باورکن....
در تقدیر هر انسانی معجزه ای ازطرف خدا تعیین شده که قطعأ در زندگی،
در زمان مناسب نمایان خواهد شد!
یک شخص خاص..
یک اتفاق خاص..
یا یک موهبت خاص..
منتظر اعجاز خدا در زندگیت باش،بدون ذره ای تردید!
زندگی درست مثل نقاشی کردن است..
خطوط را با امید بکش..
اشتباهات را با آرامش پاک کن..
قلم مو را در صبر
غوطه ور کن...
و با عشق رنگ بزن...
نگارم .... دلم خواست که نازت بِخرَم، حرفی هست؟! تا شوی رونقِ شام وُ سَحرَم، حرفی هست؟! نذرِ دل بود غرورم کفِ پایت اُفتد پردهیِ صبر به پیشت بِدَرَم، حرفی هست؟! از بخارایِ دلم سینه کِشان میآیم بر سمرقندِ لبت، جان سِپُرَم، حرفی هست؟! من دلمخواست تو را مجنون وُفرهاد سازم خود که لیلی تر وُ شیرین ترم، حرفی هست؟! آنچنان در بغلت محو شَوم، گُم گردم تا نیابد کسی از من اثرم، حرفی هست؟! من دلمخواست که عاشق بِشوم، دَندَم نرم! آبرو از دلِ شیدا بِبرَم، حرفی هست؟!
دیروز رفتم درس م دادم کجای کارین
داشتن اذیت می کردن گفتم شیطونی کنین همراه نباشین با کلاس 5 تا رفرنسی که معرفی کردم رو باید بخرید و بخونین از جلسات بعدش می پرسم
دیدم همشون از ترس کبود شدن
هی گفتن غلط کردیم استاد همون جزوه بگین می نویسیم
خیلی شیطونن ولی خبر ندارن من خودم تمام شیطونیام رو کردم استاد شدم
بابا من واسه خودم شیطونی بودم استاد نمیومد می رفتیم رو میزش ضرب می گرفتیم دخترا وسط می رقصیدن
بعد حراست دانشگاه بعد از چند دقیقه می رسید در وا می کرد میدید بیشتر بچه ها دخترای چادری اند
هی میگفت از شماها بعیده زشته اینجا دانشگاهه
این قضیه واسه سال 86 هست
: راهی مناسب برای سوزاندن چربی های شکم و اطراف کمر بطوری که در کوتاهترین زمان از دست چربیهای اضافه خلاص شویم: ۱…مقداری برگ درخت زیتون خشک شده تهیه کنید ۲… برگها را روی چربی های اطراف شکم توسط یک دستمال بزرگ بپیچید . ۳… به اندازه یک استکان بنزین روی برگها بریزید بطوری که مرطوب شوند. ۴…با فندک یا کبریت برگها را آتش بزنید و چند دقیقه صبر کنید تا چربیها به آرامی آب شوند یکی از فامیلای ما انجام داده الان هفتمشه
گاهی باید نبخشید کسی را که بارها او را بخشیدی و نفهمید، تا این بار در آرزوی بخشش تو باشد! گاهی نباید صبر کرد باید رها کرد و رفت تا بدانند که اگر ماندي رفتن را بلد بوده اي! گاهی بر سر کارهایی که برای دیگران انجام میدهی باید منت گذاشت تا آنرا کم اهمیت ندانند! گاهی باید بد بود برای کسی که فرق خوب بودنت را نمی داند! و گاهی باید به آدمها از دست دادن را متذکر شد! آدمها همیشه نمی مانند یکجا در را باز میکنند و برای همیشه میروند......
اینا برادر ناتنی های قلی سگ سبیل هستن، که هر سه نفر شون قرار بود برادر زن های تو بشن که الهی شکر خودت گفتی خوجسته رو نمیخوای دیگه
قضیه منتفی شد!
رضا بگم بهت شانس آوردی!!!!
بامداد بریم واسه شنا
1394/12/16 - 23:31آره فقط چند روز صبر کن من یکم سرم شلوغه تو مرغداری ، میریم حتما
1394/12/17 - 07:02باعشه
1394/12/17 - 13:11