یافتن پست: #درد

raha
raha
خدایا امشب پرم از بغض . پرم از گریه ... فقط تو می دونی و تو که توی دلم چی میگذره ... خدایا بسکه اشک ریختم آروم و صدامو خفه کردم دارم می ترکم ... بسکه سرمو فرو کردم توی این بالشت و زار زدم که کسی صدای هق هق هامو نشنوه همه ی تنم درد می کنه .
... ادامه
مائده
مائده
معدنچیان بسیاری
به جستجوی طلا آمدند و
جز درد چیزی استخراج نکردند
معدنچیان بسیاری که
در دل من مدفون شده‌اند…

"مژگان عباسلو"
... ادامه
مائده
مائده
در عشق باید
درد دوری کشید
غم یار خورد
ترس رقیب داشت
و زیر بار اینهمه له شد!
خوشه ی دست نخورده ی انگور زیباست...
اما مست نمی کند....
... ادامه
bamdad
bamdad
به استقلالیه میگن درد عشق بدتره ا درد دندون ؟

میگه هنوز تو دربی ۶ تا گل نخوردی !!

{-18-}
bamdad
00990157.jpg bamdad
مربي تيم ملي واليبال ايران درگذشت:

حسين معدني، سرمربي سابق تيم ملي واليبال ايران که به دليل گرفتگي مجراي صفرا چند روزي در بيمارستان بستري بود، دار فاني را وداع گفت. کاپيتان سابق و خوش اخلاق تيم ملي واليبال ايران چندي پيش به دليل گرفتگي مجراي صفرا دچار دل‌درد شد که بعد از مراجعه به بيمارستان، پزشکان متوجه شدند که توده‌اي راه مجرا را بسته و با قرار دادن يک لوله مجرا را باز کردند. از عوارض اين عمل، التهاب پانکراس بود که حسين معدني با اين مشکل مواجه شد. اين التهاب به ريه هم سرايت کرد و باعث اختلال کار ريه شد؛ به طوري که سرمربي سابق تيم ملي واليبال ايران فقط با دستگاه تنفسي قادر به تنفس بود، اما سرانجام و درحالي که پزشکان و نزديکان وي از بهبود حال او خبر مي دادند، در سن 41 سالگي درگذشت و در تاريخ جاودانه شد.

حسين معدني متولد ارديبهشت 1352 و سرمربي سابق تيم ملي واليبال مردان ايران بود. او در سال‌هاي 1366 تا 1373 عضو تيم ملي واليبال ايران بود. حسين معدني مدرک مهندسي شيمي داشت؛ او در رده ملي سرمربيگري تيم‌هاي ملي بزرگسالان، تيم ملي ب و نوجوانان را بر عهده داشت. معدني ايران را به جمع تيم‌هاي حاضر در مسابقه‌هاي قهرماني جهان ايتاليا رساند و پس از آن دستيار خوليو ولاسکو و اسلوبودان کواچ شد. وي مدتي هم سرمربي تيم واليبال دانشجويان ايران بود. معدني سرمربيگري تيم‌هاي باشگاهي مانند داماش گيلان، پيکان، شهرداري تبريز و باريج اسانس کاشان را هم برعهده داشت.

درخشش در ليگ جهاني واليبال 2014 همراه با تيم ملي آخرين افتخار ورزشي وي در دوران حياتش بود، هرچند که درگيري با اين بيماري ناگهاني مجال همراهي تيم ايران در مرحله نهايي اين رقابت ها را از وي سلب کرد.
... ادامه
[لینک]
4 دیدگاه · 1393/05/10 - 14:03 در ورزش ·
6
صوفياجون
46ad41626e01.jpg صوفياجون

{-41-}{-35-}{-35-}
که شوق بال و پر دارد

ولی از بس که پُر شور است

دو صد بیم از سفر دارد

زنی را می شناسم من

که در یک گوشه ی خانه

میان شستن و پختن

درون آشپزخانه

سرود عشق می خواند

نگاهش ساده و تنهاست

صدایش خسته و محزون

امیدش در ته فرداست

زنی را می شناسم من

که می گوید پشیمان است

چرا دل را به او بسته

کجا او لایق آنست؟

زنی هم زیر لب گوید

گریزانم از این خانه

ولی از خود چنین پرسد

چه کس موهای طفلم را

پس از من می زند شانه؟

زنی آبستن درد است

زنی نوزاد غم دارد

زنی می گرید و گوید

به سینه شیر کم دارد

زنی با تار تنهایی

لباس تور می بافد

زنی در کنج تاریکی

نماز نور می خواند

زنی خو کرده با زنجیر

زنی مانوس با زندان

تمام سهم او اینست:

نگاه سرد زندانبان!

