnaZ
MahnaZ
bivajeh5e38ac7c3f1b876460ddd9ecf7db61e0_Kenzel10.jpg MahnaZ
MahnaZ
bivajeh3d911939f684b75ba19393ad288279bf_Kenzel19.jpg MahnaZ
MONA
MONA
تو به آن ها نگو
حتی به اوی آیینه
به عکس های در قاب و بی قاب
هم اعتماد نکن
به پوشان چشم هایشان را
گوش هایشان را
ببند
دامن بلندت را
کمی بالا بکش
پابرهنه
پابرچین و بی صدا
از میان شان
گذر کن
بیا
چون جویباری که نشانه چشمه است
سیل میل من
به رقصیدن با تو
نشانی من است
برای تو
تا من
_با هر قدم
سر انگشتان پاهایت
برای لمس زمین
در میل من موج موج
شوق می سازد
موج ها پشت به پشت
راهی ساحل
آمدنت را
در گوش گوشماهی ها زمزمه میکنند _
از حوالی من
عریان شو
لباس های سفید زیبایت را
به درختی چنار بسپار
_با دویدنت به سوی دریا
زیبایی اوج می گیرد_
تنی به آب بزن
پری این دریا باش
بگذار
چنار زیبا با لباس تو
نشانی خانه ی ما
باشد

Mostafa
Mostafa
سیزده رفتار زشت ایرانی!
Mostafa
Mostafa
ای لای اجرا با ارکستر ارمنی به رهبری لوریس چکناوریان

اری وفدای بالاد بام آزیزم روژی چوار جاره
آه فدای قامتت شوم عزیزم روزی چهار بار

اری صبح و نیمه رو آزیزم عصر و ایو
اره صبح و ظهر ، بعد از ظهر و غروب

لای لای لای لای که ژوله ی چاو که ژالم
لالا لالا ، زیبای چشم چون آهوی من

اری وفدای مالکه ی آزیزم پای پراوت بام
فدای آن خانه ای که در دامنه ی کوه پراو داری

اری وفدای دو دیده ی شو بی خواد بام
آه فدای دو چشم شب زنده دارت

لای لای لای لای که ژوله ی چاو که ژالم
لالا لالا ، زیبای چشم چون آهوی من

اری امشو چن شوه آزیزم دور له یارانم
آه امشب چندمین شب دوری از یاران است

اری وک باغچه ی بی آو آزیزم تشنه ی وارانم
آه که چون باغچه ی بدون آب ، تشنه ی بارانم

لای لای لای لای که ژوله ی چاو که ژالم
لالا لالا ، زیبای چشم چون آهوی من

رضا
رضا
دیدگاه · 1392/04/14 - 21:44 ·
7
رضا
رضا
رضا
رضا
متاسفانه ها بر علیه به های با پسوند .ir هم رسید دیروز بخاطر همین مشکل سایت در دسترس نبود باید ببخشین
amir hossein
amir hossein
دامن چیست!؟
پوشش پایین تنه
زیرنداز همراه
حوله
خشک کردن ظروف غذا
گرفتن آب بینی
بادبزن
مخفی کردن کادو
هدایت کردن مرغ ها به طرف لانه
و سایر موارد که به عقله ما قد نداد دیگه!
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/4 - 22:27 ·
9
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