یافتن پست: #زرد

مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
ﺭﺍﺿﯿﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ، ﭘﺎﯾﯿﺰِ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻣﻦ
ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﻢ
ﺑﺮﮔﻬــــﺎﯼ ﺯﺭﺩ ﻭ ﻗﺮﻣﺰﺕﺭﺍ
ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮑﺸﻢ ﺩﺭ هوایت
ﺑﻮﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﯼ
ﺑﻮﯼ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺑﺮﮒ
دوباره پاییز
اما نه «فصل خزان» زرد!
دوباره پاییز
اما نه فصل اندوه و درد!
دوباره پاییز
فصل زیبای سادگی ،
ماه آبان!!
موسم شدید دلدادگی.

{-115-}آبان مبارک...{-115-}
صوفياجون
صوفياجون
نزدیکه هستیم...{-7-}{-7-}
واسم کارت شارژ ایرانسل بفرستین تا
آدرس جاهایی که نذری میدنو بهتون بگم..
.
.
بیست هزار تومنی = چلو گوشت
ده هزار تومنی = زرشک پلو
پنج هزار تومنی = قیمه
دو هزار تومنی = آش
هزار تومنی = شله زرد یا چایی به انتخاب خودتون
.
عدس پلو = مجانی{-7-}{-7-}{-18-}
صوفياجون
صوفياجون
ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻣﯿﻮﻩ ﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﺘﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ
ﮐﻨﯿﻦ ﺑﻌﺪ ﺑﺮﯾﺪ ﺁﺧﺮ ﭘﺴﺖ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺭﻭ
ﺑﺨﻮﻧﯿﻦ ﺟﺎﻟﺒﻪ!
.
.
.
.
.
-1 ﻣﻮﺯ
-2 ﺳﯿﺐ
-3 ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ
-4 ﺗﻮﺕ ﻓﺮﻧﮕﯽ
-5 ﺁﻟﺒﺎﻟﻮ
-6 ﮔﯿﻼﺱ
-7 ﺁﻧﺎﻧﺎﺱ
-8 ﺁﻟﻮﭼﻪ
-9 ﺯﺭﺩ ﺁﻟﻮ
-10 ﺍﻧﺎﺭ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
-1 ﻣﻮﺯ : ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺯ
ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﺪ
-2 ﺳﯿﺐ : ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ
ﺳﯿﺐ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﺪ
-3 ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ : ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ
ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﺪ
-4 ﺗﻮﺕ ﻓﺮﻧﮕﯽ : ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ
ﮐﻪ ﺗﻮﺕ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﺪ
-5 ﺁﻟﺒﺎﻟﻮ : ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ
ﺁﻟﺒﺎﻟﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﺪ
-6 ﮔﯿﻼﺱ : ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ
ﮔﯿﻼﺱ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﺪ
-7 ﺁﻧﺎﻧﺎﺱ : ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ
ﺁﻧﺎﻧﺎﺱ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﺪ
-8 ﺁﻟﻮﭼﻪ : ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ
ﺁﻟﻮﭼﻪ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﺪ
-9 ﺯﺭﺩﺁﻟﻮ : ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ
ﺯﺭﺩﺁﻟﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﺪ
-10 ﺍﻧﺎﺭ : ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ
ﺍﻧﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﺪ
ﻭﺟﺪﺍﻧﺎ " ﺍﮔﻪ ﮐﺴﯽ ﻓﺤﺶ ﺑﺪﻩ ﺧﻮﺩﺵ
ﻣﯿﺪﻭﻧﻪ !.....
ﻣﮕﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻢ ﺧﻮﺏ ?{-7-}{-54-}
ReyHaNE (دختر همسایه)
paeez.jpg ReyHaNE (دختر همسایه)
ﺭﺍﺿﯿﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ، ﭘﺎﯾﯿﺰِ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻣﻦ ..

ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﻢ ﺑﺮﮔﻬــــﺎﯼ ﺯﺭﺩ ﻭ ﻗﺮﻣﺰﺕﺭﺍ

ﻧﻔﺲ ﻣﯿﮑﺸﻢ ﺩﺭ هوایت

ﺑﻮﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﯼ

ﺑﻮﯼ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺑﺮﮒ

ﻣﻦ ﺑﻮﯼ ﺧــــــــــﺪﺍ ﻣﯽﻓﻬﻤﻢ ﺍﺯ ﺗـــﻮ.

