Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

 

یافتن پست: #سفر

Mohammad
WAezAEWKlk.jpg Mohammad
{-7-}
Mohammad
Q2kz8rEhYJ.jpg Mohammad
{-29-}
sharifi
موسی.jpg sharifi

Warning: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 677
[لینک]
دیدگاه · 1392/02/25 - 13:16 ·
4
Mostafa
Mostafa
ارشدی
شاعر : نیلوفر حسینی خواه
آهنگ ساز : حمید احدی
تنظیم : حمید احدی
... ادامه
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هر کجا هستم
از عشق تو جاودان ماند ترانه من


با یاد تو زنده ام عشقت بهانه من
پیدا شو ماه نو گاهی به خانه ی من


تا ریزد گل از رخت در آشیانه من
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هر کجا هستم


آهم را میشنیدی به حال زارم میرسیدی
نازت را میخریدم تو ناز من را میکشیدی


به خدا که تونظرم نروی چو روم ز برد ز برم نروی
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هر کجا هستم


اگر مراد ما سرآید چه شود
شبی فراق ما سرآید چه شود


به خدا کز ز حال من خبر نشد
که به جز از غم نصیبم از سفر نشد
نروی ای نفس ز پیش چشم من


که به چشمم به جز تو جلوه گر نشد
رفتم و بار سفر بستم با تو هستم هرکجا هستم
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
میخوای آغوشت و از من بگیری
مثل دیوونه ها تشویش دارم
آخه میدونم این و بی تو هرشب
چه روزای بدی در پیش دارم


میخوای یادم بره روزای خوب و
که توی خاطراتم جون گرفته
نگا کن قلب خستم سختیا رو
به عشق بودنت آسون گرفته

نذار گم شه نذار دیوونه تر شم
دل من جا بمونه خودم غرق سفر شم
از این روزای سخت و پر از دلشوره سیرم
یه کاری کن عزیزم دارم از دست میرم

کمک کن از شب تردید رد شم
دوباره عاشقم شو باورم کن
نذار از آسمون تو بیوفتم
بمون و عشقت و بال و پرم کن
میخوای آغوشت و از من بگیری
مثل دیوونه ها تشویش دارم
آخه میدونم این و بی تو هر شب
چه روزای بدی در پیش دارم

نذار دستام گم شه نذار دیوونه تر شم
دل من جا بمونه خودم غرق سفر شم
از این روزای سخت و پر از دلشوره سیرم
یه کاری کن عزیزم دارم از دست میرم
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
پرنده هاي قفسي عادت دارن به بيکسي
عمرشون بي هم نفس کز ميکنن کنج قفس

نميدونن سفر چيه
عاشق دربه در کيه
هر کي بريزه شادونه فکر ميکنن خداشونه
يه عمره بي حبيبن
با آسمون غريبن
اين همه نعمت اما هميشه بي نصيبن

چميدونن به چي ميگن ستاره
چميدونن دنيا کيا بهاره
چميدونن عاشق ميشه چه آسون پرنده زير بارون
تو آسمون نديدن خورشيد چه نوري داره
چشمه ي کوه مشرق چه راه دوري داره

قفس به اين بزرگي کاشکي پرنده بودم
مهم نبود پريدن ولي برنده بودم
فرقي نداره وقتي ندوني و نبيني
غصت ميگيره وقتي ميدوني و ميبيني
غصت ميگيره وقتي ميدوني و ميبيني

چميدونن به چي ميگن ستاره
چميدونن دنيا کيا بهاره
چميدونن عاشق ميشه چه آسون پرنده زير بارون

پرنده هاي قفسي عادت دارن به بيکسي
عمرشون بي هم نفس کز ميکنن کنج قفس

نميدونن سفر چيه
عاشق دربه در کيه
هر کي بريزه شادونه فکر ميکنن خداشونه
يه عمره بي حبيبن
با آسمون غريبن
اين همه نعمت اما هميشه بي نصيبن


