یافتن پست: #رفیق

متین (میراثدار مجنون)
لللل.jpeg متین (میراثدار مجنون)
رفیق که باشی
فرقی نمی کند که زن باشی یا مرد
دور باشی یا نزدیک
رفاقت فاصله ها را پر می کند
گاهی با حرف
گاهی با سکوت
Mohammad
a61533951242013102a.jpg Mohammad
محاکمه در خیابان (مسعود کیمیایی)حبیب:آخه مگه من جنون دارم که بد تو رو بخوام. امیر! خدا شاهده این زندگی مال تو نیست.امیر: حبیب چرا قایم می کنی؟ چرا حرف نمی زنی؟ آخه من نباس بدونم چرا به زنم تو شب عروسی بگم هری عروس خانوم. عروس الان تو آرایشگاه منتظره، مهمونا همه منتظرن، چی بگم؟ ...بگم برو خونت. دلیلشم نمی دونم، برو از رفیقم بپرس؟ بابا خیلی بی رحمی، این نشد رفاقت.
... ادامه
√√★nima★√√
√√★nima★√√
ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، وﻗﺘﯽ ﺳﺮ ﮐﻼس ﺣﻮﺻﻠﻪ درس رو ﻧﺪاﺷﺘﯿﻢ، اﻟﮑﯽ ﻣﺪاد رو ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻣﯿﮑﺮدﯾﻢ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﮔﻮﺷﻪ ﮐﻼس دم ﺳﻄﻞ آﺷﻐﺎل ﮐﻪ ﺑﺘﺮاﺷﯿﻢ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﯾﮏ ﻣﺪت ﻣﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮد دﺧﺘﺮا از اون ﭼﮑﻤﻪ ﻻﺳﺘﯿﮑﯽ ﺻﻮرﺗﯿﺎ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪن ﮐﻪ ! دورش ﭘﺸﻤﺎﻟﻮﻫﺎی ﺳﻔﯿﺪ دارﻩ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﺗﯿﺘﺮاژ ﺷﺮوع ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﮐﻮدک: اون ﺑﭽﻪ ﻫﻪ ﮐﻪ دﺳﺘﺸﻮ ﻣﯿﺬاﺷﺖ ﭘﺸﺘﺶ و ﻧﺎراﺣﺖ ﺑﻮد و ﻫﯽ راﻩ ﻣﯿﺮﻓﺖ، ﯾﻪ دﻓﻌﻪ ﭘﺮدﻩ ﮐﻨﺎر ﻣﯿﺮﻓﺖ و ﻣﯿﻨﻮﺷﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﮐﻮدک و ﻧﻮﺟﻮان ﺑﺎ آﻫﻨﮓ …وگ وگ وَََََگ، وگ وگ وَََََگ، وگ وگ وگ وگ، وگ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد ﮐﻪ ﮐﺎﻧﺎل ﻫﺎی ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن دو ﺗﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﺒﻮد، ﮐﺎﻧﺎل ﯾﮏ و ﮐﺎﻧﺎل دو

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، دوﺳﺖ داﺷﺘﯿﻢ ﻣﺒﺼﺮ ﺻﻒ ﺑﺸﯿﻢ ﺗﺎ ﭘﺎی ﺑﭽﻪ ﻫﺎ رو ﺳﺮ ﺻﻒ ﺟﻔﺖ ﮐﻨﯿﻢ… ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﻋﯿﺪا ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﺧﺮﯾﺪ ﻋﯿﺪ، ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ ﮐﺪوم ﮐﻔﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮای ﭼﻪ ذوﻗﯽ ﻣﯿﮑﺮدﯾﻢ ﮐﻪ ﻗﺮارﻩ ﮐﻔﺸﻤﻮﻧﻮ اﻧﺘﺨﺎب ﮐﻨﯿﻢ((( ﮐﻔﺶ ﺗﻖ ﺗﻘﯽ ﻫﻢ ﻓﻘﻂ واﺳﻪ ﻋﯿﺪا ﺑﻮد

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد: ﺧﺎﻧﻮم اﺟﺎزﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪ ﺳﻌﯿﺪی ﺟﯿﺶ ﮐﺮددددددد