دوباره پاییز

اما نه «فصل خزان» زرد!

دوباره پاییز

اما نه فصل اندوه و درد!

دوباره پاییز

فصل زیبای سادگی

دوباره پاییز، موسم شدید دلدادگی . . .
۵ می پسندم
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/16 - 12:57 ·
8
bamdad
bamdad
خاکستری که میشود این دایره ی زرد

تنها میشوم با تنهایی خود

و مزه مزه میکنم

تلخ ترین حقیقت زندگی اَم

نبودن تو را . . .

:(
دیدگاه · 1393/07/3 - 20:39 ·
4
رضا
رضا
تو کنفرانس پیش رو علاوه بر تکرار عرضه مثل 7 سال گذشته واسه تنوع چند تا سیب پیوندی هم نشون میده که همزمان قرمز و زرد و سبز هستن .
... ادامه
دیدگاه · 1393/06/17 - 12:30 ·
5
رضا
رضا
مورد داشتیم زرد رو به جای نارنجی خود اما چیزیش نشد بررسی کردیم دیدم اسمارتیس بوده {-7-}
دیدگاه · 1393/05/10 - 19:40 ·
7
رضا
00990211.jpg رضا
10 دیدگاه · 1393/05/10 - 14:29 در ورزش ·
7
صوفياجون
46ad41626e01.jpg صوفياجون

{-41-}{-35-}{-35-}
که شوق بال و پر دارد

ولی از بس که پُر شور است

دو صد بیم از سفر دارد

زنی را می شناسم من

که در یک گوشه ی خانه

میان شستن و پختن

درون آشپزخانه

سرود عشق می خواند

نگاهش ساده و تنهاست

صدایش خسته و محزون

امیدش در ته فرداست

زنی را می شناسم من

که می گوید پشیمان است

چرا دل را به او بسته

کجا او لایق آنست؟

زنی هم زیر لب گوید

گریزانم از این خانه

ولی از خود چنین پرسد

چه کس موهای طفلم را

پس از من می زند شانه؟

زنی آبستن درد است

زنی نوزاد غم دارد

زنی می گرید و گوید

به سینه شیر کم دارد

زنی با تار تنهایی

لباس تور می بافد

زنی در کنج تاریکی

نماز نور می خواند

زنی خو کرده با زنجیر

زنی مانوس با زندان

تمام سهم او اینست:

نگاه سرد زندانبان!

زنی را می شناسم من

که می میرد ز یک تحقیر

ولی آواز می خواند

که این است بازی تقدیر

زنی با فقر می سازد

زنی با اشک می خوابد

زنی با حسرت و حیرت

گناهش را نمی داند

زنی واریس پایش را

زنی درد نهانش را

ز مردم می کند مخفی

که یک باره نگویندش

چه بد بختی چه بد بختی!

زنی را می شناسم من

که شعرش بوی غم دارد

ولی می خندد و گوید

که دنیا پیچ و خم دارد

زنی را می شناسم من

که هر شب کودکانش را

به شعر و قصه می خواند

اگر چه درد جانکاهی

درون سینه اش دارد

زنی می ترسد از رفتن

که او شمعی ست در خانه

اگر بیرون رود از در

چه تاریک است این خانه!

زنی شرمنده از کودک

کنار سفره ی خالی

که ای طفلم بخواب امشب

بخواب آری

و من تکرار خواهم کرد

سرود لایی لالایی

زنی را می شناسم من

که رنگ دامنش زرد است

شب و روزش شده گریه

که او نازای پردرد است!

زنی را می شناسم من

که نای رفتنش رفته

قدم هایش همه خسته

دلش در زیر پاهایش

زند فریاد که: بسه

زنی را می شناسم من

که با شیطان نفس خود

هزاران بار جنگیده

و چون فاتح شده آخر

به بدنامی بد کاران

تمسخر وار خندیده!

زنی آواز می خواند

زنی خاموش می ماند

زنی حتی شبانگاهان

میان کوچه می ماند

زنی در کار چون مرد است

به دستش تاول درد است

ز بس که رنج و غم دارد

فراموشش شده دیگر

جنینی در شکم دارد

زنی در بستر مرگ است

زنی نزدیکی مرگ است

سراغش را که می گیرد؟

نمی دانم، نمی دانم...



