اگه دقت کنی
خیابون روبروی عکس میره به طرف چهارراه گلسار
سمت چپش درمانگاه صابرین رو میبینی
همین خیابونی که میره به سمت چهارراه گلسار رو 50 متر بری جلو میرسی به پمپ بنزین ، کنار پمپ بنزین یه کوچه است که میخوره به نواب ، تو همون کوچه خونه ی ماست
یعنی سمت راست عکس...
میدونم الان این پل سمت چپش میره گلباغ سمت راست هم میره اون میدونه که یه سرش میره پیربازار اسم اون میدون نمیدونم قلی پور باید باشه
اون که چراغش قرمزه درمانگاه صابرین
نه
اون کوچه ی بعدیش میشه دیگه
روبروی کوچه ی ما دقیقأ یه کوچه هست که میره به استخر کوثر...
از سمت صایرین بری به طرف چهارراه گلسار اون کوچه ای که تو میگی دومین کوچه سمت چپه
ولی کوچه ی ما اولین کوچه سمت راسته...
دقیقا چسبیده به پمپ بنزین
یعنی اولین کوچه بعد از میدون که دبیرستان دانشگاه آزاد دخترانه هم توشه
اداره ی پست که خیلی فاصله داره ، یعنی سه تا کوچه پایینتره...
حافظ تعبیر می کرده ؟؟؟؟؟
حافظ مُرد و شعرای پراکندشو یکی از نوه هاش جمع آوری کرد و مردم شهر میخواستن بخاطر سبک ساقی و مستی گراییش بسووزوونن که نوه حافظ گفت بذار به یکی از شعراش رجوع کنیم ببینیم آیا انحرافیه یا عارفانه؟ وقتی باز کردن جواب دندوون شکنی به مردم داده بود. و از اوون به بعد مردم فهمیدن شعر حافظ به آینده وخاصیت فال گوونه نزدیکه. ولی خودشوون تعبیر و تفسیرش می کردن. ...
هه! منظور اینه که همونطور که تو یه کوچه ی تنگ آدما بهم نزدیک تر میشن و بهم میرسن عروس و دومادم بهم رسیدن. حالا عروس که قشنگ باشه دیگه نور علی نوره یعنی دوماد نزدیک نزدیک میشه ! نه غلااااااااااام؟؟؟؟