یافتن پست: #شهید

ıllı YAŁĐA ıllı
120275_528.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
Mohammad
1410242274357386_large.jpg Mohammad
رزمنده ها خیلی شهید همت رو دوست داشتند

حاجی اومده بود برا سرکشی

بچه ها از شدت علاقه ریختند سرش

یهو شنیدم که شهید همت گفت :

بی انصاف ها انگشتم رو شکستید

اما هیچکی توجه نکرد.

دو روز بعد دیدیم حاجی انگشتش رو گچ گرفته ...
... ادامه
Mohammad
1409997890428223_large.jpg Mohammad
آرامشی که تو داری من در خواب هم ندارم چه رسد به بیداری.........

اندک نظری...که بسی محتاجم

دانش اموز عباس اخوندی
حمید
حمید
« عزیزم تا در فکر آنی که چه بخورم که حلق را خوش آید و چه بگویم که خلق را خوش آید،به مقصود نخواهی رسید »

شهید دستغیب علیه الرحمة، کتاب توحید.
... ادامه
Majid
6.jpg Majid
هی میگین رزمنده جانباز مفقود الاثر شهید !
خب میخواستن نرن!
کسی مجبورشون نکرده بود که!
گفتم:چرا اتفاقا! مجبورشون میکرد!
گفت:کی؟!!
گفتم:همون که تو نداریش!
گفت:من ندارم؟! چی رو؟!
گفتم: غیــــــرت و مردانگی.... !!
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/1 - 13:25 ·
4
iman
iman
به دختره تو خيابون گفتم :

ببخشيد مي شه شمارمو بهتون بدم؟


گفت : بله !!!


يه پوزخند بهش زدم سريع محل و ترك كردم.


ينی چی آخه؟

يني من میگم شماره بدم تو بايد بگي بله؟

اين بود عارمانهای امام و شهیدان؟


بايد بگي نه...

كه من راه بيوفتم دنبالت ،‌

اذيتت كنم كه بتونم شب واسه دوستام تعريف كنم بخندم ...


آقا تو رو خدا بگيد اگه قراره دختر بازی هم هيجانشُ از دست بده ما بريم زن بگيرم D:
... ادامه
Morteza
ghs-208x300.jpg Morteza
اهنگ فوق العاده زیبای یه پلاک
که تیتراژ پایانی فیلم معراجی ها کاری از مسعود ده نمکی است
واقعا زیباست
اهنگ ساز این شعر زیبا امیر توسلی
... ادامه
[لینک]
Noosha
10390400_240993362775733_8433916444204816099_n.jpg Noosha

توجــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه توجــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه

بسیار مهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم حتما بخوانیـــــــــــــــــــد!!!!

انزلی - ایرنا - ناپدید شدن دختر بچه هفت ساله ای در روز یکشنبه چهارم خرداد از جلوی مدرسه ای در انزلی، علاوه بر رنج و عذاب فراوان برای خانواده کودک ، مردم این شهر گردشگرپذیر را به شدت نگران کرده است .
ماجرا از این قرار است که ˈمائده کبرایی ˈ دانش آموز کلاس اول دبستان حدود ساعت 10 و نیم صبح از مقابل مدرسه ﺷﻬﯿﺪ ﺟﻌﻔﺮﯼﻧﯿﺎ در خیابان ﻣﻌﻠﻢ از مناطق پرجمعیت شهر و به فاصله حدود 300 متری با محل سکونت خود و خانواده اش، مفقود شد و با وجود تلاش های پلیس تاکنون هیچ اثری از او به دست نیامده است .

این مساله موجب نگرانی خانواده ها ، ایجاد جو ناامنی در سطح این شهر ساحلی و شایعات بسیار شده و مردم خواهان پیگیری سریع مساله ، یافتن کودک ، مشخص شدن مقصرین این قضیه و برخورد با آنها هستند.

روز یکشنبه و دوشنبه حتی اهالی محل برای یافتن کودک در حوالی منطقه بسیج شده و فعالان فضای مجازی نیز با انتشار عکس و خبر برای یافتن او تلاش کردند .

*عدم مسئولیت پذیری و حساسیت لازم

نخستین مساله مورد انتقاد از سوی خانواده کودک مفقود شده و شهروندان انزلی، تعطیل کردن مدرسه در ساعت 10 و نیم صبح و فرستادن کودکان خردسال به بیرون مدرسه و فقدان نظارت بر این امر از سوی مسئولان مدرسه است .