شاعر : - از مجموعه شعر شبانه{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-41-}
رضا
b48c5caa270b97eebb29a18949290e5d_500.jpg رضا
اگر حوصله داشته باشن کنیم .

فقط چند تا نکته رو رعایت کنید :
1. فقط یک بیت از شعر رو تو نظرات بنویسید و حتما اسم شاعر هم همراهش باشه در صورت امکان بزنید مثلا و...

2. شعری که می نویسید حرف اولش باید مشابه آخرین حرف شعری باشه که نفر قبلی نوشته .

3. طوری شعرها رو اضافه کنید تا بقیه هم مشارکت کنن یعنی بعد از نوشتن یک بیت شعر صبر کنید نفر بعدی جواب بده .

4. نظرات اضافی حذف میشن .

من یک بیت از حافظ رو میگذارم تا بقیه ادامه بدن .
دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید/زینهار ای دوستان جان من و جان شما
soheil
soheil
عكس روي باغبان پيداست در هر برگ گل
سير كن نقش خدا را در پروانه ها

داستان اهل دنيا را به دنيا دار گوي
گوش من آزرده شد از جور اين افسانه ها
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/27 - 15:54 ·
5
ıllı YAŁĐA ıllı
5099987404953_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
iman
iman
با دختر عمم رفتیم عطاری به فروشنده میگه 1000 تومن زردچوبه بده 1000 تومن فلفل سیاه بده، بعد فروشنده کشیده داده،بعد دختر عمم میگه خب عاقا چقدر میشه؟
من :|
فروشنده :|
1000 تومن زرچوبههِ :|
1000 تومن فلفل سیاهِ :|

ینی جا داره همینجا به عمه گرامیم یه خسته نباشید بگم با این دختر بزرگ کردنش :)))))
دیدگاه · 1393/04/21 - 16:25 ·
4
bamdad
bamdad
و مرا انقدر آزردی...

که خودم کوچ کنم از شهرت.....

بکنم دل ز دل چون سنگت تو خیالت راحت

می روم از قلبت می شوم دورترین خاطره در شب هایت

تو به من می خندی....

و به خود می گویی....

"باز می آید می سوزد از این عشق"

ولی....

برنمی گردم نه....

می روم آنجایی که دلی بهر دلی تب دارد

عشق زیباست و حرمت دارد

تو بمان....

دلت ارزانی هر کس که دلش مثل دلت سرد و بی روح شده است

سخت بیمار شده است....