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﻣﻘﻨﻌﻪ ﭼﻮﻧﻪ دار ﻣﯿﮑﺮدن ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮﻣﻮن ﮐﻪ ﻫﯽ ﮐﻠﻤﻮن ﺑِﺨﺎرﻩ، ﺑﻌﺪ ﭘﺸﺘﺸﻢ (( ﮐﺶ داﺷﺖ ﮐﻪ ﭼﻮﻧﺶ ﻧﭽﺮﺧﻪ ﺑﯿﺎد رو ﮔﻮﺷﻤﻮن

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮدﯾﻢ وﻗﺘﯽ ﻣﯿﺒﺮدﻧﻤﻮن ﭘﺎرک، ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﻣﺜﻞ ﻣﻈﻠﻮﻣﺎ ﻣﯽ ﭼﺴﺒﯿﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﻣﯿﻠﻪ ی ﮐﻨﺎر ﺗﺎب، ﻫﻤﭽﯿﻦ ﻣﻠﺘﻤﺴﺎﻧﻪ ﺑﻪ اوﻧﯿﮑﻪ ﺳﻮار ﺗﺎب ﺑﻮد ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮدﯾﻢ، ﮐﻪ دﻟﺶ ﺑﺴﻮزﻩ ﭘﯿﺎدﻩ ﺷﻪ ﻣﺎ ﺳﻮار ﺷﯿﻢ، ﺑﻌﺪش ﮐﻪ ﻧﻮﺑﺖ ﺧﻮدﻣﻮن ﻣﯿﺸﺪ، دﯾﮕﻪ ﻋﻤﺮا ﭘﯿﺎدﻩ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﭘﺎﮐﻦ ﻫﺎی ﺟﻮﻫﺮی ﮐﻪ ﯾﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﻗﺮﻣﺰ ﺑﻮد ﯾﻪ ﻃﺮﻓﺶ آﺑﯽ، ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﻃﺮف آﺑﯿﺶ ﻣﯽ ﺧﻮاﺳﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺧﻮدﮐﺎرو ﭘﺎک ﮐﻨﯿﻢ، ﻫﻤﯿﺸﻪ آﺧﺮش ﯾﺎ ﮐﺎﻏﺬ رو ﭘﺎرﻩ ﻣﯽ ﮐﺮد ﯾﺎ ﺳﯿﺎﻩ و .ﮐﺜﯿﻒ ﻣﯽ ﺷﺪ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، وﻗﺘﯽ ﻣﺸﻖ ﻣﯿﻨﻮﺷﺘﯿﻢ ﭘﺎک ﮐﻦ رو ﺗﻮ دﺳﺘﻤﻮن ﻧﮕﻪ ﻣﯿﺪاﺷﺘﯿﻢ، ﺑﻌﺪ ﻋﺮق ﻣﯿﮑﺮد، ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮاﺳﺘﯿﻢ ﭘﺎک ﮐﻨﯿﻢ ﭼﺮب و ﺳﯿﺎﻩ ﻣﯿﺸﺪ و ﺟﺎش ﻣﯿﻤﻮﻧﺪ، دﯾﮕﻪ ﻫﺮ ﮐﺎر ﻣﯿﮑﺮدﯾﻢ ﻧﻤﯿﺮﻓﺖ، آﺧﺮ ﺳﺮ ﻣﺠﺒﻮر ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ ﺳﺮ ﭘﺎک ﮐﻦ آب دﻫﻦ ﺑﻤﺎﻟﯿﻢ، ﺑﻌﺪ ﺗﺎ ﻣﯿﺨﻮاﺳﺘﯿﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎل ﺑﺸﯿﻢ ﮐﻪ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ، ﻣﯿﺪﯾﺪﯾﻢ دﻓﺘﺮﻣﻮن رو ﺳﻮراخ ﮐﺮدﻩ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد: از ﺟﻠﻮ ﻧﻈﺎاااااااااااااااام … ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، اون ﻗﺪﯾﻤﺎ ﻫﺮ روزی ﮐﻪ ورزش داﺷﺘﯿﻢ ﺑﺎ ﻟﺒﺎس ورزﺷﯽ ﻣﯽ رﻓﺘﯿﻢ ﻣﺪرﺳﻪ… اﺣﺴﺎس ﭘﺎدﺷﺎﻫﯽ ﻣﯽ ﮐﺮدﯾﻢ ﮐﻪ ﻣﺎ اﻣﺮوز ورزش دارﯾﻢ، دﻟﺘﻮن ﺑﺴﻮزﻩ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﺳﺮ ﺻﻒ ﭘﺎﻫﺎﻣﻮﻧﻮ ۱۸۰ درﺟﻪ ﺑﺎز ﻣﯽ ﮐﺮدﯾﻢ ﺗﺎ واﺳﻪ رﻓﯿﻖ ﻓﺎﺑﺮﯾﮑﻤﻮن ﺟﺎ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد: آن ﻣﺎن ﻧﻤﺎران، ﺗﻮ ﺗﻮ اﺳﮑﺎﭼﯽ، آﻧﯽ ﻣﺎﻧﯽ کَ. ﻻ. ﭼﯽ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﮔﻮ
... ادامه
دیدگاه · 1393/06/20 - 14:05 ·
3
Mohammad
95456517947252002671.jpg Mohammad
حسنی نگو جوون بگو. علاف چش چرون بگو
موی ژلی،ابرو کوتاه،زبون دراز،واه واه واه
نه سیما جون نه رعنا جون،نه نازی و پریسا جون،هیچ کس باهاش رفیق نبود
تنها توی کافی شاپ نگاه میکرد به بشقاب،
باباش میگفت:حسنی میری به سربازی؟،نه نمیرم نه نمیرم
به دخترا دل میبازی. نه نمی دم نه نمی دم
گل پری جون با زانتیا ویبره میرفت تو کوچه ها
گلی چرا ویبره میری؟ دارم میرم به سلمونی
که شب برم به مهمونی،گلی خانوم نازنین با زانتیا نقطه چین،
یه کمی به من سواری میدی؟،نه که نمیدم،چرا نمیدی
واسه این که من قشنگم،درس خونم و زرنگم
اما تو چی؟،نه کار داری نه مال داری،فقط هزار خیال داری
موی ژلی ،ابرو کوتاه،زبون دراز ،واه واه واه
:d
bamdad
bamdad
ای تـو بـدر مـاه شـبـهـای تـمـام
ای که افتادم به دام یک سلام

