یافتن پست: #سیل

رضا
500x244xingress-002-500px-narenji-ir.jpg,q1364706899.pagespeed.ic.r4ZzsMX0uV.jpg رضا
๓เรร-รєթเ๔єђ
๓เรร-รєթเ๔єђ
سیلاااااااااااام{-7-}
๓เรร-รєթเ๔єђ
fun_photo15.jpg ๓เรร-รєթเ๔єђ
محسن
محسن
دوستان من،مثل گندم اند!!!!!!!!!!!
یعنی یک دنیابرکت ونعمت، نبودن شان،قحطی وگرسنگی است
ومن چه خوشبختم که خوشه های طلائی گندم دراطرافم موج میزند
مهربانى تان راقدر میدانم وآنرا در سیلوی جان نگهداری خواهم کرد......
... ادامه
محسن
محسن
شروع فصل حساسیت ، عطسه ، آویزانی دماغ ، یادآوری وحشت از شروع درس و مشق، آنفولانزا ، پنی سیلین و هزاران پدیده‌ی قشنگ دیگر مبارک باد …
دیدگاه · 1392/06/13 - 09:04 ·
7
MahnaZ
MahnaZ
بچه که بودم باورم نمیشد دو سوم بدن مارو آب تشکیل میده،
تا اینکه این کارتونهای ژاپنی رو دیدم !
لامصبا گریه میکنن سیل میاد :|
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
شروع فصل حساسیت ، عطسه ، آویزانی دماغ ، یادآوری وحشت از شروع درس و مشق، آنفولانزا ، پنی سیلین و هزاران پدیده‌ی قشنگ دیگر مبارک باد …{-60-}
MahnaZ
fun1085-1-300x267.jpg MahnaZ
!

مرا وسیله خویش قرار ده
آنجا که است، بادا که آورم
آنجا که است، بادا که آورم
آنجا که است، بادا که آورم
آنجا که است، بادا که آورم
آنجا که است، بادا که آورم
آنجا که است، بادا که آورم
آنجا که است، بادا که آورم
آنجا که است، بادا که آورم
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
آخرین کلمات برخی افراد به نقل از عزرائیل

آخرین کلمات یک برقکار : خوب حالا روشنش کن…

آخرین کلمات یک ملوان زیردریایی : من عادت ندارم با پنجرهء بسته بخوابم…

آخرین کلمات یک متخصص خنثی بمب : این سیم آخری رو که قطع کنم تمومه…

آخرین کلمات یک نارنجک‌انداز : گفتی تا چند بشمرم؟

آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون : این نوع مار رو میشناسم، سمی نیست…

آخرین کلمات یک پلیس : شیش بار شلیک کرده، دیگه گلوله نداره…

آخرین کلمات یک چترباز : پس چترم کو؟

آخرین کلمات یک خبرنگار : بله، سیل داره به طرفمون میاد…

آخرین کلمات یک خلبان : ببینم چرخها باز شدند یا نه؟

آخرین کلمات یک داور فوتبال : نخیر آفساید نبود!

آخرین کلمات یک دربان : مگه از روی نعش من رد بشی…

آخرین کلمات یک دوچرخه‌سوار : نخیر حق تقدم با منه!

آخرین کلمات یک دیوانه : من یه پرنده‌ام!

آخرین کلمات یک سرنشین اتوموبیل : برو سمت راست راه بازه…

آخرین کلمات یک شکارچی : مامانت کجاست کوچولو؟.

آخرین کلمات یک غواص : نه این طرفها کوسه وجود نداره…

آخرین کلمات یک فضانورد : برای یک ربع دیگه هوا دارم…

آخرین کلمات یک قصاب : اون چاقو بزرگه رو بنداز ببینم…

آخرین کلمات یک قهرمان : کمک نمیخوام، همه‌اش سه نفرند…

آخرین کلمات یک قهرمان اتوموبیلرانی : مکانیک یادش رفته ترمز رو درست کنه!

آخرین کلمات یک کارآگاه خصوصی : قضیه روشنه، قاتل شما هستید!

آخرین کلمات یک کامپیوتر : هارددیسک پاک شده است…

آخرین کلمات یک کوهنورد : سر طناب رو محکم بگیری ها…

آخرین کلمات یک گروگان : من که میدونم تو عرضهء شلیک کردن نداری…

آخرین کلمات یک گیتاریست : یه خرده ولوم بده…

آخرین کلمات یک انسان عصر حجر : فکر میکنی توی این غار چیه؟

آخرین کلمات یک مادر : بالأخره سی‌دی‌هات رو مرتب کردم…

آخرین کلمات یک متخصص آزمایشگاه : این آزمایش کاملاً بیخطره…

آخرین کلمات یک متخصص کامپیوتر : معلومه که ازش بک‌آپ گرفتم!

آخرین کلمات یک معلم رانندگی : نگه دار! چراغ قرمزه!