زنی را می شناسم من

که می میرد ز یک تحقیر

ولی آواز می خواند

که این است بازی تقدیر

زنی با فقر می سازد

زنی با اشک می خوابد

زنی با حسرت و حیرت

گناهش را نمی داند

زنی واریس پایش را

زنی درد نهانش را

ز مردم می کند مخفی

که یک باره نگویندش

چه بد بختی چه بد بختی!

زنی را می شناسم من

که شعرش بوی غم دارد

ولی می خندد و گوید

که دنیا پیچ و خم دارد

زنی را می شناسم من

که هر شب کودکانش را

به شعر و قصه می خواند

اگر چه درد جانکاهی

درون سینه اش دارد

زنی می ترسد از رفتن

که او شمعی ست در خانه

اگر بیرون رود از در

چه تاریک است این خانه!

زنی شرمنده از کودک

کنار سفره ی خالی

که ای طفلم بخواب امشب

بخواب آری

و من تکرار خواهم کرد

سرود لایی لالایی

زنی را می شناسم من

که رنگ دامنش زرد است

شب و روزش شده گریه

که او نازای پردرد است!

زنی را می شناسم من

که نای رفتنش رفته

قدم هایش همه خسته

دلش در زیر پاهایش

زند فریاد که: بسه

زنی را می شناسم من

که با شیطان نفس خود

هزاران بار جنگیده

و چون فاتح شده آخر

به بدنامی بد کاران

تمسخر وار خندیده!

زنی آواز می خواند

زنی خاموش می ماند

زنی حتی شبانگاهان

میان کوچه می ماند

زنی در کار چون مرد است

به دستش تاول درد است

ز بس که رنج و غم دارد

فراموشش شده دیگر

جنینی در شکم دارد

زنی در بستر مرگ است

زنی نزدیکی مرگ است

سراغش را که می گیرد؟

نمی دانم، نمی دانم...



شاعر : - از مجموعه شعر شبانه{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-41-}
bamdad
bamdad
کاش بودی و میفهمیدی وقت دلتنگی

یک آه چه وزنی دارد.

لطفا هی نپرس دلتنگی چه معنی دارد؟؟

دلتنگی معنی ندارد…..

درد دارد……..

:(
دیدگاه · 1393/05/10 - 11:40 ·
4
bamdad
bamdad
دلم درد می کند

گمانم

دوری ات را هضم نکرده ام...

:(
دیدگاه · 1393/05/10 - 11:34 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
روزی بهلول در غیاب هارون بر تخت شاهی نشست ناگهان هارون وارد شد و کتک سختی به بهلول زد. بهلول کمی گریه کرد و بعد ارام گرفت و دوباره گریه شدید اغاز کرد. هارون رو بهلول گفت حکمت این دوبار گریه کردنت چه بود. بهلول گفت گریه اول از برای درد کتک بود اما گریه دوم به حال تو بود.من لحظه ای بر تخت نشستم. وای به حال تو که عمری است بر تخت می نشینی.
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/9 - 14:41 توسط Mobile ·
8
Majid
mmm.jpg Majid
خودت میدونی میدونم دلیل رفتنت چی بود اما میتونستی نری چرا میگی قسمت نبود...
اگه قسمت نبود چرا تو موندی خدا چرا مارو به هم رسوندی
اگه میدونستی به روزی میری چرا روزا رو تا اینجا کشوندی
چرا روزا رو تا اینجا کشوندی
چی بودم چی شدم بخاطر تو ولی پشت دلم رو خالی کردی...
حالا اسمت میاد گریم میگیره نمیدونی که با دلم چه کردی
اگه در حق تو خوبی نکردم بدون که خالی بود دستای سردم ولی من در عوض هرچی که بودم با احساسات تو بازی نکردم
اگرچه میدونم دوسم نداری به هر در میزنم تنهام نزاری اگر پای کسی هم در میونه بزار اسمت اقلا روم بمونه
دم آخر بزار دست توی دستم بزار بهت بگم دردم چی بوده فقط لطفی کن و حرفامو بشنو شاید دیگه نگی قسمت نبوده
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/8 - 01:01 ·
6
bamdad
bamdad
چرا همیشه گفته میشود

"سکوت نشانه ی رضایت است"

چرا نمیگویند:

نشانه ی دردیست عظیم که لب ها را

به هم دوخته است؟

چرا نمیگویند:نشانه ی ناتوانی گفتار

از بیان سنگینی رفتار افراد است؟

چرا نمیگویند:نشانه ی دلی شکسته است که

نمیخواهد با باز شدن لب هااز

همدیگر صدای شکسته شدنش را

نامحرمان متوجه شوند!!!!!؟؟؟؟؟

:(
bamdad
bamdad
سکوت میکنم.................
نه این که دردی نیست...... نه........
گلویی نمانده است برای فریاد.................