ˈ بهزاد کبرایی ˈ پدر کودک مفقود شده عصر پنجشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا با بیان این که از زمان گم شدن فرزندم زندگی برایمان جهنم شده، ...{-60-}

امیدواریم هر چه زودتر مائده خانوم گلو پیدا کنن و به خونوادش برگردونن{-47-}{-47-}{-47-}{-47-}{-47-}{-47-}
دیدگاه · 1393/03/9 - 01:19 ·
12
zoolal
zoolal
طرف رفته خواستگاری، دختره بهش گفته شهید مورد علاقه شما کیه !؟
دیدگاه · 1393/02/29 - 16:27 ·
2
عسل
عسل
دهه هفتادی باشی میفهمی چی میگم
خدا میدونه جوری که ما رمزی با دوس پسرمون حرف میزدیم
شهید همت با قرار گاه حرف نمیزد{-7-}{-7-}{-7-}{-7-}{-7-}
zahra
zahra
Mohammad
3098_1837088199_amirkabir.jpg Mohammad
ببین یک لحظه یاد چه می کند !!!!!!!! حضرت آیت الله اراکی رحمة الله علیه می فرمودند: شبی خواب امیرکبیر را دیدم؛ جایگاهی رفیع و متفاوت داشت پرسیدم : چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر سوال کردم : چون چندین فرقه ی ضاله را نابود کردی؟ گفت : نه . . . با تعجب پرسیدم : پس راز این مقام چیست؟ جواب داد : هدیه ی مولایم حسین علیه السلام است! گفتم : چطور ؟؟؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم می رفت، تشنگی بر من غلبه کرد. سر چرخاندم تا بگویم: قدری آبم بدهید، ناگهان با خود گفتم: میرزا تقی خان دو تا رگ بریدن، این همه تشنه ای! پس چه کشید، پسر فاطمه سلام الله علیها ؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود. از عطش امام حسین علیه السلام حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد ... آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند، امام حسین علیه السلام تشریف آوردند و فرمودند: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی و آب ننوشیدی. این هدیه ی ما در برزخ ؛ باشد تا در قیامت جبران کنیم...
Mohammad
65605_QASSdT8G.jpg Mohammad
یه شب مهتاب
ماه می‌آد تو خواب
منو می‌بره
کوچه به کوچه
باغ انگوری
باغ آلوچه،
دره به دره
صحرا به صحرا،
اون جا که شبا
پشت بیشه‌ها
یه پری می‌آد
ترسون و لرزون
پاشو می‌ذاره
تو آب چشمه
شونه‌می‌کنه
موی پریشون...

یه شب مهتاب
ماه می‌آد تو خواب
منو می‌بره
ته اون دره
اون‌جا که شبا
یکه و تنها
تک‌درخت بید
شاد و پرامید
می‌کنه به ناز
دس‌شو دراز
که یه ستاره
بچکه مث
یه چیکه بارون
به جای میوه‌ش
سر یه شاخه‌ش
بشه آویزون...

یه شب مهتاب
ماه می‌آد تو خواب
منو می‌بره
از توی زندون
مث شب‌پره
با خودش بیرون،
می‌بره اون‌جا
که شب سیا
تا دم سحر
شهیدای شهر
با فانوس خون
جار می‌کشن
تو خیابونا
سر میدونا:
عمو یادگار!
مرد کینه‌دار!
مستی یا هش‌یار
خوابی یا بیدار؟

*

مست ایم و هش‌یار،
شهیدای شهر!
خواب ایم و بیدار،
شهیدای شهر!
آخرش یه شب
ماه می‌آد بیرون،
از سر اون کوه
بالای دره
روی این میدون
رد می‌شه خندون...

یه شب ماه می‌آد
یه شب ماه می‌آد

Mohammad
11126-39891.jpg Mohammad
zahra
zahra
zahra
zahra
Morteza
1606900_1435819756659633_1043301503_n.jpg Morteza
خب الحمدلله سربازان گروگان گرفته شده هم به میهن برگشتند
خداروشکر دست تمام مسولین و کسانی که برای ازادیشون زحمت کشیدند درد نکنه
ولی دلم برای این سربازا خیلی میسوزه قشنگ از چهره هاشون معلومه چقدر سختی و زجر کشیدن
یادی کنیم از ان سرباز فداکار شهید جمشید دانایی فر که فرزند خود را حتی یک بار هم ندید و به فیض شهادت نائل شد.
... ادامه
zahra
1396249419218597_large.jpg zahra
شهید علی خلیلی..

شــاهــرگــش را داد ...

مـن و تــو چــه كرديــمــ ؟!

غيــر از لایـک و کامنــت ؟!...
zahra
sijPa5_403.jpg zahra
چشمانت را ببند ای شهید!


