sam
دل می تپد از لحظه دیدار پرستار
در سینه مرا هست دلی یارپرستار
هر لحظه شب باز کنم دیده خود را
بینم به برم دیده بیدار پرستار
چون بعد خدا اوست نگه دار مریضان
یارب تو خودت باش نگهدار پرستار
خود سوختن و نور نمودن به بر جمع
چون شمع شب افروز بود کار پرستار
آزرده کند خلق و رسولان خدا را
هر کس که بود در پی آزار پرستار
معیار پرستار چو پرسند بگویم
زینب بود اینجا همه معیار پرستار
مائیم دعا گوی پرستار و خدا نیز
باشد همه جا یار و ممد کار پرستار
«سیمرغ»چنین گفت که بهبودی بیمار
باشد همه از ارزش وآثار پرستار
در سینه مرا هست دلی یارپرستار
هر لحظه شب باز کنم دیده خود را
بینم به برم دیده بیدار پرستار
چون بعد خدا اوست نگه دار مریضان
یارب تو خودت باش نگهدار پرستار
خود سوختن و نور نمودن به بر جمع
چون شمع شب افروز بود کار پرستار
آزرده کند خلق و رسولان خدا را
هر کس که بود در پی آزار پرستار
معیار پرستار چو پرسند بگویم
زینب بود اینجا همه معیار پرستار
مائیم دعا گوی پرستار و خدا نیز
باشد همه جا یار و ممد کار پرستار
«سیمرغ»چنین گفت که بهبودی بیمار
باشد همه از ارزش وآثار پرستار
... ادامه