چميدونن به چي ميگن ستاره
چميدونن دنيا کيا بهاره
چميدونن عاشق ميشه چه آسون پرنده زير بارون
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
از عذابِ جاده خسته نرسيده و رسيده
آهي از سر رسيدن نكشيده و كشيده

غمِ سرگردونيامو با تو صادقانه گفتم
اسمي كه اسمِ شبم بود با تو عاشقانه گفتم
با تنم زخمي اگه بود بي رمق بود اگه پاهام
تازه تازه با تو گفتم اگه كهنه بود دردام
منِ سرگردونِ ساده تورو صادق مي دونستم
اين برام شكسته امِا تورو عاشق مي دونستم
تو تموم طول جاده كه افق برابرم بود
شوق تو راهتوشه من اسمِ تو همسفرم بود
منِ دلشيشه اي هر جا هر شكستن كه شكستم
زيرِ كوه،بارِ غصّه هر نشستن كه نشستم
عشق تو از خاطرم برد كه نحيفم و پياده
تورو فرياد زدم و باز خون شدم تو رگِ جاده
نيزه نمبادِ شرجي وسط دشت تابستون
تازيانه هاي رگبار توي چلّه زمستون
نتونستن،نتونستن جلوي منو بگيرن
از منِ خستة خسته شوق رفتنو بگيرن
حالا كه رسيدم اينجا پرِ قصّه براگفتن
پر نياز تو براي آه شنيدن و شنفتن
تورو با خودم غريبه از خودم جدا مي بينم
خودمو پر از ترانه تورو بيصدا مي بينم
من سرگردون ساده تو رو صادق ميدونستم
اين برام شکسته اما و رو عاشق ميدونستم
اون هميشه با محبت براي من ديگه نيستي
نگو صادقي به عشقت آخه چشمات ميگه نيستي
من سرگردون ساده تو رو صادق ميدونستم
اين برام شکس
... ادامه
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
من همونم که همیشه
غم و غصم بیشماره
اونیکه تنهاترینه
حتی سایه ام نداره

این منم که خوبیامو
کسی هرگز نشناخته
اونکه در راه رفاقت
همه هستیشو باخته

هر رفیقه راهی با من
دو سه روزی همسفر بود
ادعای هر رفاقت
واسه من چه زود گذر بود
هر کی با زمزمه عشق
دو سه روزی عاشقم شد
عشق اون باعث زجر همه ی دقایقم شد

اونکه عاشق بود و عمری
از جدا شدن میترسید
همه هراس و ترسش
به دروغش نمی ارزید
چه اثر از این صداقت
چه ثمر از این نجابت
وقتی قد سر سوزن
به وفا نکردیم عادت

من همونم که همیشه
غم و غصم بیشماره
اونیکه تنهاترینه
حتی سایه ام نداره

این منم که خوبیارو
کسی هرگز نشناخته
اونکه در راه رفاقت
همه هستیشو باخته

هر رفیقه راهی با من
دو سه روزی همسفر بود
ادعای هر رفاقت
واسه من چه زود گذر بود
هر کی با زمزمه عشق
دو سه روزی عاشقم شد
عشق اون باعث زجر همه ی دقایقم شد

اونکه عاشق بود و عمری
از جدا شدن میترسید
همه هراس و ترسش
به دروغش نمی ارزید
چه اثر از این صداقت
چه ثمر از این نجابت
وقتی قد سر سوزن
به وفا نکردیم عادت
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
... ادامه
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
تو سفر کردی به سلامت تو منا کشتی زخجالت

دیگه حرف آشتی نباشه با تو قهرم تا به قیامت

چه کنم با درد محبت به تو دیگر کرده ام عادت

دیگه حرف آشتی نباشه با تو قهرم تا به قیامت

تو غرور مرا بشکستی که یه نامه برام نفرستی به غریبه مگر دل بستی

تو بیا یه سر بالینم به دو بوسه بده تسکینم که شکوفه غم میچینم

توسفر کردی به سلامت تو منا کشتی زخجالت

دیگه حرف آشتی نباشه با تو قهرم تا به قیامت
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
تو از کدوم قصه ای , که خواستنت , عادته
نبودنت فاجعه , بودنت , امنیته