این که می بینی هم اینک خسته ام
از کلام نارفیقان است نه دام

... بامداد ...

اینم یکی دیگه رضا

:)
رضا
رضا
اولین کار بعد از ارتقا سایت اینه پروفایلم رو کاملا خصوصی کنم فقط تعدادی از دوستان جز دنبال کننده ها باشن بقیه همه حذف بشن .
bamdad
bamdad
خدای خوب من سلام
سـلام خـدای بهتریـن
تو بهترین و خوب من
رفیق من ، تنهاترین

همیشه یار من توئی
تو سـختترین دقـایقم
تو لحظه های واپسین
همون زمان که عاشقم

یـادم مـیاد زمـانی کـه
دری به روم باز نمی شد
هیچکی نبود کمک کنه
نمی دونم باز چی می شد؟!

به این در اون در می زدم
که کار من درست بشه
پشـت منم کـسی نبـود
می گفتم این چه رسمشه؟!

فقط تو بودی اون زمان
تنهـاترین رفیـق مـن
رفیق که من چه عرض کنم
تو بهـترین غـریق مـن

منو ببخش که غافلم
بزرگی تو رو ، خدا
زمانی من به خود میام
که گشته ام زتو جدا

خدا تو رو شکر می کنم
واسه تمام خوبیات
برای اینکه تو منو
تو سختیا یادت میاد

می دونی من تو رو دارم
امیـد مـن فقـط تـوئی
من که کسی رو ندارم
تو دوست کهنه و نوئی

بازم سلامت می کنم
می گم که دستمو بگیر
تو رو خدا ببخش منو
گناهامو به دل نگیر

خدای خوب من سلام
سـلام خـدای بهتریـن
تو بهترین و خوب من
رفیق من ، تنهاترین...

... بامداد ...

