یافتن پست: #ذوق

shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
دوم راهنمایی وقتی معلم زبان می اومد سر کلاس . . .
همه دانش آموزا :
Hello teacher how are u ? im fine Thank you . and you
معلم :
کلاً خودمون جواب خودمون رو میدادیم !
معلم هم دچار خلاء مغزی میشد !
و ما هم سرشار از ذوق که عالم زبان شدیم
... ادامه
Mostafa
Mostafa
از جلوی پارک خونمون رد میشدم

دیدم یه دختــــــر خارجی دپرس داره عکس میگیره

رفتم جلو بهش گفــــــــتم : can u speak english?!

انگار دنیارو بهش داده بودن

با کلی شوق و ذوق گفت : Yeeeeees ,I caaaaaan!!!!!!

زدم رو شونــــــش گفتم :

” sorry , I can’t …
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/5 - 00:34 ·
9
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
از جلوی پارک محلمون رد میشدم دیدم یه دختــر خارجی داره عکس میگیره...

رفتم جلو بهش گفــــــــتم : ?can u speak english

انگار دنیارو بهش داده بودن با کلی شوق و ذوق گفت : Yeeees ,I caaaan!!!!!!


زدم رو شونــش گفتم : " sorry , I can't
{-7-}
saeid
saeid
سه تا زن توی تصادفی کشته شدن و سه تاشون رفتن بهشت!
دمِ درِ بهشت مامور نگهبان گفت:
شما آزادید هر کاری بکنید ، تنها قانون اینجا اینه که:روی اردک ها پا نذارین!
زنها قبول کردن و رفتن توی بهشت.
خیلی زیبا و سرسبز بود ولی همه جا پر از اردک بود!
همونجا اولین زن پاش رفت روی یه اردک و ازدک له شد...
مامور نگهبان همون لحظه همراه با یه مرد خیلی بدقیافه اومد و گفت:
تو قانون رو نقض کردی و برای تنبیهت باید تا
ابد با این مرد بمونی ...
فردا اون روز ، زن دوم پاش رفت روی اردک و مامور نگهبان سریع اومد و همراهش یه مرد زشت دیگه بود و گفت:
توام قانون رو نقض کردی و باید تا ابد با این مرد بمونی برای تنبیه ...
زن سوم که اینا رو دیده بود خیلی ترسید و حواسشو جمع کرد که پاشو روی اردک ها نذاره!
چند ماه همینجوری گذشت که یه روز نگهبان با یه مرد فوق العاده خوش تیپ و زیبا اومد!نگهبان رو به زن کرد و گفت:شما باید تا ابد پیش همدیگه بمونید...
زن که توی عمرش همچین مردی ندیده بود با ذوق از مرده پرسید:
واااای من نمیدونم چیکار کردم که پاداشم تو هستی ..!
مرده گفت:منم چیزی نمیدونم ! فقط میدونم که یه اردک رو له کردم ..!{-33-}
دیدگاه · 1391/10/29 - 00:27 ·
5
صوفياجون
0.124338001350228709_parsnaz_ir.jpg صوفياجون
{-41-}{-41-}{-35-}{-35-}{-23-}
انریکه میگل ایگلسیاس پریسلر: خواننده و ترانه سرا در هشتم ماه مه ۱۹۷۵ در مادرید (اسپانیا) از تبار اروپایی-آسیایی دیده به جهان گشود.ایگلسیاس پسر خوانندهٔ معروف اسپانیایی خولیو ایگلسیاس و روزنامه نگار فیلیپینی، ایزابل پریسلر است. او در مادرید اسپانیا به دنیا آمد و والدین او وقتی سه ساله بود، از هم جدا شدند. پس از خبر وسیع ربوده شدن پدر بزرگ او دکتر خولیو ایگلسیاس پوگا توسط اتاباسک (که البته دو هفته بعد بدون هیچگونه صدمه‌ای پیدا شد)، او در سال ۱۹۸۳ در سن ۸ سالگی به میامی، فلوریدا، در ایالات متحده، نقل مکان کرد تا با پدر خود زندگی کند.با این حال پدرش به ندرت در خانه بود و او توسط دایه‌ای به نام الویرا الوارز پرورش یافت. و به مادر خود در هر تابستان سر می‌زد.به گزارش پارس ناز در میامی، ایگلسیاس از نعمت و تجمل فرزند یک میلیونر بودن لذت می‌برد ولی بعدها ذوق و قریحهٔ خود را برای چیزهای ساده تری توسعه داد، حقیقتی که بعدها نمای کنسرت او را با ظاهر شدن در البسهٔ ساده مانند تی شرت‌های نخی سپید و جین جلوه گر شد.{-7-}{-23-}
♥ یلدا♥
4626482-b.jpg ♥ یلدا♥
از اینام ؟؟؟؟؟؟؟{-36-}{-30-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
0.506892001292095939_irannaz_com.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
من؟؟؟؟؟؟؟؟؟
MONA
MONA
پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد . هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد. از او پرسید : آیا سردت نیست ؟ نگهبان پیر گفت : چرا ای پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم . پادشاه گفت : من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرا برایت بیاورند . نگهبان ذوق زده شدو از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده اش را فراموش کرد .
