یافتن پست: #شعری

bamdad
bamdad
شعری که تو را جان می بخشد ،

شاعرش را یکبار کشته است !

{-61-}
دیدگاه · 1393/02/11 - 23:30 ·
6
zahra
zahra
ოօհʂεղ
پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
با خودم می گفتم :زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
Noosha
امیر عاملی Noosha

خبرگزاری فارس، سروده امیرعاملی علیه محمدرضا شجریان را منتشر کرد...
در مقدمه این شعر آمده است:
« در پاسخ به منافقانی که می‌خواهند با صدای سوخته‌ شجریان ، مردم ایران را تحقیر ‌کنند؛ مردمی که سرافراز و عاشقند مردمی که از جنس شقایقند.»
گم شدی آوازه خوان پیر ما
گم شدی آخر به زیر دست و پا
کرد بیگانه تو را ابزار خویش
خود شدی تا نور حق دیوار خویش
ربنایت چون خودت از یاد رفت
خیل شاگردان، هلا! استاد رفت
رفته‌ای از پیش ماها دور حیف
در سر پیری شدی مغرور حیف
مطرب عهد شبابم بوده‌ای
مزه نان و کبابم بوده‌ای
خوب می‌خواندی صدایت خوب بود
بعد تاج اصفهان مطلوب بود
میزدی چه چه برای شیخ و شاب
با نوای تار و تنبور و رباب
هستساز اینک ولی آواز نیست
یک در گوشی به سویت باز نیست
تا نپیوندی عزیزم بر زوال
کاشکی بودی مرید اعتدال
مکر آمریکا تو را منفور کرد
زرق و برق غرب چشمت کور کرد
چونکه پیراهن دو تا شد بد شدی
مثل آن مطرب که بد می‌زد شدی
«سایه»ات فرموده بود آوازه‌خوان
که مرید پیردل باش و بمان
لیک ‌ای مطرب دریغا که غرور
کرد از مردم تو را صد سال دور
وقت پیری ناز کردی با همه
ناز را آغاز کردی با همه
ناز کم کن سوی ملت باز گرد
کم بگو از یأس ای استاد زرد»
ادامه در دیدگاه...
... ادامه
zoolal
zoolal
دلم خوش نیست , غمگینم ,
کسی شاید نمیفهمد ,
کسی شاید نمیداند
کسی شاید نمیگیرد
مرا از دست تنهایی ,
تو میخوانی فقط
شعری و زیر لب آهسته میگویی :{-40-}
عجب احساس زیبایی ,
تو هم شاید نمیدانی
دیدگاه · 1393/01/23 - 19:54 ·
3
ParNiyA
79538910832459763879.jpg ParNiyA
دلم خوش نیست . . .
غمگینم . . .
کسی شاید نمیفهمد . . .
کسی شاید نمیداند . . .
کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی . . .
تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی :
عجب احساس زیبایی . . .
تو هم شاید نمیدانی . . .
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/9 - 02:05 ·
5
bamdad
bamdad
بی آنکه چیزی بگویی

قدم هایت تندتر میشود

به خانه میرسی

لابلای کتابت شعری است

که سیگارت را روشن میکند...!!!!
دیدگاه · 1392/12/22 - 12:51 ·
4
soheil
soheil
کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم.
برگهای آرزوهایم , یکایک زرد می شد,
آفتاب دیدگانم سرد می شد,
آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشک هایم همچو باران دامنم را رنگ می زد.
وه ... چه زیبا بود, اگر پاییز بودم,
وحشی و پر شور ورنگ آمیز بودم,
شاعری در چشم من میخواند ...شعری آسمانی
در کنارم قلب عاشق شعله می زد,
در شرار آتش دردی نهانی.
نغمه ی من ...


همچو آواری نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته.
پیش رویم :
چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر :
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام :
منزلگه اندوه و درد وبد گمانی.
کاش چون پاییز بودم

فروغ فرخزاد
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/22 - 12:16 ·
8
...
...
من
معین
هوای خونه
دلتنگی
هوای ابری
نوستالژی
وشعری ناتمام
که
بی توپست شد...!
نیما
دیدگاه · 1392/12/20 - 13:45 ·
6
صوفياجون
صوفياجون
این همه شعر درباره چشم عسلی و آبی و سبز گفتن
ینی یدونه شاعرم پیدا نشد واسه ما چش مشکیا و قهوه ایا دو بیت شعر بگه...؟؟
یهنی ما چش مشکیا و قهوه ایا آدم نیستیم...؟؟؟{-9-}{-9-}{-8-}{-8-}{-60-}{-31-}{-109-}
bamdad
bamdad
پدران ما هرگز جمله عاشقانه‌ای
به مادرانمان نگفتند ...!
شعری از نیما و سهراب
برایشان نخواندند ...!
شعر کوچه را از بر نداشتند ...!
پس چگونه بود که تا همیشه
کنار هم ماندند و گذشتند
از آرزوهایی که ما
نه به آن می‌رسیم
و نه از آن می‌گذریم ؟!!
"حتی به بهای گذشتن از هم" !!!
... ادامه
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون

دگر خواهد
که از دلم کاهد
نه انیکه هی بیافزاید
و من را او
{-35-}{-35-}
دلم دیگر نیست
به راست میگویم
تو کن خسته
خودش ،میدونم
{-35-}{-35-}
باعث شد
به یادش سرکردم
اگر او این چنین باشد
به من که بر گردم
{-35-}{-35-}
به دیگران من را
میکند هر دم
اگر مردی کرد
به من چه؟ چون که من مَردَم؟؟!
{-35-}{-35-}
مگر از من چه دیدی تو
که اینگونه ؟
به غیر از من
که آگاهی و میدانی
{-35-}{-35-}
اگر من آنچنان بودم
با نمیخواندم
در این بحبوحه ی
به پای تو نمیماندم
{-35-}{-35-}
چه با من کرده ای انگار؟؟!
خودت هم خوب بیاندیش
به غیر از و
و شکهای از
{-35-}{-35-}
ولی من بودم
همینگونه که تو هستی
همینجوری برای من
تو بودی کل این
{-35-}{-35-}
به پایان امد این دفتر
من اینجا بستم
نه من نه
فقط شدم ، ام...
شاعر:{-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
{-35-}{-35-}
صوفياجون
صوفياجون


بزن بارون، ببار آروم

به روی پلکای خستم

بزن بارون تو میدونی هنوزم یاد اون هستم

با اینکه ســـــــرد و پژمردم

هزار بار از غمش مردم

ببین بازم دوسش دارم

دیگه تنهــــاش نمی ذارم

بزن بارون، ببار آروم

به روی پلکای خستم

♫♫♫

دارم هرشب میام از خونه بیرون

هوای خونه سنگینه

من از شعری که این روزا نوشتم

از تو غمگینم

بازم با گریه خوابم کن ،بازم خواب تورو دیدم

دوباره

چقد غمگینم و تنهام

چقد میخوام که باز بارون بباره
{-60-}{-60-}{-60-}{-15-}{-35-}{-35-}
...
1315165006_lovely-eyes-07.jpg ...
همه آهنگهای دنیاراهم گوش بدهی
تن صدای مرابرایت هیچ خواننده ای پرنمیکند
حالاهی بگو:
""صدای فلان خواننده بهترین است""
وقتی محتاج صدای یکنفرهستی
صدای هیچ خوش صدایی جایش راپرنمیکند!
""یلدا""
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد...
خواهم آمد گل یاسی به گدا خواهم داد
زن زیبای جذامی را گوشواری دیگر خواهم بخشید
کور را خواهم گفتم : چه تماشا دارد باغ ...
هر چه دشنام از لب خواهم برچید
هر چه دیوار از جا خواهم برکند
رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند
ابر را پاره خواهم کرد
من گره خواهم زد چشمان را با خورشید ، دل ها را با عشق ،سایه ها را با آب ،شاخه ها را با باد
و به هم خواهم پیوست،خواب کودک را با زمزمه زنجره ها
بادبادک ها به هوا خواهم برد
گلدان ها آب خواهم داد ...
خواهم آمد ،سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت
پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند
هر کلاغی را کاجی خواهم داد
مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک
آشتی خواهم داد
آشنا خواهم کرد
راه خواهم رفت
نور خواهم خورد
دوست خواهم داشت
{-35-}{-35-}{-35-}
soheil
soheil
شاعر از کوچه ی مهتاب گذشت
لیک شعری نسرود
نه که معشوقه نداشت
نه که سرگشته نبود
سال ها بود دگر کوچه ی مهتاب
خیابان شده بود
دیدگاه · 1392/11/1 - 23:27 ·
10
soheil
23.jpg soheil
عشق یعنی سستی و دیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی سوختن با ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
عشق یعنی قطعه شعری ناتمام
عشق ععنی بهترین حسن ختام
... ادامه
soheil
0005.jpg soheil
ای کاش ردِ من را از این صدا بگیری
تا که نرفتم از دست، دست مرا بگیری
فصل نشای غمهاست میراب این زمینم
وقت است جوی آبی از چشم ما بگیری
بانو! قبول دارم زیباترینی اما
رسمش نبود خود را این قدرها بگیری
می ترسم از شبی که اینجا نباشم و تو
دیگر سراغ من را از ناکجا بگیری
تشییع می شوم صبح بر دوش این خیابان
فردا اگر بیایی باید عزا بگیری
امشب دوباره شعری از دوریت نوشتم
مانده ست روی دستم آنقدر تا بگیری
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/1 - 13:49 ·
5
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون

میرسد
و من اینجا تنها به تو می اندیشم
و خدایی که جدا کرده دو از هم
میرسد
به تو می اندیشم
که هنوزم که هنوزاست به هستی؟
و به خود میگویم:
چه خیال خامی
یادم از یادش رفت
و به یادش هستم
میرسد
من همین جا هستم
من همین جا ماندم
یاد دیروز هستم
یادم امد روزی به تو گفتم
هرچه قدر خواهی باش
من به پایت هستم
تو فقط باش
تو به یادم هستی؟
تو هنوزم که هنوز است به پایم هستی؟
میرسد
و من اما اینجا می توانم تنها، جمله ای را گویم:
هر کجا هستی باش
یادت اما اینجاست
این کنار
من سخن ها دارم که بگویم ، آری
میرسد
و سخن میگویم
که

{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
شاعر:{-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
{-35-}{-35-}
NEGAR
NEGAR
يه پسرﻩ ﯾﻪ ﺷﻌﺮﯼ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ تو پیج ﯾﻪ دخترﻩ ﺍﺯ ﺑﺲ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ، ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺬﺍﺭﻣﺶ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺷﻌﺮ ﻧﻮ ﻫﻢ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﻥ {-15-}
ﺍﺗﻞ ﻣﺘﻞ ﻣﻮﺵ ﻣﻮﺷﯽ!
ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ﭘﺲ ﮐﻮﺷﯽ؟
ﺩﻟﻢ ﺷﺪﻩ ﻗﻠﻤﺒﻪ ﻧﮑﻨﻪ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮﺷﯽ؟! O. o
ﺳﻌﺪﯼ {-15-}
ﺣﺎﻓﻆ{-15-}
ﺣﮑﯿﻢ ﺍﺑﻮﻟﻘﺎﺳﻢ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ {-15-}
دیدگاه · 1392/10/22 - 22:37 ·
6
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون
...
نمیدانم چه بنویسم
نمیدانی چه دشوار است
نمیدانی که در خلوت
غم و اندوه بسیار است
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانی که بعد از تو
دلم تنهای تنها شد
نمیدانم که این قصه
کجا آغاز و پیدا شد ؟!
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانم که تنهایی
چرا غمخوار من گشته ؟
غم تنها شدن حالا
نمیدانی که برگشته
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانی که شبها من
به کارم سخت مشغولم
سحرگاهان که بیدارم
به فکر تو مجبورم
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانم چه بنویسم
که کم گردد ز غم هایم
که بغضم نشکند وقتی
خیالم هست تنهایم
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانی که میدانم
تو دلخور از منی اما
دو خط شعری که من گفتم
چه دامنگیر شد بر ما !!
{-35-}{-35-}{-35-}
من آن را گفته بودم که
دلم آسوده تر گردد
که شاید بعد از آن نامه
نگارم باز برگردد
{-35-}{-35-}{-35-}
من حالا حس دلتنگی
شده یار و هم آغوشم
به اجبارم شده من بعد
لباس مشکی می پوشم
{-35-}{-35-}{-35-}
برای آخرین جمله
بگویم از ته قلبم
که هر شب در وجود خود
به دنبال تو می گردم
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانم چه بنویسم
به غیر از "دوستت دارم"
نمیدانی که اما من
یه دنیا دوستت دارم
{-35-}{-35-}{-35-}
شاعر: {-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون

سلام میکنم ترا
همیشه من تویی
سلام میکنم به تو
تو ی منی
{-35-}{-35-}{-35-}
سلام من به تو
تو بهترین ترانه ام
تویی که در کنارمی
تویی فقط بهانه ام
{-35-}{-35-}{-35-}
تو بهترین من
به گفته خودم
هزار و یک غریبه رو
به تار موهات نمیدم
{-35-}{-35-}{-35-}
مثل هدیه ای
یه حس تازه و نویی
مثل همون کتاب خوب
آره تو هم همون تویی
{-35-}{-35-}{-35-}
دلم میخواد که تو نری
بمونی در کنار من
منم همش بهت بگم

{-35-}{-35-}{-35-}
رویای خوب من نرو
دلتنگتم هر شب و روز
بمون کنار قلب من
دلم که تنگته هنوز
{-35-}{-35-}{-35-}
گرفتم استرس شدید
تو لحظه های واپسین
چیز زیادی نمی خوام
بمون کنار من همین...
شاعر: {-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
{-35-}{-35-}{-37-}{-37-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
670720_B8M8QTRV.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
زندگی شبیه شعریست قافیه هایش با من ، ” تو ” فقط همیشه ردیف باش !
دیدگاه · 1392/10/18 - 12:07 ·
4
bamdad
attach_2625.jpg bamdad
با اولین قاصدکی که به دست ات رسید
پرواز کن
مهم نیست به دستِ چه کسی می رسی
مهم این است که پرواز را یاد خواهی گرفت
و این
بهترین خبرِ زندگی ست!!!
... ادامه
...
...
شاعرازکوچه مهتاب گذشت
لیک شعری نسرود
نه که معشوقه نداشت
نه که سرگشته نبود
سالهابوددگر
کوچه ی مهتاب خیابان شده بود..
{-35-}
دیدگاه · 1392/10/6 - 16:44 ·
10
صفحات: 1 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