مبادا این روزها را در مقابل مادرم زهرا شهادت دهی...


مادرم! ببخش که با هر تیری که به قلب فرزندت می زنیم


یاد سیلی را روی گونه ات زنده می کنیم...
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
521222_213.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
:(

رهبر معظم انقلاب درگذشت پدر شهید کاوه را تسلیت گفتند

مقام معظم رهبری، در پی درگذشت پدر شهید سردار محمود کاوه، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تسلیتی صادر کردند.

متن پیام رهبر معظم انقلاب به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت مرحوم مغفور آقای حاج محمّد کاوه پدر شهید عزیز سردار محمود کاوه را که از سالیان پیش از پیروزی انقلاب با اینجانب مرتبط و به احساس و انگیزه‌ی انقلابی شناخته شده بود، به خانواده‌ی گرامی و همه‌ی بازماندگان و دوستان آن مرحوم تسلیت می‌گویم و اجر و پاداش الهی را برای آن مرحوم مسألت می‌کنم.

سیّد علی خامنه‌ای

25/ اسفند ماه/ 1392
zahra
thumb_HM-20135673714909922561393064544.2533.jpg zahra
هووی کچل!! با توام . . . ؛ داستان رضا سگه و شهید چمران . . .

رضا سگه یه لات بود تو مشهد ؛ هم سگ خرید و فروش می کرد
و هم دعواهاش از نوع سگی بود !

یه روز داشت میرفت سمت کوه سنگی برای دعوا و غذا خوردن ،
دید یه ماشین داره تعقیبش می کنه با آرم
" ستاد جنگهای نا منظم"

شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت :
" فکر کردی خیلی مردی ؟! "

گفت: بروبچه ها اینجور میگن !!

شهید چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه

به غیرتش بر خورد ، راضی شد ؛ رفت جبهه . . .

***********************************

شهید چمران تو اتاق نشسته بود، یه دفعه دید که صدای دعوا میاد !

چند لحظه بعد با دست بند ، رضا رو آوردن تو اتاق ، انداختنش
رو زمین و گفتن : " این کیه آوردید جبهه ؟! ....... "

رضا شروع کرد به فحش دادن، فحشای رکیک !

اما چمران مشغول نوشتن بود.

دید شهید چمران توجه نمیکنه ، یه دفه داد زد :
" هووی کچل با توام ...! "

یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد :
" بله عزیزم ! چی شده عزیزم ؟ چیه آقا رضا ؟ چه اتفاقی افتاده ؟ "

قضیه این بود ؛ آقا رضا داشت میرفت بیرون ، بره سیگار بگیره و برگرده

با دژبان دعواش شده بود .

شهید چمران : " آقا رضا چی میکشی ؟!! برید براش بخرید و بیارید ...! "

شهید چمران و آقا رضا ... تنها تو سنگر ...

آقا رضا : میشه یه دو تا فحش بهم بدی ؟! کشیده ای، چیزی !!

شهید چمران : چرا ؟!

آقا رضا : من یه عمر به هرکی بدی کردم ، بهم بدی کرده ...
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه ...

شهید چمران : اشتباه فکر می کنی ...! یکی اون بالاست ،
هر چی بهش بدی می کنم ، نه تنها بدی نمیکنه ، بلکه با خوبی
بهم جواب میده ... هی آبرو بهم میده ...

تو هم یکیو داشتی که هی بهش بدی میکردی
بهت خوبی می کرده ...! گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده
بگم بله عزیزم ...

یکم مثل اون شم ...!

آقا رضا جا خورد ، تلنگر خورد به شخصیت معنویش ،
رفت تو سنگر نشست ، آدمی که مغرور بود و زیر باز کسی نمیرفت
زار زار گریه می کرد ...عجب !

یکی بوده هرچی بدی کردم بهم خوبی کرده ؟

اذان شد؛ آقا رضا اولین نماز عمرش بود ، رفت وضو گرفت .

سر نماز ، موقع قنوت صدای گریش بلند بود .

وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد ، صدای افتادن یکی روی زمین

شنیده شد ...

آقا رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد ،
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
رضا
Mostafa
@bamy
Noosha
وای که چقد من دارم {-11-}{-11-}
قرار با جولیاجونم بریم بشوریم
بعد امروز رفته بودیم بیرون دیگه مُردیم از خنده وسط خیابابون بهش میگم چیا باخودش برداره بیاره
بعد بهش میگم لباس کارتو بپوشیااااا{-18-} چکمه پلاستیکی {-18-}
{-18-}{-18-}{-18-} وعده ما تازه_آباد {-7-}
صفحات: 1 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