آخرین کلمات یک ملوان : من چه میدونستم که باید شنا بلد باشم؟

آخرین کلمات یک بندباز : نمیدونم چرا چشمام سیاهی میره…

آخرین کلمات یک پزشک : راستش تشخیص اولیه‌ام صحیح نبود.بیماریتون لاعلاجه…

آخرین کلمات یک بیمار : مطمئنید که این آمپول بی خطره؟

آخرین کلمات یک پیشخدمت رستوران : باب میلتون بود؟
... ادامه
Mostafa
Mostafa
وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شویم
بند را برگسیلیم از همه بیگانه شویم
جان سپاریم دگر ننگ چنین جان نکشیم
خانه سوزیم و چو آتش سوی میخانه شویم
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/11 - 14:33 ·
9
رضا
رضا
آخرش فکر کنم مثل علمای دره سیلیکون یه گاراژ اجاره کنم یه شرکت اینترنتی بزنم بعد 3 سال ببرمش تو بورس میلیاردر بشم . سرنوشت خوبیه کلا
نگار
نگار
چه سیلی گرفته{-115-}
چه بارونی{-155-}
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥

ازدواج كنید، به هر وسیله ای كه می توانید. زیرا اگر زن خوبی گیرتان آمد بسیار خوشبخت خواهید شد و اگر گرفتار یك همسر بد شوید فیلسوف بزرگی می شوید{-35-}
شهرزاد
شهرزاد
سایپا مطمئن !
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چنگیز خان مغول و هیتلر دو تاشون با هم به اندازه پراید آدم نکشتن !!!
hadi
hadi
گاهی بهترین راه برای جلب توجه کسی این است که از توجه کردن به او دست بکشید!

سیلویا پلات
دیدگاه · 1392/06/1 - 12:37 ·
4
NILOOFAR
NILOOFAR
زندگی باور میخواهد آن هم از جنس امید !
که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد ، یک امید از ته قلب به تو گوید :
که خدا هست هنوز . . .
دیدگاه · 1392/05/31 - 12:51 ·
7
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
شنیدنِ
(هر جور راحتی!)
میتونه از سیلی دردناكتر باشه!!
دیدگاه · 1392/05/30 - 22:12 ·
5
Morteza
Morteza
قصه باغ و قاصدک


من میخوام قصه بگم،قصه باغ وقاصدک

قصه از یه سرگذشت،قصه از چرخ فلک

قاصدک داشت از رو جاش بلند می شد

داشت میرفت از توی باغ،داشت پا می شد

سایه ی قاصدک افتاد رو زمین

گل میخک گفت تو هم رفتی ،همین!

رفتی، اما دیگه یادت با منه

عشق مهربون و شادت با منه

قاصدک گریه میکرد، دست خودم نیست به خدا

خودمم دلم تو باغه، بهم نگو تو بی وفا

فاصله گرفته بود، قاصدک از گل و باغ

پُرٍ آتیش شده بود اون دلش،آتیش داغ

گل به قاصدک میگفت،برو،برو

برو آزادی،برو، شادی برو

من اسیرم توی این خاک غریب

تو برو به باغ خوبٍ گل سیب

بدرقه پشتٍ سرت اشک چشام

نیگا کن<خدا به همراه>رو لبام

برو آزادی برو، شادی برو

عشق تو نمیشه، فرهادی برو

کم کمک داشت نم بارون می یومد

واسه باغ، نخونده مهمون می یومد

پرٍناز قاصدک داشت تر می شد

قصه سرخٍ سفر داشت سر می شد

آره، قاصدک باز افتاد توی باغ

پیش اون عاشق ناپخته داغ

نم نم بارون کجا،سیل کجا

سیل، گل و قاصدکو برد به یه جا

برد،به رود و بعدشم،به رودخونه

آخرٍ دنیا،یه خوبی می مونه

اگه بودیم، اگه مردیم با همیم

این جوری تو دنیا خیلی بی غمیم
... ادامه
Morteza
Morteza
ه دلتنگی هایمـــ دست نزن

می شكند بغضــمـــــ یك وقت !!!

آنگاه غرقـــــ می شــــــــــــوی

در سیلابـــــ اشكهایی

كه بهانه ی روانــــــ شدنش هستی !!!
... ادامه
♥هـــُدا♥
456910e9-13f7-416e-93b0-f13c55508466.jpg ♥هـــُدا♥
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
28464258571542257069.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
{-62-}
4 دیدگاه · 1392/05/24 - 12:53 در ترول ·
6
نگار
نگار
بعد از کلاس به دختره گفتم جزوه تون رو بدید کپی کنم

کپی بسته بود بهش گفتم من وسیله دارم تو شهر میرم

شمام بیاید که جزوه رو کپی کنم، اونم گفت میشه دوستام هم بیان ؟

من گفتم شرمنده ماشین من کوپه هستش فقط واسه ۲ نفر هستش !

یهو یه نیش خند زد بعد رفت پیش دوستاشو پچ پچ کرد اومد که بریم
تو راه هی سوال میپرسید که اسمتون چیه و ….

دوستاش به فاصله چند قدم قبل از ما میومدن

تا رسیدیم درب دانشگاه و رفتیم نزدیک ماشین

وقتی در وانتو باز کردم قیافه این بشر دیدنی بود یهو دوستاش شروع کردن به خندیدن

منم یهو زدم زیر خنده دختره هم ۲-۳ تا فحش داد جزوشم نداد رفت پیش دوستاش :|

منم کف زمینُ گاز میزدم {-105-}
دیدگاه · 1392/05/22 - 01:08 ·
9
نگار
نگار
یارو تا دیروز توی خونه شون نمیزاشتن چایی بخوره که یه وقت شب سیل نیاد حالا به ما که رسیده میگه : قهوه ، فقط تلخ باشه پیلیززز …{-64-}
دیدگاه · 1392/05/22 - 00:49 ·
9
صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