تو مرا
آنقدر آزردی ..
که خودم کوچ کنم از شهرت ..
بکنم دل ز دل چون سنگت ..
تو خیالت راحت ..
می روم از قلبت ..
می شوم دورترین خاطره در شب هایت
تو به من می خندی ..
و به خود می گویی:
باز می آید و می سوزد از این عشق
ولی ..
بر نمی گردم نه!
می روم آنجایی
که دلی بهر دلی تب دارد ..
عشق زیباست و حرمت دارد ..
تو بمان ..
دلت ارزانی هر کس که دلش مثل دلت
سرد و بی روح شده است ..
سخت بیمار شده است ..
تو بمان در شهرت
اهوم
ولی صوفیا بارون که خوبه ، دوست دارم
خب دردسرایی هم داره ، مثلأ امروز که میخواستم از سر کار بیام خونه مسیر راه بخاطر جمع شدن بارون بسته شده بود ، مجبور شدم راه دورتری رو بیام ، ولی بازم خوبه ، دوست دارم...
منم دوست دارم صداشو ولی بیرون نمیشه رفت بعدش هوا تو این چند روز خیلی سرد شده . وای خدا بدادم تو زمستون برسه من میدونم امسال #زمستون از #سرما#منجمد میشم
جدی میگم شوخی نیست من خیلی سرمایی هستم
دکتر زیاد رفتم هیچی معلوم نشد اخرشم بهم گفتن من چون متولد زمستونم واسه همین سرمایم . یعنی سرما سوز و عین روح از بدنم عبور میکنه . تو تابستون لاغرم ولی تو زمستون هر کی منو ببینه فک میکنه من 100کیلو وزن دارم هه هه هه
ali
چه لطیف است حس آغازی دوباره...
وچه زیباست رسیدن دوباره روز...
وچه اندازه عجیب ست روز ابتدایی بودن...
وچه اندازه شیرین ست امروز...
روز بودن
روز تو
روزی که تو آغاز شدی
و ساده میگویم حس بودن دوباره ات مبارک
"تولدت مبارک"