صبح روز بعد جسد سرما زده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردن در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود : ای پادشاه من هرشب با همین لباس کم سرما را تحمل می کردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پای در آورد .
... ادامه
Majid
Majid
یادش بخیر سکه میذاشتیم زیر کاغذ با مداد روشو رنگ میکردیم جاش میموند رو کاغذ کلی ذوق میکردیم. . .
کیا یادشونه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دیدگاه · 1391/10/18 - 14:37 ·
2
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1306495369530901_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
:)
Mostafa
Mostafa
یادش بخیر سکه میذاشتیم زیر کاغذ با مداد روشو رنگ میکردیم جاش میموند رو کاغذ کلی ذوق میکردیم
shahin(غیرت_السلطان)
shahin(غیرت_السلطان)
قربون اون بچه ۲ ساله ای برم که الکی ذوق میکنه غش غش میخنده
و یهو بادش در میره و کپ میکنه ،
بعد همه بهش میخندن و میزنه زیر گریه عین خر عر میزنه !
... ادامه
شهريار
شهريار
باران باشد
تو باشی
یک خیابان بی انتها
من میرم خونه چون مریض میشم …
اصن من از آمپول میترسم ! {-18-}
Noosha
lover01_nariya-250x100.jpg Noosha
وقتی تنها باشی از تعطیل بودن هیچ روزی ذوق نمی کنی !!!!
همیشه تو تعطیلات تنهایی آدم چندین برابر میشه …
دیدگاه · 1391/10/2 - 10:11 ·
3
Noosha
Safe6345979707650.jpg Noosha
تزئین هندونه شب یلدا به شکل فنجان{-41-}{-37-}
mamadlsd
mamadlsd
ﻳﻪ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﺍﺻﻼً ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﺴﺖ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺘﻮ ﻓﻴﺴﺒﻮﻙ ﭼﻰ ﻫﺴﺖ ...
ﻭﺍﺳﺶ 2 ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﺍﻛﺎﻧﺖ ﻓﻴﺴﺒﻮﻙ ﺩﺭﺳﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﺑﻌﺪ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﺗﻮ
ﻓﻴﺴﺒﻮﻙ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺁﺷﻨﺎ ﺷﺪ ...
ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﻩ ﭘﻴﺶ ﺷﻨﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻩ ...
O,o
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺩﻛﺘﺮِ ﺩﻧﺪﻭﻧﭙﺰﺷﮏِ !!! O,o
ﺧﻮﺏ ﻭ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻭ ﺧﻮﺷﺘﯿﭗِ !!! O,o
ﺑﭽﻪ ﻧﻴﺎﻭﺭﺍﻥِ !!! O,o
ﻣﻄﺒﺶ ﺗﻮ ﻳﻪ ﺑﺮﺝ ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﻧﻴﺎﻭﺭﺍﻥِ ﻛﻪ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻭﺍﺳﺶ ﺧﺮﻳﺪﻩ !!!
ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻣﻨﻢ ﻣﯿﺎﻡ ﺗﻮ ﻓﻴﺴﺒﻮﮎ :: ﻳﺎ ﺗﻮ ﺍﻳﻨﺘﺮﻧﺖ : ﻣﮑﺘﺐ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﯿﺦ ﻭ
ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﻣﯿﺰﺍﺭﻡ ((( یﺎ ﭼﺮﺕ ﻭ ﭘﺮﺕ ﺍﺯ ﭘﻴﺠﺎﻯِ ﺩﻳﮕﻪ ﻛﭙﻰ ﻣﻴﻜﻨﻢ، ﻣﻴﺬﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﻓﺮﻭﻡ ﻛﻠی ﻣﻴﺨﻨﺪﻡ ﻭ ﺫﻭﻕ ﻣﺮﮒ ﻣﻴﺸﻢ ......
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/26 - 22:56 ·
4
Noosha
327a8bd2cd58b74443f47b7fd7af1527-300.png Noosha
دیــوونگــی یعــنی:
عکسشــو توگوشــیت هی نیگــاه کنی واســه بار هــزارم
انگــار تاحــالا نــدیدیش
بوســش کنی محــکم مث دیــوونه ها
بگی خــو آخــه دلم همــش یه ذره میشــه بــرات
بغــض کنــی و زرتــــی اشکــات بــریزه
شمــارشــو با ذوق بگــیری شــاید اینبارجــوابتو داد
شــاید با مــهربونی بگــه جــــــونم
شــاید شــاید شــاید ای تــــو روحــــت باهــمین شایدگفتــنات خــاطره
بــازم هــمین صــدای مســخــره تو گوشــت بپــیچه:
مشــــترک مورد نــظر پاسخــگو نمیــباشــد
لطــفأ مجــددا بمــیرید
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/26 - 11:14 ·
7
MONA
3471_304421939662345_372000917_n.jpg MONA
ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﯼ ﺑﺎ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻣﯿﺸﯽ..چه حسی بهت دست میده؟؟؟ :)
وااااااای فوق العادسـتـــــــــ ــ ـ ـ...{-23-}
MONA
MONA
یک #*تیـــــــــــــــرماهی* چگونه موجودیست؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
موجود نیس که لامصب، فرشتس.
گفتم در جریان باشید :D
خــرچنگولیا همه جیغ، دست، هورا.....! :)))

