یافتن پست: #دشمن

متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
ıllı YAŁĐA ıllı ای غنچه خندان چرا خون در دل ما میکنی
خاری به خود می بندی و ما را ز سر وا میکنی

از تیر کجتابی تو آخر کمان شد قامتم
کاخت نگون باد ای فلک با ما چه بد تا میکنی

ای شمع رقصان با نسیم آتش مزن پروانه را
با دوست هم رحمی چو با دشمن مدارا میکنی

با چون منی نازک خیال ابرو کشیدن از ملال
زشت است ای وحشی غزال اما چه زیبا میکنی
bamdad
bamdad
ساده که میشوی

همه چیز خوب میشه

خودت

غمت

مشکلت

غصه ات

هوای شهرت

آدمهای اطرافت

حتی دشمنت

یک آدم ساده که باشی

برایت فرقی نمیکند که تجمل چیست

که قیمت تویوتا لندکروز چند است

فلان بنز آخرین مدل ، چند ایربگ دارد

مهم نیست

نیاوران کجاست

شریعتی و پاسداران و فرشته و الهیه

کدام حوالی اند

رستوران چینی ها

گرانترین غذایش چیست

ساده که باشی

همیشه در جیبت شکلات پیدا میشود

همیشه لبخند بر لب داری

بر روی جدولهای کنار خیابان راه میروی

زیر باران ، دهانت را باز میکنی و قطره قطره مینوشی

آدم برفی که درست میکنی

شال گردنت را به او میبخشی

ساده که باشی

همین که بدانی بربری و لواش چند است

کفایت میکند

نیازی به غذای چینی نیست

آبگوشت هم خوب است
ساده که باشی

آدمهای ساده را دوست داری که

بوی ناب آدم میدهند
:)
دیدگاه · 1393/03/3 - 20:09 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
ما از آن سو ته دلانیم که زکس کینه نداریم

یک شهر پر از دشمن و یک یار نداریم
به علی راسته
دیدگاه · 1393/02/29 - 20:53 ·
4
zoolal
zoolal
سلام بر شما عصر خوش
zoolal
zoolal
این روزها ﺩﻭﺭﻩ ﺩﻭﺭﻩ ﻯ ﮔﺮﮒ ﻫﺎﺳﺖ ! ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ …
ﻣﯽ ﭘﻨﺪﺍﺭﻧﺪ ﺩﺷﻤﻨﯽ !
ﮔﺮﮒ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ …
ﺧﻴﺎﻟﺸﺎﻥ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﺎﻧﯽ !
ما تاوان گرگ نبودمان را می دهیم...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/24 - 20:05 ·
7
hastii
hastii
بیادت می آورم تا همیشه بدانی که زیباترین منش آدمی محبت اوست ، پس محبت کن چه به دوست چه به دشمن که دوست را بزرگ کند و دشمن را دوست .
دیدگاه · 1393/02/22 - 18:09 ·
8
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
اگر در کاری موفق شوی ، دوستان دروغین و دشمنان واقعی

بدست خواهی آورد . . .
دیدگاه · 1393/02/18 - 16:53 ·
3
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
با نیت كار كن. مثلاً در حمام خودت را به این نیت بشوی كه داری نفس خود را از صفات رذیله و از هوای نفس و آرزوهای دور و دراز می شویی، سرت را به این نیت اصلاح كن كه داری گناهان و خیالات باطل را از وجودت قیچی می كنی. سرت را به نیت شانه كردن سر یك یتیم شانه كن. خانه را كه جارو می زنی و لباس ها را كه می شویی به نیت بیرون ریختن دشمنان اهل بیت(ع) از زندگی و وجودت انجام بده. چندوقت كه با نیت كار كردی آن وقت ببین كه نور همه فضای زندگیت را پر می كند و راه سیرت باز می شود.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/16 - 18:36 ·
5
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
Noosha دوست خوبم ، یک دشمن زیاد است و هزار دوست کم ،هیچگاه دوست دیرینه را تا در دوستی خود پایدار است با دوست جدید عوض مکن (میراثدار مجنون )
دیدگاه · 1393/02/16 - 17:07 ·
6
Majid
Majid
چشمهایش سگ داشت ، اخلاقش هم سگی بود ؛ هار هم که میشد دوست و دشمن نمیشناخت ولی ای کاش وفایش هم مانند سگ بود !
دیدگاه · 1393/02/15 - 09:13 ·
4
Majid
Majid
به سلامتی بازی های کامپیوتری که یادم دادن
هر وقت دشمن دیدم یعنی دارم راهو درست میرم !
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:58 ·
Majid
Majid
دوست دیرینه اش در وسط میدان جنگ افتاده ، می توانست بیزاری و نفرتی که از جنگ تمام وجودش را فرا گرفته ، حس کند.سنگر آنها توسط نیروهای دشمن محاصره شده بود.

