یافتن پست: #شعری

bamdad
bamdad
هیچ وقت نمیفهمی چقدر قوی هستی، تا وقتی که قوی بودن تنها انتخابت باشه.

باب مارلی
bamdad
bamdad
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
رضا
یه شعری چیزی بذار حوصلمون سر رفت {-7-}
رضا
رضا
Mohammad از دست تو باید کجا شکایت کنیم ؟ عکس میذاری یه چیزی بنویس بعد تو نتایج جستجو ها بشه پیداش کرد {-2-}
bamdad
photo_2015-10-17_19-53-01.jpg bamdad
:)
رضا
download.png رضا
وقتی اینترنت ندارید رو باز کنید با تصویر روبرو شدید قبل از زدن اسپیس چند لحظه بهش نگاه کنید بهتون چشمک میزنه {-7-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
بنظرتون آدم مجرد قبض موبایلش باید 193000 تومن باشه؟؟؟؟ عایا؟؟؟
معلومه که ...
دست همراه اول درد نکنه عجب دیتاهایی میده آدما رو بشناسیم
bamdad
bamdad
هرشب

موقع خواب که می شود

دست به کار می شوم

بالش ها را کنار هم می گذارم

پتو را هم می کشم رویشان

بعد خیالم که از بودن تو راحت می شود

جشم هایم را می بندم !

{-61-}
مرجان بانو :)
811731640_10702.jpg مرجان بانو :)
عجب شعری!{-41-}
مرجان بانو :)
811024247_99781.jpg مرجان بانو :)
{-33-}
Mohammad
Mohammad
،
.............................................
** روال کار **
در اين پست هركسی بايد اول به سوال نفر قبلش جواب بده
و بعد يه سوال از نفر بعديش كه معلوم نيست كيه بپرسه !!!

** نكته مهم: **
در صورتی كه دو نفر همزمان دیدگاه دادند٬ پست نفر اول قبوله و از اون دیدگاه بايد ادامه داد !
نفر بعدی هم بايد دیدگاه خودش رو حذف كنه !

** قوانين: **
1- بی احترامی نکنید.
2- سوالها باید عمومی باشند.
3- سوالات تكراری، توچی ...، تو بگو... و اينچنين نپرسيد.
4- دیدگاه پشت سر هم اکیداً ممنوع است.
5- دیدگاه شما مطابق با قوانین کلی سایت نمیدونم باشد.
... ادامه
bamdad
bamdad
شعری که تو قافیه اش باشی

شاعری می خواهد

و اگر می دانستی شاعری چه دردی است

اینگونه به سکوت مسلط نمی شدی...

:(
دیدگاه · 1393/10/21 - 21:08 ·
6
Majid
3123.jpg Majid
Mohammad
59430860428214468226 copy.jpg Mohammad
عشق چون با واژه بازی می‌کند
می شود شعری شگفت،
می‌توان با آن جهانی را گرفت.

صدیقه محمدجانی(نسیم حوالی دریا)
Mostafa
Mostafa
bamdad
آقا تو زیاد تو کار شعر هستی یه زحمت داشتم برات , من متن آهنگای محسن چاوشی رو گذاشتم میخواستم تفسیر خودت رو برام بنویسی :) ممنون
رضا
b48c5caa270b97eebb29a18949290e5d_500.jpg رضا
اگر حوصله داشته باشن کنیم .

فقط چند تا نکته رو رعایت کنید :
1. فقط یک بیت از شعر رو تو نظرات بنویسید و حتما اسم شاعر هم همراهش باشه در صورت امکان بزنید مثلا و...

2. شعری که می نویسید حرف اولش باید مشابه آخرین حرف شعری باشه که نفر قبلی نوشته .

3. طوری شعرها رو اضافه کنید تا بقیه هم مشارکت کنن یعنی بعد از نوشتن یک بیت شعر صبر کنید نفر بعدی جواب بده .

4. نظرات اضافی حذف میشن .

من یک بیت از حافظ رو میگذارم تا بقیه ادامه بدن .
دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید/زینهار ای دوستان جان من و جان شما
رضا
رضا
یا تیر هلاکم بزنی بر دل مجروح/یا جان بدهم تا بدهی تیر امان را
bamdad
bamdad
دلم خوش نیست

غمگینم

کسی شاید نمیفهمد

کسی شاید نمیداند

کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی

تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی

عجب احساس زیبایی

تو هم شاید نمیدانی...

{-61-}
مائده
مائده
میگفت چقدر پخته شدی! چقدر عوض شدی!
دویدم تو آینه خودمو نگاه کردم، راست میگفت!
خودمو خوب ندیده بودم، من خودمم؟!!...
آخرین باری که با صدای بلند موسیقی سنتی گوش کردم کی بود؟!
چرا دیگه آل احمد و صادق هدایت را چندباره و چندباره نمیخونم؟!
آخرین بار کی قلم دزفولی دست گرفتم و چیزی نوشتم؟!
چرا وقتی شعری به ذهنم میرسه دیگه از اخوان نیست؟!
کمی با دقت تر توی آینه نگاه میکنم؛ خودمم!
همیشه همین شکلی بودم. ببین !
حتی دندونهایی که پر کردم سر جای خودشونند!
هنوز دوست دارم وقتی بارون میاد بدون چتر برم بیرون؛
هنوز از این سر شهر تا اون سرش پیاده میرم؛
هنوز از بچه گربه ها خوشم میاد؛
هنوز کتاب میخونم و موسیقی گوش میدم؛
هنوز از دروغ بدم میاد؛
هنوز...
هنوز...
برگشتم و گفتم:
زندگی همینه! آدمها عوض میشن!
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/5 - 18:26 ·
9
صوفياجون
صوفياجون



دیوارِ کوچه‌ی‌ ما هم‌سن‌ و سالمونه‌ !