تقدیم به دوستای خوبم در شبکه ی نمیدونم...
{-35-}{-35-}{-35-}
Majid
Majid
♥رفاقت یعنی
هر وقت خسته باشی!
مونده باشی!
دلخور باشی!
رفیقت با مسخره بازیاش تو رو بخندونه!
دل تنگیت از یادت بره!
خستگی از تنت دربیاد!♥



♥رفاقت یعنی
خودش خسته باشه!
درد داشته باشه!
دل تنگ یارش باشه!
اما خم به ابرو نیاره!
پای درد ودلت بشینه! بت دلداری بده!
آرومت کنه!
اما نزاره بفهمی چشه!
اما...♥




♥رفاقت ینی همین!
رفاقت یعنی سوغاتی آوردن از هر مسافرتی که رفته باشه! که : رفیق من بیادتم!
شوخی های مزخرف و الکی و مسخره بازی در آوردن و جوونی کردن!♥



♥رفاقت یعنی:بات هستم! تا آخرش! تا تهش!♥



♥رفاقت یعنی بگه: باز این حرف زد!♥




♥رفاقت یعنی هم تو روزای سخت هم تو روزای نرم پیشت باشه!
رفاقت یعنی همین!♥
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/13 - 01:01 ·
3
bamdad
bamdad
ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗﺎﺭﻣﻮﻫﺎﺕ ﺭﻓﯿﻖ ﺩﺍﺭﯼ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺤﺘﺎﺟﺸﻮﻥ ﻣﯿﺸﯽ ،
ﺗﺎﺯﻩ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﮐﻪ ﮐﭽﻠﯽ
رضا
b48c5caa270b97eebb29a18949290e5d_500.jpg رضا
اگر حوصله داشته باشن کنیم .

فقط چند تا نکته رو رعایت کنید :
1. فقط یک بیت از شعر رو تو نظرات بنویسید و حتما اسم شاعر هم همراهش باشه در صورت امکان بزنید مثلا و...

2. شعری که می نویسید حرف اولش باید مشابه آخرین حرف شعری باشه که نفر قبلی نوشته .

3. طوری شعرها رو اضافه کنید تا بقیه هم مشارکت کنن یعنی بعد از نوشتن یک بیت شعر صبر کنید نفر بعدی جواب بده .

4. نظرات اضافی حذف میشن .