سرباز به ستوان گفت که آیا امکان دارد بتواند برود و خودش را به منطقه مابین سنگرهای خود دشمن برساند و دوستش را که آنجا افتاده بود بیاورد؟ ستوان جواب داد: می توانی بروی اما من فکر نمی کنم که ارزشش را داشته باشد، دوست تو احتمالا مرده و تو فقط زندگی خودت را به خطر می اندازی.

حرف های ستوان را شنید ، اما سرباز تصمیم گرفت برود به طرز معجزه آسایی خودش را به دوستش رساند، او را روی شانه های خود گذاشت و به سنگر خودشان برگرداند ترکش هایی هم به چند جای بدنش اصابت کرد.


وقتی که دو مرد با هم بر روی زمین سنگر افتادند، فرمانده سرباز زخمی را نگاه کرد و گفت: من گفته بودم ارزشش را ندارد، دوست تو مرده و روح و جسم تو مجروح و زخمی است.

سرباز گفت: ولی ارزشش را داشت ، ستوان پرسید منظورت چیست؟ او که مرده، سرباز پاسخ داد: بله قربان! اما این کار ارزشش را داشت ، زیرا وقتی من به او رسیدم او هنوز زنده بود و به من گفت: می دانستم که می آیی....

می دانی ؟! همیشه نتیجه مهم نیست . کاری که تو از سر عشق وظیفه انجام می دهی مهم است. مهم آن کسی است یا آن چیزی است که تو باید به خاطرش کاری انجام دهی. پیروزی یعنی همین.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:53 ·
Majid
Majid
اي مرا ازرده ازخود گرپشيماني بيا


نغمه هاي ناموافق گرنمي خواني بيا


تا كه سرپيچيدي از راه وفاگفتم:برو


جزوفا اگرراهي نمي داني بيا


يك نفس با من نبودي مهربان اي سنگدل


زان همه نامهرباني گرپشيماني بيا


تاب رنجوري ندارم درپي رنجم مباش


گرنمي خواهي كه جانم رابرنجاني بيا


خود توداني دردها برجان من بگذاشتي


تا نفس دارم اگردرفكر درماني بيا


دشمن جانم توبودي درد پنهانم زتوست


با همه اين شكوه ها گر راحت جاني بيا
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:41 ·
Majid
438892_9E9oL59B.jpg Majid
در چمنزاری خرها و زنبورها در کنار هم زندگی می کردند.

روزی از روزها خری برای خوردن علف به چمنزار می آید و مشغول خوردن می شود. از

قضا، گل کوچکی را که زنبوری در بین گلهای کوچکش مشغول مکیدن شیره بود،

می کند و زنبور بیچاره که.....


خود را بین دندانهای خر اسیر و مردنی می بیند،

زبان خر را نیش می زند و تا خر دهان باز می کند او نیز از لای دندانهایش

بیرون می پرد. خر که زبانش باد کرده و سرخ شده و درد می کند،

عر عر کنان و عربده کشان زنبور را دنبال می کند. زنبور به کندویشان پناه می برد.

به صدای عربده خر،

ملکه زنبورها از کندو بیرون می آید و حال و قضیه را می پرسد.

خر می گوید :

« زنبور خاطی شما زبانم را نیش زده است باید او را بکشم.»

ملکه زنبورها به سربازهایش دستور می دهد که زنبور خاطی را گرفته و پیش او بیاورند.

سربازها زنبور خاطی را پیش ملکه زنبورها

می برند و طفلکی زنبور شرح


میدهد که برای نجات جانش از زیر دندانهای خر مجبور به نیش زدن

زبانش شده است و کارش از روی دشمنی و عمد نبوده است.

