sam
یه روز مردی قصابی را به خانه اش میاورد تا گوسفندی را
براش سر ببرد مرده به قصابه گفت برادر میخوام برام تیکه تیکش کنی
با گوشتش کباب درست کنم سر و پاها و روده با معده را
خوب تمیز کن میخوام کله باچه درست کنم پوستشم باخودت نبر
میخوام سجاده درست کنم.با مدفوعش هم میخوام کود درست کنم
و زیاده ها را بزار میخوام برا گربه خدا حفظت کنه مهمتر از همه
استخوناست خانمم میخواد سوپ درست کنه !
گوسفنده يه نگاش میکنه میگه :
پدر سگ يهو صدامم ضبط کن بزار برا زنگِ موبایلت ديگههه..!
براش سر ببرد مرده به قصابه گفت برادر میخوام برام تیکه تیکش کنی
با گوشتش کباب درست کنم سر و پاها و روده با معده را
خوب تمیز کن میخوام کله باچه درست کنم پوستشم باخودت نبر
میخوام سجاده درست کنم.با مدفوعش هم میخوام کود درست کنم
و زیاده ها را بزار میخوام برا گربه خدا حفظت کنه مهمتر از همه
استخوناست خانمم میخواد سوپ درست کنه !
گوسفنده يه نگاش میکنه میگه :
پدر سگ يهو صدامم ضبط کن بزار برا زنگِ موبایلت ديگههه..!
... ادامه