:(
دیدگاه · 1393/05/7 - 21:48 ·
6
bamdad
bamdad
سلام دوستان

کاربر قدیمی "امید" با همون اسم کاربری onil که یادتون نرفته؟
الان داشتم باهاش تلفنی صحبت میکردم
به همتون سلام رسوند و البته گفت که از طرفش بهتون عید فطر رو تبریک بگم

ازش خواستم که برگرده ولی متأسفانه قبول نکرد...

به هرحال وظیفه ی من بود که تبریکش رو به شما برسونم...

{-35-}
iman
13368aac0e75bd84115b99dbd56e85a0-430.jpg iman
...
حامد@ پسر تنها
1406120983015232.jpg حامد@ پسر تنها
رضا
قیافه رضا بد درس کردن کیک تولد من {-7-}
رضا
رضا
حامد@ پسر تنها جان دوست خوب و گرامی تولدت مبارک امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشی و زندگی خوبی داشته باشی {-35-}
zahra
zahra
آهای آقا پســـــــــری که وقتی نمیتونی دختـــــری رو بدستش بیاری
بهش میگی آبجـــــیم شو...
آره داداش با توام این رسمش نیست اون دختر با هزار امید آبجـیت میشه
آبجــیت میشه تا حرفایی رو که به داداش واقعیش نمیتونه بزنه به تو بزنه
آبجـــــیت میشه تا درد و دلای خودشو به تــــو بگه
آبجــیت میشه تا وقتی نمیتونه با کسی حرف بزنه وقتی بغض تو گلوشه
و نمیتونه داد بزنه بیاد و تو آرومــــش کنی
اگه قبول میکنی که داداشــش باشی باید مثه آبجــــی خودت مراقبش باشی
نـــــزاری آزاری از کسی ببینه
اینا نصیحــت نیسحرفایه دلمــه تو این چن وقتــه که اومدم نــــــت
اینقدر ازیـــن چیزا دیدم که دیگه...
داداشــای گــــلم نکنین این کارارو هیچ فک میکنی اون دختـــــری که
آبجـــــــــــیت شده چقد روحش لطیفه؟
هیچ میدونی وقتی بهش بعد یه مدت پیشنهاد رفاقت میدی اون چه حالی میشه؟
هیچ میدونی اگه نتونه جواب رد بده چون داداششی واسش عزیزی
چه حالی پیدا میکنه همه اینارو میدونی و بعد اسم خودتو میزاری مـــرد
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
خدایا دستت درد نکنه که مثل ربیع الاول و ربیع الثانی و جمادی الاول و جمادی الثانی رمضان الاول و رمضان الثانی نذاشتی{-7-}
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
دقت کردین اینایی که پیگیر جدی اخبار عید فطر و رویت ماه هستن
همونایی هستن که دم افطار منتظر بودن اذان بگه بعد شروع کنن ؟؟؟
و همونایی هستن که روزای ماه رمضون رو میشمردن ؟؟؟
و صدالبته همونایی بودن که اصلا روزه نمیگرفتن ؟؟؟
ولم کنید !!! نزارید بگم همونایی هستن که دمپایی توالت رو خیس میکردن …
... ادامه
bamdad
thumb_HM-2013493306343751031396344332.2297.jpg bamdad
{-105-}{-105-}{-105-}
... ادامه
Mostafa
Mostafa
سایتی میشناسین که بشه بی دردسر فول آلبومه رو دانلود کرد؟
رضا
soheil
soheil
يه نفر خوابش مياد و واسه ي خواب جا نداره
يه نفر يه لقمه نون براي فردا نداره
يه نفر مي شينه و اسكناساشو مي شمره
مي خواد امتحان کنه آه تا داره يا نداره
يه نفر از بس بزرگه خونشون گم مي شه توش
اون يكي اتاقشون واسه همه جا نداره
بابا مي خواد واسه دخترش عروسك بخره
انتخابم مي کنه ، پولشو اما نداره
يكي دفترش پر از نقاشي و خط خطيه
اون يكي مداد براي آب و بابا نداره
يكي ويلاي کنار درياشون قصره ولي
اون يكي حتي تو فكرش آب دريا نداره
يكي بعد مدرسه توپ چهل تيكه مي خواد
مامانش ميگه اينا گرونه اينجا نداره
يه نفر تولدش مهمونيه ، همه ميان
يكي تقويم واسه خط زدن رو روزا نداره
يكي هر هفته يه روز پزشكشون مياد خونش
يكي داره مي ميره ، خرج مداوا نداره
يكي انشاشو مي ده توي خونه صحيح کنن
يكي از بر شده درد و ، ديگه انشا نداره
يه نفر مي ارزه امضاش به هزار تا عالمي
يكي بعد عمري رنج و زحمت امضا نداره
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/3 - 21:36 ·
8
صفحات: 15 16 17 18 19

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