تو از کدوم سرزمین , تو از کدوم هوایی
که از قبیله ی من , یه آسمون , جدایی

اهل هر جا که باشی , قاصد شکفتنی
توی بهت و دغدغه , ناجی قلب منی

پاکیه آبی یا ابر ؟! , نه خدایا , شبنمی
قد آغوش منی , نه زیادی , نه کمی

منو با خودت ببر , ای تو تکیه گاه من
خوبه مثل تن تو , با تو همسفر شدن

منو با خودت ببر , من حریص رفتنم
عاشق فتح افق , دشمن برگشتنم

منو با خودت ببر , منو با خودت ببر

غریبه آشنا , دوست دارم , بیا
منو همرات ببر , به شهر قصه ها

بگیر دست منو , تو دستات

چه خوبه سقفمون , یکی باشه با هم
بمونم منتظر , تا برگردی , خونم

تو زندونم با تو , من آزادم
شهرزاد
Pelle.jpg شهرزاد
به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی.

به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
زمانی که خودباوری را در خودت بکشی،
وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند.

به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
اگر برده‏ عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی،
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی،
اگر رنگ‏های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی.

تو به آرامی آغاز به مردن می‏کنی
اگر از شور و حرارت،از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌کنند،دوری کنی...
... ادامه
شهرزاد
شهرزاد
برای سفر به اصفهان رفته بودم. کنار سی و سه پل نشسته بودم. نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله خارجی افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد . بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد. دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد . به عادت همیشگی ، دستم را که خا لی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم. بلافاصله به سویم حـرکت کرد. در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد. بچه آمد و شکلات را گرفت. به پدرش که ایتالیایی بود گفتم من قصد اذیت او را نداشتم. گفت می دانم و مطمئنم که می خواستی با او بازی کنی اما وقتی مشتت را باز می کردی او متوجه می شد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است. کار تو باعث می گردید که بچه، دروغ را تجربه کند و دیگر تا آخر عمرش به کسی اعتماد نکند.
...
... ادامه
Mostafa
50-world-s-best-breakfast-02.jpg Mostafa
صبحانه ایرانی
عکس از محمود ابراهیمی، به سفارش سالم زی


صبحانه سبک و مغذی ایرانی شامل چای، نان، پنیر، گردو، کره، مربا، عسل می باشد. حلیم و املت نیز از غذاهای رایج در سفره های ایرانی است. حلیم خوراکی لذیذ و مخلوطی از بلغور گندم، نخود، گوشت تکه شده، دارچین و شکر است که بصورت گرم و یا سرد صرف می گردد.
... ادامه
Mostafa
Mostafa
متن آهنگ سایه به سایه با صدای احسان خواجه امیری

شوق سفر نداشتي قصد گذر نذاشتي
من با تو زنده بودم اما خبر نداشتي
اما خبر نداشتي
رفتي و توي قلبم، يادتو جا گذاشتي
روي تموم حرفات يك دفعه پا گذاشتي
يك دفعه پا گذاشتي

بي تو كدوم ستاره پا به شبم بذاره
ابر كدوم آسمون رو تشنگيم بباره
بي تو چه مونده با من جز يه صداي خسته
جز يه نگاه خاموش جز يه دل شكسته
جز يه دل شكسته

بال و پـــــــرم بودي خبر نداشتي
تاج ســـــــرم بودي خبر نداشتي
سايه به سايه هر طرف كه بودم
همسفـــــرم بودي خبر نداشتي

بال و پرم بودي خبر نداشتي
تاج سرم بودي خبر نداشتي
سايه به سايه هر طرف كه بودم
همسفرم بودي خبر نداشتي

پر زدي و نديدي بال سفر نداشتم
گفتي رها شو اما من ديگه پر نداشتم
كوه غم و رو شونم ديدي و بر نداشتي
من با تو زنده بودم اما خبر نداشتي
اما خبر نداشتي

