یافتن پست: #دنیای

متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
در دنیای من…فقط یک نفر لبخندم را میخواست که عکاس بود…البته او هم پولش را گرفت!
رضا
رضا
وقتی بخوری آشناها هم میشن اما وقتی باشی حتی غریبه ها هم میشن .
zoolal
zoolal
دوست مجازی من سلام


چند وقت است برایت مینویسم


و تو میخوانی


و گاهی تو مینویسی و من میخوانم


دوست مجازی من


" این روزها درد دلهایمان را به زبان نمی آوریم "


تایپ میکنیم مانده ایم که اگر این دنیای مجازی نبود


روی دیوار احساس چه کسی مینوشتیم !؟


نامت زیباست !


اما افسوس مجازی هستی !!!


پشت هر یک از این حرفها یک نفر نشسته است


میخواند فکر میکند


گاهی هم گریه میکند یا میخندد


ولی میدانم


قدر تمام لبخندهایش تنهاست ...


اگر همدمی بود که مجازی نمیشد


دوست مجازی من بودنت را قدر میدانم .
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/23 - 11:17 ·
3
bamdad
bamdad
هیچ چیز این دنیای بزرگ مال من نیست

حتـــــــی خواب هایم

ان ها را هم تصاحــــــب کرده ای
:(
bamdad
bamdad
نه مغرورم...نه بی احساس!!

فقط خسته ام.. خسته ام از اعتمادی بیجا....

خسته ام از عشق های مثلثی...

خسته ام از آدم هایی که دوستت دارم ،عزیزم....تکه کلامشان شده

خسته ام از عشق های یکطرفه

از دنیای دو پهلو برای همین قفلی محکم بر دل زده ام تا اشکهایم رسوایم نکند...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/22 - 21:33 ·
6
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
یه وقتایی هست که دوست داری عشقت خواب باشه و خیلی حرفارو تو خواب بهش بگی
بگی که بدون اون میمیری
بگی که از بودنش خدارو ممنونی
بگی که تمام دنیای تو توی اون خلاصه شده
یا حتی آروم ببوسیش و خیالت راحت باشه که آرووووم خوابیده
وتا صبح بهش نگاه کنی و از دوست داشتنش لذت ببری…
... ادامه
صوفياجون
008.jpg صوفياجون
bamdad
bamdad
Noosha
تنهایی...

تاوان همه نه هایی است که نگفتم تا دل کسی نشکند...

همه دوستت دارم های آبکی که جدی گرفتم...

همه سادگی که در این دنیای هزار چهره خرج کردم...

تنهایی...

تاوان همه خوشبینی هاست که به دنیا و آدم های این روزها داشتم...
zoolal
zoolal
برای ساخــــتن یــک دنیای خوب بایــد

مصالح خوبی به کار ببریم مثلا عشــق

با مصالحی از قبیل خشم و نفرت و جاه

طلــبی و آزمنـــدی چگـونه میتوانیم یک

دنیای خوب بسازیم؟؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/20 - 19:03 ·
2
مائده
مائده
حدسم بیش از یک رسوب ساده نبود
ولی، بهانه ام خیال شد
تراویدی...
و تمام قصه به حقیقت پیوست.
و حالا وقتی همه جا تاریک می شود،
تنها چشمهایت است که مانند یک پری سرچشمه ای را بوجود می آورد:
نیمی نور و نیمی حقیقت نگاهت
که سهم سبزی شد در این دنیای سیمانی....
... ادامه
zoolal
zoolal
این روزها "بــی" در دنیای من غوغا میکند
بــی‌کس ، بــی‌مار ، بــی‌زار ، بــی‌چاره بــی‌تاب ، بــی‌دار ، بــی‌یار
بــی‌دل ، بـی‌ریخت،بــی‌صدا ، بــی‌جان ، بــی‌نوا
*
*بــی‌حس ، بــی‌عقل ، بــی‌خبر ، بـی‌نشان ، بــی‌بال ، بــی‌وفا ، بــی‌کلام
،بــی‌جواب ، بــی‌شمار ، بــی‌نفس ، بــی‌هوا ، بــی‌خود،بــی‌داد ، بــی‌روح
، بــی‌هدف ، بــی‌راه ، بــی‌همزبان *
*بــی‌تو بــی‌تو بــی‌تو
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/19 - 21:30 ·
5
bamdad
bamdad
ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻧﮕﺎه ﺗﻮ!



ﻣﯿﺨﻨﺪﯼ ﺑﻪ ﻭﺟﺪ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ ...



ﻏﻤﮕﯿﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎﯾﻢ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﻐﺾ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺩﺭ ﮔﻠﻮﯾﻢ ...



ﺍﻣﺎ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﺗﻮ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺳﻤﺘﻢ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﯽ ...



ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ لعنتی؟؟؟ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ !
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/19 - 19:44 ·
4
zoolal
zoolal
قبل از تولد و برای بدنیا اومدن ؛ خودمون رو در دریایی از آب قرار میدیم

بعد از تولد و برای زندگی، در اقیانوسی از هوا

و با مردن ، در میان خروارها خاک ...

امیدوارم این چرخه رو با آتش تکمیل نکنیم.

خدایا پناه بر تو از این دنیای پر از هوا

خدایا در این سفر پر بلا ، آب و باد و خاک را تحمل کرده ام ؛ از آتش به تو پناه می برم .

خدایا من یک مسافرم ...

ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/19 - 10:17 ·
6
FATI
FATI
اگر دیوانگی نیست پس چیست ؟
وقتی در دنیای به این بزرگی . . .
دلت فقط هوای یک نفر را میکند . . .
دیدگاه · 1393/01/18 - 19:46 ·
4
zoolal
zoolal
آدما رو زیاد تنها نذارید چون تو تنهاییشون یه دنیایی برا خودشون
میسازن که دیگه شما توش نیستین...
حمید
حمید
بسم الله الرحمن الرحیـــــــــــــم...
فاطمیه تمام شد....
دراین میان بودند کسانی که سوگوار مادر سادات بودند...
همانهایی که رخت عزا به تن کردند و مجلس عزای مادر بپا...
عیدو عید دیدنی را داشتندولی حرمت راهم نگه داشتند....
سیزده به در و سفر و میهمانی هم داشتند اماسوگ مادر فراموششان نشد...
نتیجه ی امورتان بماند در آن لحظاتی که هیچ فریاد رسی نیست...

اما دراین میان بودند کسانی هم که لذات زودگذر دنیایی را به سوگ مادر ترجیح دادند...:-(
ماشین باصدای بلند ضبط و آهنگ سراسیمه می آمد...
سرنشینان جز راننده که گاهی تحت تأثیر جو قرار میگرفت همه دست میزدند و شاد...
خیلی اتفاقات می توانست بی افتد...
بریدن فرمان و ترمز و لاستیک و ماشین های روبه رو و خیلی بلاهای دیگــــــــر...
ولی بود مادری قد خمیده کنار جاده و آیت الکرسی بر لب...
بماند که وقتی سالم رسیدندیکی تمجید از دست فرمان راننده میکرد و یکی......!
زهــــــرا همه را دوست می دارد...
گاهی ماهم اورا دوست بداریم...

ومن الله توفیــــــــق...

"امیـــــــــــــــرحســــــــــــــــــام..."
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1393/01/17 - 20:49 ·
9
zoolal
zoolal
بچّه ها می آموزند ...

بچّه ها می آموزند آن طوری باشند که زندگی می کنند.

بچّه ها ...


وقتی با سرزنش و انتقاد زندگی می کنند می آموزند بی اعتماد به خود باشند.

وقتی با خشونت زندگی می کنند می آموزند که جنگ جو باشند.

وقتی با ترس زندگی می کنند می آموزند که بُزدل باشند.

وقتی با ترحّم زندگی می کنند می آموزند که به خود احساس ترحّم داشته باشند.

وقتی با تمسخُر زندگی می کنند می آموزند که خجالتی باشند.

وقتی با حسادت زندگی می کنند می آموزند که در خود احساس گناه داشته باشند.

امّا ...

اگر با شکیبایی زندگی کنند بردباری را می آموزند.

اگر با تشویق زندگی کنند اعتماد و اطمینان را می آموزند.

اگر با پاداش زندگی کنند با استعداد بودن و پذیرندگی را می آموزند.

اگر با تصدیق شدن زندگی کنند عشق را می آموزند.

اگر با توافق زتدگی کنند دوست داشتن خود را می آموزند.

اگر با ﺗﺄیید زندگی کنند با هدف زندگی کردن را می آموزند.

اگر با صداقت زندگی کنند حقیقت را می آموزند.

اگر با انصاف زندگی کنند دفاع ازحقوق را می آموزند.

اگر با اطمینان زندگی کنند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزند.

اگر با دوستی و محبّت زندگی کنند زندگی در دنیای امن را می آموزند.


بچّه ی شما چه طور زندگی می کند و چه می آموزد؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/17 - 18:21 ·
8
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
حیف شد!

این بود دنیایی که برای امدنش به شکم مادرم لگدمیزدم!
صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