اون‌ سرگذشت‌ِ نسل‌ِ خاکسترُ می‌دونه‌ !

ما آرزوهامون‌ُ رو آجراش‌ نوشتیم‌ !

گفتیم‌ که‌ تو جهنم‌ دنبال‌ِ یه‌ بهشتیم‌ !

تو بچه‌گی‌ نوشتیم‌ : یا مرگ‌ یا مصدق‌ !

نفت‌ُ ترانه‌ کردیم‌ ، ما بچه‌های‌ عاشق‌ !

تو فصل‌ِ نوجوونی‌ داس‌ُ چکش‌ کشیدیم‌ !

اعدامِ زنبقا ر ُ با داس‌ِ حیله‌ دیدیم‌ !

فصل‌ِ جوونی‌ِ ما دیوارِ خسته‌ی‌ سَرد ،

پیراهن‌ِ قشنگ‌ِ شب‌نامه‌ رُ به‌ تن‌ کرد !

از آسمون‌ صدای‌ بال‌ِ کبوتر اومد !

تقویم‌ِ خون‌ ورق‌ خورد ! گفتن‌ قُرُق‌ سَر اومد !

امّا نشد رهایی‌ شعری‌ بشه‌ رو دیوار !

ما جنگُ دوره کردیم تو بُهت‌ِ دودُ رگبار !

وقتی‌ شقیقه‌هامون‌ جوگندمی‌ شد آخر ،

تو آسیاب‌ِ صبرِ اون‌ جنگ‌ِ نابرابر !

دیوارِ کوچه‌ زخمی‌ از خنجرِ بلا بود !

شعرای‌ یادگاریش‌ با اشک‌ِ مادرا بود !

اون‌ زخما رُ پوشوندن‌ با رنگ‌ُ ننگ‌ُ انکار !

گفتن‌ : نوشتن‌ از عشق‌ ممنوعه‌ روی‌ دیوار !

ما پا به‌ پای‌ دیوار ویرون‌ شدیم‌ ، تکیدیم‌ !

حرفای‌ قلبمون‌ُ رو آجراش‌ ندیدیم‌ !

حالا دیگه‌ رو دیوار چیزی‌ نمونده‌ باقی‌ ،

جز آگهی‌ِ مرگ‌ِ هم‌کوچه‌های‌ یاغی‌ !

هم کوچه های یاغی !

چیزی نمونده باقی !

چیزی نمونده باقی ...
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون



اندوه پرست


کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم
برگهای آرزوهایم یکایک زرد میشد
آفتاب دیدگانم سرد میشد
آسمان سینه ام پر درد می
شد
ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ میزد
اشکهایم همچو باران
دامنم را رنگ می زد
وه ... چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
شاعری در چشم من می خواند ...شعری آسمانی
در کنار قلب عاشق شعله میزد
در شرار آتش دردی نهانی
نغمه من ...
همچو
آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته
پیش رویم
چهره تلخ زمستانی جوانی
پشت سر
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پایز بودم
... ادامه
...
1389544225_1388756448_9186100.jpg ...
Noosha
ندای عزیز...
مراتب تألم وتأثراین حقیراراکه ازدرگذشت نابهنگام برادرگرامیتان ابرازمیکنم راپذیرفته و
مرانیزدرغم خویش شریک بدانید...
مرگ پایان کبوترنیست
نداجان
چه بسی سعادت نصیب این عزیزازدست رفته
گشت که مصادف بامولودیگانه منجی عالم بشریت مهدی موعود(ع)پروازبه ملکوت را
آغازیده واوج گرفته وبسان پرندگان سبکبال
برقاف قله عدم آرام گرفت...
نیما
نداجان تسلیت...
من که واژه هارابرای سرودن اشعارازپی هم قطارمیکردم کنون ازغم این داغ بزرگ واژه ای برای بیان نمی یابم!
غلونکرده ام اگرگویم
که زبان ازبیان وصف این حادثه بی عظیم قاصراست وپربیراهه نگفته ام ارکه گویم:
غزل خداحافظی این بزرگوارتلخ ترین شعری بودکه سرودم...
ندای عزیز..
خدایش بیامرزد
برادرگرامتان را
وخدابقای عمرپدرمهربان ودوست داشتنیتان را
برای شمابانوی بااحساس ودلسوزومهربان میسرسازد...
تسلیت ندای عزیز
تسلیت
وتسلیت
......
...
.{-35-}
دیدگاه · 1393/03/27 - 00:33 ·
6
zoolal
zoolal
یک روز جسدم را
پیدا می کنند
لای همین کاغذ ها
با شعری به دور گردنم
و یادداشتی ،
که هیچ کس جز خدا
مقصر نیست ....
دیدگاه · 1393/03/10 - 16:17 ·
4
...
...
دگرم نیست هوای ماندن
دگرم نیست دوپای رفتن
خسته وغمزده وگیج
دراین شهرغریب
پرسه در
غربت تنهایی خودمیزنم اندرخم کوی..
نیست اینجااثرازدشت ودمن
نیست اینجاخبرازبوی چمن
عابرانی پراحساس تهی بودن محض
خسته غوزکهایی مملوازحس تباهی فزون
اندرین شهرغریب
برتن مندرس این جامه وتن پوش پلشت
وصله ای ناجورم
من به اقلیم تباهی گذرم افتاده
من به وادی جنون
میروم عاقبت ازاین وادی
سوی فردوس برین
سوی جنگل
سوی رود
این من روبه زوال
گه آمال محال
میسرایم شعری
من زدریای شمال...
دگرم نیست هوای ماندن
دگرم نیست دوپای رفتن...
شعرازنیماراد
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/21 - 20:55 ·
4
zahra
zahra
صفحات: 1 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