من یک بیت از حافظ رو میگذارم تا بقیه ادامه بدن .
دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید/زینهار ای دوستان جان من و جان شما
رضا
رضا
خانمها هر چی می فرمایند اطاعت کنید و روی حرفشان حرفی نزنید فقط تایید کنید و بعد بروید کاری که دلخواهتان است انجام دهید .
... ادامه
zahra
zahra
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﻠﯿﺲ ﺟﻠﻮﺷﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﮐﯽ
ﺑﺎﺷﻦ؟؟؟؟
ﺳﺮﺷﻮ ﻣﺜﻞ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺘﻮ ﮔﻔﺖ .....
.
.
.
.
ﺍﯾﻦ ﺑﯿﮋﻥ ﺭﻓﯿﻘﻤﻪ
ﺯﯾﺮ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﺷﻮ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ
ﯾﮏ ﮐﻤﻢ ﻣﻮﻫﺎﺷﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﮐﺮﺩﻩ
... ادامه
شهرزاد
شهرزاد
رفیق اشتباه نکن!
کاسه ی صبر بعضی ها
پر نشده لبریز میشود..
گاهی
فقط
به
یک
حرف نابجا...!
دیدگاه · 1393/04/26 - 19:28 ·
9
iman
iman
ﺑﻪ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﺩﻭﺭﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻦ ﺭﻓﯿﻖ
پشتم ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺎﻟﯿﻪ...
دیدگاه · 1393/04/21 - 17:55 ·
5
iman
iman
سلامتي پسري که ...
با چشم هاي خيس وارد ساندويچــــي بغل
"تالارعروسـي" شد و گفت: ...
امشب عروسي " عشقمه " , بنـدري بذاربه سلامتیه لبخندی که کمکت میکنه برا همه توضیح ندی حالت خرابه!!
ﻫﺴﺘﻦ ﺩﺧﺘﺮﺍﻳﻰ ﻛﻪ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﭘﺎﻙ ﺷﺪﻥ
ﺁﺭﺍﻳﺸﺸﻮﻥ ﻧﻴﺴﺘﻦ ..
ﭼﻮﻥ ﺁﺭﺍﻳﺸﻰ ﻧﺪﺍﺭﻥ ...
ﻫﺴﺘﻦ ﺩﺧﺘﺮﺍﻳﻰ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﻳﻪ ﭘﺴﺮ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ
ﻣﻴﺒﻴﻨن ﺩﻟﺸﻮﻥ ﻧﻤﻴﻠﺮﺯﻩ !
ﭼﻮﻥ ﺩﻟﺸﻮﻥ ﺩﻟﻪ ﻧﻪ ﮊﻟﻪ ..!
ﻫﺴﺘﻦ ﺩﺧﺘﺮﺍﻳﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺩﻳﺪﻥ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﭘﺴﺮﺍ
ﻛﻒ ﻧﻤﻴﻜﻨﻦ !
ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻨﺎ ﺩﺧﺘﺮﻥ ﻧﻪ ﺩﻟﺴﺘﺮ ..!
ﻋﺸﻖ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﻣﻘﺪﺳﻪ،
ﺍﮔﻪ ﺑﻬﺶ ﺩﭼﺎﺭ ﺑﺸﻦ ﻫﻤﻪ ﻛﺎﺭ ﺑﺮﺍﻯ ﻋﺸﻘﺸﻮﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﻴﺪﻥ ........
ﺳﻼﻣﺘﯿﺸﻮﻥ..... ♥♥♥♥♥♥♥♥
روی دست زندانی خالکوبی شده بود:"بسلامتی همه ی فروشنده ها"
پرسیدم:یعنی چه؟ گفت:رفیقم منو فروخت.
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/21 - 17:55 ·
8
iman
iman
به سلامتی کسی که تا اسم عشقش میاد بی اراده دلش میلرزه و بغضش میگیره از دلتنگی ولی نمیتونه به کسی بگه عاشق کیه حتی رفیقش
دیدگاه · 1393/04/16 - 22:33 ·
5
iman
iman
رفیق درسته ما تو دسته گرگاییم !ولی مرام سگیمون سرجاشه....
دیدگاه · 1393/04/16 - 22:25 ·
3
iman
iman
هی رفیق...!
بزن به سلامتی روزی ک از رو زمین بلندم کنی و بگی(لا اله الا الله)
دیدگاه · 1393/04/16 - 21:27 ·
3
bamdad
bamdad
در رفاقت با وفا بودن شرط مردانگیست ، ورنه با یک استخوان صد سگ رفیقت میشوند
دیدگاه · 1393/04/13 - 21:18 ·
5
setareh 22
setareh 22
فرق زمین خوردن دختر و پسر:
دوفففففففسک (زمین خوردن یه دختر به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش)
رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای…
یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟
یک
پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتونو بدین به من
من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین!!

حالا واسه پسرا ...

زااااارت (صدای زمین خوردن)
رفیق پسر: اوه اوه شاسکول چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی الاغ، پاشو گمشو! (شپلقققققق "صدای پس گردنی";<img src=" title=";;)" />
یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب!!
یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ...
bamdad
bamdad
...

مرد و زنش فرقی نمی کند،
دوست من!
هرگاه کسی را آنقدرها دوست داشتی
که حاضر شدی
دار و ندار احساست را
به پایش بریزی و او
در عوض
در انحنای اولین دو راهی
پشت پا به قلبت زد و
همه چیز را از یاد برد و
رفت و کمرت را شکست
و تو در جواب تنها
مسیر گم شدنش را در خم جاده
تا سر حد محو شدن دنبال کردی و
همه آنچه بر تو گذشت را هیچ از چشم عشق ندیدی،
آن روز
سرت را بالا بگیر رفیق!

تو دیگر یک مرد شده ای!


{-167-}
zoolal
zoolal
میدانی رفیق
درد دل نمیکنم
زخمی که از عصب بگذرد
دیگر درد ندارد
دیدگاه · 1393/04/5 - 17:18 ·
7
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