دادگر
دادگر
اهل كاشانم

روزگارم بد نیست

تكه نانی دارم ، خرده هوشی ، سر سوزن ذوقی .

مادری دارم ، بهتر از برگ درخت .

دوستانی ، بهتر از آب روان .

*****

و خدایی كه در این نزدیكی است :

لای این شب بوها ، پای آن كاج بلند.

روی آگاهی آب ، روی قانون گیاه .

*****

من مسلمانم .

قبله ام یك گل سرخ .

جانمازم چشمه ، مهرم نور .

دشت سجاده من .

من وضو با تپش پنجره ها می گیرم

در نمازم جریان دارد ماه ، جریان دارد طیف .

سنگ از پشت نمازم پیداست :

همه ذرات نمازم متبلور شده است .

من نمازم را وقتی می خوانم

كه اذانش را باد ، گفته باشد سر گلدسته سرو

من نمازم را ، پی (( تكبیرة الاحرام )) علف می خوانم

پی (( قد قامت )) موج .

*****

كعبه ام بر لب آب

كعبه ام زیر اقاقی هاست .

كعبه ام مثل نسیم ، می رود باغ به باغ ، می رود شهربه شهر

(( حجر الاسود )) من روشنی باغچه است .
... ادامه
دیدگاه · 1391/08/24 - 11:46 ·
7
رضا
23.jpg رضا
وقتی نی نی داره ذوق میکنه {-7-}
Noosha
Noosha
کیا یادشونه اون موقه ها وقتی برنامه امتحانیمونو میدادن و واسه ریاضی 4 روز وقت میذاشتن کلی ذوق میکردیم که حالا میترکونیمو 20 میشیم.آخر سرم روز اخر فرجه رو به زوووووور میخوندیمو می رفتیم از همه امتحانام بیشتر گند می زدیم.اونایی که یادشونه بزنن لایکو{-45-}
دیدگاه · 1391/07/29 - 10:03 ·
4
صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