شوق سفر نداشتي، قصد گذر نداشتي
من با تو زنده بودم اما خبر نداشتي
رفتي و توي قلبم يار تو جا گذاشتي
روي تموم حرفات يك دفعه پا گذاشتي
يك دفعه پا گذاشتي
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/18 - 13:46 ·
1
Mostafa
Mostafa
بساط گل


بیا که غم دور شد، بساط گل جور شد
خوش نشسته بر برگ سمن ژاله ها
خوش نشسته بر برگ سمن ژاله ها
به نوبهاری چونین جمال گل را ببین
بر دمیده در صحن چمن لاله ها
یک دم بر این چمن نگر ای نگار
نور افشان شد ز روی تو روزگار
دگر نبیند خزان، همیشه باشد خندان
ز هر طرف بگزری، دل از همه میبری
چون ز عالمه دیگری
از تمام خوبان سری، با یادت جانا
هر دم ، جان عاشقان ، گشته شادمان
نور جانشان، شوق دیدار تو
باد رهگذر، آمد از سفر
میدهد خبر، مژده ای دگر
یار آمد
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/17 - 18:41 ·
2
Mostafa
Mostafa
آتش سودا


با خیالش شبی سرخوش به صبح آورم
سرخوش به صبح آورم
شاید مگر یک نظر آید سحر در برم
شاید مگر یک نظر آید سحر در برم
با چشمان تر، حیران در به در
میجویم نشان، در هر رهگذر
آتش سودا به سرم، همچون صبا در سفرم
به شوق روی دلبرم، مگر به دنیا نگرم
هر دم به جستوجو در راهم
جان را برای او میخواهم
بی او چه سازم جان را
چو سر کنم هجران را
اگر آن جلوه روی زیبا نبود
دل مشتاق ما ناشکیبا نبود
چهره نماید یک دم آن نگار شکیبا
شور انگیزد
دیده گشاید عالم، چون از آن باغ زیبا
گل میریرد
من اگر بیدارم، بی قرارم
سرخوش از دیدارم
غم ندارم
سرخوش از دیدارم
غم ندارم
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/17 - 18:35 ·
2
Mostafa
Mostafa
اصطلاح کاسه داغتر از آش از کجا آمده؟!
♥هـــُدا♥
56890_320.jpg ♥هـــُدا♥
... ادامه
♥هـــُدا♥
56889_765.jpg ♥هـــُدا♥
... ادامه
♥هـــُدا♥
56888_151.jpg ♥هـــُدا♥
Mostafa
Mostafa
طنز طرز تهیه حلیم سلطان ، نه حریم سلطان!
Mostafa
Mostafa
«شام چی درست کنم؟»
اولین جمله مامانم در حین جمع کردن سفره ناهار
دیدگاه · 1392/02/14 - 22:01 ·
2
شهرزاد
53675025470253628571.jpg شهرزاد
پسر به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشتند .مادرش دعا می کرد که او سالم به خانه بازگردد … مادر او هر روز به تعداد اعضای خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و پشت پنجره می گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آن جا می گذشت نان را بر دارد . هر روز مردی گو‍ژ پشت از آن جا می گذشت و نان را بر می داشت و به جای آن که از او تشکر کند می گفت: هر کار پلیدی که بکنید با شما می ماند و هر کار نیکی که انجام دهید به شما باز می گردد !!! این ماجرا هر روز ادامه داشت تا این که زن از گفته های مرد گوژ پشت ناراحت و رنجیده شد و به خود گفت : او نه تنها تشکر نمی کند بلکه هر روز این جمله ها را به زبان می آورد . نمی د انم منظورش چیست؟ یک روز که زن از گفته های مرد گو‍ژ پشت کاملا به تنگ آمده بود تصمیم گرفت از شر او خلاص شود بنابر این نان او را زهر آلود کرد و آن را با دست های لرزان پشت پنجره گذاشت، اما ناگهان به خود گفت : این چه کاری است که می کنم ؟ ….. بلافاصله نان را برداشت و دور انداخت و نان دیگری برای مرد گوژ پشت پخت . ...
... ادامه
صفحات: 25 26 27 28 29

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