تو بمان در شهرت!
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/20 - 12:33 ·
2
sam
sam
ﺩﯾﺸﺐ ﺳﺎﻋﺖ ﺳﻪ ﺷﺐ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ
ﺧﺎﺻﻢ )ﺍﻟﻬﺎﻡ ﺑﺎﻧﻮ( ﭘﯿﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ : سامان ,
ﺧﻮﺍﺑﯽ ؟؟؟
ﻣﻦ : 0_o ﻧﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﮔﺮﮔﻢ ﺑﻪ
ﻫﻮﺍ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : ﻭﺍ ﺳﺎﻋﺖ ﺳﻪ ﺷﺐ ؟؟ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺍﯾﻨﺎ
ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﺸﻦ
ﻣﻦ : 0_o , ﺷﻮﺧﯽ ﮐﺮﺩﻡ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : ﺳﺎﻋﺖ ﺳﻪ ﺷﺐ ﻣﮕﻪ ﻭﻗﺖ ﺷﻮﺧﯿﻪ ؟؟
ﺑﯿﺸﻬﻮﺭ :))))
سامان ﺍﻻﻥ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﭘﺮﯾﺴﺎ ﺩﺧﺘﺮ
ﻋﻤﻮﺕ ﮔﻔﺘﯽ : ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ , ﻣﮕﻪ ﺻﺒﺢ ﻧﺸﻪ
ﻧﺒﯿﻨﻤﺖ , ﭼﺸﺎﺗﻮ ﺍﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺩﺭﻣﯿﺎﺭﻡ
ﻣﻦ : 0_ô ﻗﺮﺑﻮﻧﺖ ﺑﺮﻡ ﺧﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﯼ ,
ﻭﺍﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﻧﺒﻮﺩ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : ﯾﻨﯽ ﺗﻮ ﻫﯿﭻ ﻭﻕ ﺑﻪ ﭘﺮﯾﺴﺎ ﻧﻤﯿﮕﯽ :
ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ؟
ﻣﻦ : ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﺴﺘﻪ ﺯﺭﺩﺍﻟﻮ ﻗﺴﻢ ﻧﻪ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : ﺧﺐ ﻓﺮﺩﺍ ﭼﺸﺎﯼ ﭘﺮﯾﺴﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺩﺭ
ﻣﯿﺎﺭﻡ
ﻣﻦ : ﭼﺮﺍ ﺧﻮ ؟
ﺍﻟﻬﺎﻡ :ﺩﯾﺪﯼ ؟ ﺩﯾﺪﯼ ؟ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﯾﺸﻮ ﮐﺮﺩﯼ ,
ﭼﺸﺎﯼ ﺩﻭﺗﺎﺗﻮ ﺍﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺭﻡ
ﻣﻦ : ﻓﺪﺍﺕ ﺑﺸﻢ ﺍﺻﻦ ﻣﻦ ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ ﺗﻮ
ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ,ﺣﺘﯽ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﭘﺮﯾﺴﺎ
ﺳﻼﻣﻢ ﻧﮑﻨﻢ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : ﻗﻮﻝ ؟
ﻣﻦ : ﺍﻭﺭﻩ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : ﻟﻮﺍﺷﮑﻢ ﻣﯿﺨﻠﯽ ؟^_^
ﻣﻦ :ﺍﻭﺭﻩ
ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : سامان ﻥ ﻥ ﻥ ﻥ ﻥ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺳﺘﻪ
ﭘﺮﯾﺴﺎﺭﻭ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﻟﻮﺍﺷﮑﻢ ﺑﺮﺍﺵ ﺧﺮﯾﺪﯼ ﺩﺍﺭﯾﺪ
ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮎ ﻗﺪﻡ ﻣﯿﺰﻧﯿﺖ , ﭘﺪﺭ ﺩﻭﺗﺎﺗﻮ ﺩﺭ
ﻣﯿﺎﺭﻡ ,,ﺑﯿﺸﻬﻮﺭﺍﻥ
ﻣﻦ : 0_o
ﺍﻟﻬﺎﻡ :ﺧﺨﺨﺦ ﺷﻮﺧﯽ ﮐﺮﺩﻡ , ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻧﻤﯿﺒﺮﺩ
ﮔﻔﺘﻢ ﯾﮑﻢ ﺍﺫﯾﺘﺖ ﮐﻨﻢ ,ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﮐﻪ ﻧﺸﺪﯼ؟
ﻣﻦ : ﺍﻫﻮﻡ ﺍﻫﻮﻡ ﺍﻫﻮﻡ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : سامی ﺩﺍﺭﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ
ﺷﺪﯼ ؟
ﻣﻦ :ﻧﻪ ﻗﺮﺑﻮﻧﺖ ﺑﺮﻡ ﺍﺷﮏ ﺷﻮﻗﻪ, ﺷﻮﺧﯽ
ﺟﺎﻟﺒﯽ ﺑﻮﺩ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : ﺁﻫﺎﻥ ,ﺧﺐ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻣﯿﺎﺩ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﻧﺸﻮ
ﺧﺪﺍﻓﻆ ,ﺍﻫﻮﻡ ﺍﻫﻮﻡ ﺍﻫﻮﻡ.
.
ﯾﮑﯽ ﺑﯿﺎﺩ ﻣﻨﻮ
ﺑﻨﺪﺍﺯﻩ ﺗﻮ ﺗﺎﻧﮑﺮ ﺍﺳﯿﺪ راحت شم.
دیدگاه · 1393/04/18 - 15:54 ·
3
soheil
soheil
ﺭﮊ ﻟﺐ ﺑﺎ ﻃﻌﻢ ﻫﺎﯼ ﺯﻭﻟﺒﯿﺎ ﺑﺎﻣﯿﻪ ، ﺧﺮﻣﺎ ، ﻣﺴﻘﻄﯽ ، ﺑﺎﻗﻠﻮﺍ ، ﺷﻠﻪ ﺯﺭﺩ ، ﭼﺎﯾﯽ ﺷﯿﺮﯾﻦ . . . . . .