ملکه زنبورها وقتی حقیقت را می فهمد،

از خر عذر خواهی می کند و می گوید:

« شما بفرمائید من این زنبور را مجازات می کنم.»

خر قبول نمی کند و عربده و عرعرش گوش فلک را کر می کند

که نه خیر این زنبور زبانم را نیش زده است و باید او را بکشم.

ملکه زنبورها ناچار حکم اعدام زنبور را صادر می کند.

زنبور با آه و زاری می گوید:

« قربان من برای دفاع از جان خودم زبان خر را نیش زدم.

آیا حکم اعدام برایم عادلانه است ؟

»ملکه زنبورها با تاسف فراوان می گوید: «

می دانم که مرگ حق تو نیست.

اما گناه تو این است که با خر جماعت طرف شدی که زبان نمی فهمد و سزای کسی که

با خر طرف شود همین است»
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:24 ·
1
atefe
atefe
ﭼﻨﺪ ﺩﺭﻭﻍ ﺭﺍﯾﺞ توی جوامع ما ایرانیها هست که عبارتند از:

۱: ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﻋﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ!
۲: ﻫﻤﻪ ﺍﺩﻣﺎ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺧﺎﺹ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻥ!
۳: ﭘﻮﻝ ﮐﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻧﻤﯿﺎﺭﻩ!
۴: ﻋﻠﻢ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺗﻪ!
۵: ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ چی، ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺩﺍﺭﻩ!
۶: ﺗﻦ ﺁﺩﻣﯽ ﺷﺮﯾﻔﺴﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﺁﺩﻣﯿﺖ, ﻧﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﻧﺸﺎﻥ ﺁﺩﻣﯿﺖ!
۷: ﺗﻼﺵ ﮐﻨﯽ ﺑﻪ ﻫﺮﭼﯽ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﻣﯿﺮﺳﯽ!
۸: ﭘﻮﻝ ﭼﺮﮎ ﮐﻒ ﺩﺳﺘﻪ!
۹: ﭘﺪﺭ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ یک ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥ!
۱۰: ﺧﺪﺍ ﺍﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ!
۱۱: ﺑﭽﻪ ﺩﺧﺘﺮ ، ﭘﺴﺮﺵ ﻓﺮﻕ ﻧﺪﺍﺭ
.و اما 12: دروغگو دشمن خداست
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/13 - 11:02 ·
4
zoolal
zoolal
وقتي دو نفر از هم جدا مي شن
ديگه نميتونن مثل قبل دوست باشن
چون به قلب همديگه زخم زدن
نمي تونن دشمن همديگه باشن
چون زماني همو دوست داشتن
تنها مي تونن اشناترين غريبه براي همديگه باشن..........!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/8 - 23:39 ·
4
Mohammad
1_P_929.jpg Mohammad
... ادامه
zoolal
zoolal
یادم باشد قبل از هر کار با انگشت به پیشانیم بزنم تا بعدا با مشت بر فرقم نکوبم

یادم باشد با کسی انقدر صمیمی نشوم شاید روزی دشمنم شود

یادم باشد با کسی دشمنی نکنم شاید روزی دوستم شود . . .
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/31 - 16:23 ·
3
Noosha
Noosha
سلاااااااااااااااااااااااااام به همه.شبتون بخیر.خیلی دلم گرفته...اومدم پیش شما شاید کمی از این حال و هوا دربیام{-60-}
Noosha
images (1).jpg Noosha
می خواهم برگردم به روزهای کودکی...
آن زمان ها که تنها قهرمان بود...
عشــق، تنـــها در آغوش خلاصه میشد...
بدتـرین دشمنانم بودند...
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود.....{-128-}
صوفياجون
thumb_HM-20134261619161156691388068349.7721.jpg صوفياجون