ﻭﯾﮋﻩ ﯼ ﻋﺸﺎﻕ ، ﺟﻬﺖ ﺑﺎﺯﮐﺮﺩﻥ ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﺎﻡ ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺭﺳـــــــــــﻴﺪ
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/17 - 12:23 ·
2
...
...
ای گل تازه که بویی زوفانیست تورا
خبرازسرزنش خارجفانیست تورا
مااسیرغم واصلاغم مانیست تورا
مااسیرغم خودرحم چرانیست تورا؟
جان من سنگدلی دل بتودادن غلط است
رفتن اولی ست زکوی توستادن غلط است
تونه آنی که غم عاشق زارت باشد
دیگری جزتومرااینهمه آزارنکرد
آنچه کردی توبمن هیچ ستمکارنکرد
بشنوپندومکن قصددل آزرده خویش
ورنه بسیارپشیمان شوی ازکرده خویش
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/13 - 20:25 ·
3
ıllı YAŁĐA ıllı
159527_952.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
خواننده پاپ ایران داغدار دخترش شد {-60-}
soheil
soheil
کشتگاهم خشک ماند و یکسره تدبیرها

گشت بی سود و ثمر.

تنگنای خانه ام را یافت دشمن با نگاه حیله اندوزش

وای بر من می کند آماده بهر سینه ی من تیرهایی

که به زهر کینه آلوده ست

پس به جاده های خونین کله های مردگان را

به غبار قبرهای کهنه اندوده

از پس دیوار من بر خاک می چیند .

وز پی آزار دل آزردگان

در میان کله های چیده بنشیند .

سرگذشت زجر را خواند .

وای بر من!

در شبی تاریک از این سان

بر سر این کله ها جنبان

چه کسی آیا ندانسته گذارد پا؟

از تکان کله ها آیا سکوت این شب سنگین

- کاندر آن هر لحظه مطرودی فسون تازه می بافد-

کی که بشکافد؟

یک ستاره از فساد خاک وارسته

روشنایی کی دهد آیا

این شب تاریک دل را ؟



عابرین! ای عابرین!

بگذرید از راه من بی هیچ گونه فکر

دشمن می رسد می کوبدم بر در

خواهدم پرسید نام و هر نشان دیگر

وای بر من!

به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را؟

تا کشم از سینه ی پر درد خود بیرون

تیرهای زهر را دلخون

وای بر من!

نیما یوشیج
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/1 - 21:41 ·
4
صوفياجون
صوفياجون



اندوه پرست


کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم
برگهای آرزوهایم یکایک زرد میشد
آفتاب دیدگانم سرد میشد
آسمان سینه ام پر درد می
شد
ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ میزد
اشکهایم همچو باران
دامنم را رنگ می زد
وه ... چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
شاعری در چشم من می خواند ...شعری آسمانی
در کنار قلب عاشق شعله میزد
در شرار آتش دردی نهانی
نغمه من ...
همچو
آوای نسیم پر شکسته
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته
پیش رویم
چهره تلخ زمستانی جوانی
پشت سر
آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام
منزلگه اندوه و درد و بدگمانی
کاش چون پاییز بودم ... کاش چون پایز بودم
... ادامه
bamdad
bamdad
واقعیت این است که هرکسی آزرده ات خواهد کرد
فقط باید کسانی را پیدا کنی که ارزش تحمل رنج را داشته باشند!
"باب مارلی"
دیدگاه · 1393/03/21 - 22:24 ·
4
bamdad
bamdad
قدری صبور باش که این نیز بگزرد این روزهای زرد و غم انگیز بگزرد آری بهار پشت زمین لانه کرده است چیزی نمانده که پاییز بگزرد گفتم کنار مردم نامرد زندگی؟؟ گفتی صبور باش این نیز بگزرد

{-164-}
ıllı YAŁĐA ıllı
babol2011-21.gif ıllı YAŁĐA ıllı
شهريار

الهی همیشه مثل چراغ راهنمایی باشی .

لپت همیشه قرمز روی دشمنات زرد

دلت همیشه سبز

کاربر قدیمی {-135-}{-96-}
کاپیتـان رستمی
images.jpeg کاپیتـان رستمی
{-18-}{-18-}{-18-}{-60-}{-60-}{-60-}{-30-}{-30-}{-30-}
... ادامه
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