اَمی ماران گیلکی دوعا کونید
گیلانِ لبظ خودایا صدا کونید
خوشانِ جی جاکی دستانِ ذرهَ
گیله تجربه مرهَ دوا کونید
دوشمنا نفرین و دوستانا دوعا
گوشت و ناخوناَ اَجور سیوا کونید
دمبتو ابریدی آسمان جیر
عروسهِ گریه مرهَ عزا کونید
پسرِه ... دُخترِه ... خانه مرداکهِ
خوشانِ جانَ ذرهَ فیدا کونید
نیشینید پینیک پاره سر تنایی
مرداکِ نیم تنه یاَ قبا کونید
عینهو بسوخته کوسر آدمان
هفت ساله کهنه جورفاَ پا کونید
فچمید وقتی کی آب واغوشتنهِ
آسمان کمراَ دولا کونید
همه تاَ سرده زمستان شبانهِ
موشاَ نقل میانی پیچا کونید
دیهاتِ کل کچلانَ اوسانید
نقلِ من ئی چکِ پادشا کونید
وختی که جوان اونه شین جاهیله
همساده کورکی یاَ کدخودا کونید
آفتابِ زال درون بج بنی وخت
فکر مشهد ذکر کربلا کونید
غریبهَ وقتی دینید بی کس و پوشت
بمیرم یادِ ایمام رضا کونید
نیبه هیچّی اوشانهِ ویرجا اویر
حقاَ حق گید ناحقا نیگا کونید
وختی دیلخور ج سال و زمانه اید
هاَچینهِ هیچّی ر کارِها کونید
دوکونید ئیشکورِ خوردهَ طبجَه
من نانم کو چشم اَمرهَ پا کونید
هرّه پیش وختی هوا خوشی کونهِ
کیشکاناَ دانه دهید بلا کونید
اُردیک وشلختاناَ هولی هولی
ئیشمارید ئی تا ئی تا بجا کونید
تا اَمی جنگلاَ اَربادار دره
غوله چمیایاَ دوشاب پلا کونید
اَمی ماران همه روز زندگی
مرگاَ رخشن گیریدی فنا کونید
دوتا پا دارید دوتام قرضاَ کنید
خانه کاروبارا روبرا کونید
روزی صدبار میریدی زندهَ بیدی
خوشانِ دیناَ اَجور ادا کونید
آشنا غورصه بیگانه دردسر
خوشاناَ صدجوری مبتلا کونید
نیشینید نماز سر روبه خودا
شیونم آخر پسر دوعا کونید
---------------------------------------------------------------------------------------------------
برگردان فارسی
مادران ما

مادرانمان به لهجه ی گیلکی دعا می کنند
و خدا را بهمان لهجه صدا می کنند
زخمهای دستانش را با تجارب
داروی گیاهی دوا می کنند

دشمن را نفرین و دوست را دعا
اینگونه گوشت را از ناخن جدا می کنند

در زیر آسمان ابر دلگرفته اند
گریه هایشان عروسی را عزا می کنند

بخاطر پسر و دختر و مرد خانه ی خود
جان شیرینشان را فدا می کنند
بر سر وصله پاره دوزی که تنهائی می نشینند
قبای مردخانه را کلاه می کنند
همچون آدمهای کوه نشین قحطی دیده
جوراب کهنه ی هفت ساله را بپا می کنند

بگاهی که برای برداشتن آب از چاه خم می شوند
کمر آسمان را میشکنند
... ادامه
1 دیدگاه · 1393/01/29 - 00:21 در گیلک ·
8
zahra
zahra
کاش توچایی بودی و من قند!

تاخودم روفدات میکردم

تاتلخی روزگار روحس نکنی
๓เรร-รєթเ๔єђ
1396692525899791_large.jpg ๓เรร-รєթเ๔єђ
دوســــتــــآیِ گـُـــلـَـــم . . . Sـــــــــَــــــــلــــــــــــآم . . .



رآستِش میخآستَم بتون بگَم ک مَن ا این ب بَد کمتَر میام {-128-}

چون احسآس میکُنَم حضورم اینجآ یکیو نآرآحَت میکنه {-152-}

مَنَم نمیخآم بآ حضورم کسیو برَنجونَم {-164-}

هَــــــــمَّــــــــتــــــــونــــــو خِــــــیـــــــلـــــــی دوس دآرَم {-171-}

وآس هَمَّتون خوشبختی و سلآمتی و همهٔ چیزآی خوبو آرزو میکنم {-101-}

حَلآلَم کُنین {-156-}

بآزم مُزاحِمِتون میشَم {-163-}

فِعلاً خـــُــــــــدآفــِـــــــــظـــــــــی {-162-}
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