یافتن پست: #عمق

bamdad
bamdad
عمق اشتیاق امت روزه دار به روایت تاریخ

- اوه اوه!۲ ماه دیگه ماه رمضونه

- بدبختی ۱ ماه باید روزه بگیرم

- ای بابا تازه ۲ روزه ش گذشته

- بالاخره نصفش رفت! افتاد تو سرازیری

- لامصب مگه این ۴ روز آخر میگذره؟

- خیلی حیف شده که ماه رمضون تموم شد

{-15-}
bamdad
bamdad
دل به هـــر کـــس مسپار
گــــرچه ، عاشــــق باشد
حکم دلداری ، فقط عشق که نیست ..
او بجــــز عشــق باید
لایق عمق نگاهت باشد
و کمی هم بیــــــمار
تا نگاه تو تسکین بدهد روحش را
دل به هـــــر کــــس مســـــپار
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/18 - 21:29 ·
4
...
1354960151777584.jpg ...
الهی بمیرم نداجان...
دیروزظهرتواون گرمای تب دارتهران
توبهشت زهرا چی میگفتی <سرخاک با برادرت...
الهی بمیرم..
واسه اون دلت که انقدرغریبه
الهی بمیرم واسه اون نگاهت که خیلی عجیبه
بمیرم الهی
واسه تو
واسه تو
توکه گریه کردی تموم غماتو
دیگه گریه بس کن
علیرضاروزگارانگاراین ترانه رووصف حال امروزتوخونده...
بمیرم نداجان واسه مظلومیتت
بمیرم واسه غریبیت
بمیرم واسه غربت چشمات آجی نداجونم!
کنون که این متن بیمارگونه وکجدارومریض وهذیان واررابرایت مینگارم ساعت 5صبح است وتوبرای نمازبرخاسته ای و
جای خالی شروین
یگانه برادرت
قلبت رابدردآورده
ومن
این حقیرکمترین حتی باپیامکهای تبدارم
باخزعبلات کجدارومریضم نمیتوانم تسلای خاطرت رافراهم ساخته وازعمق دردت بکاهم!
نداجان:
دیروزکه خواستم این مصیبت بس گران رابعدا زچندین روزتسلیتت بگویم
توخودشاهدی که مویه امانم نداده
وعذرتقصیرآورده
وگریستم!
مویه برحال دختری کردم که درعزای عزیز از دست رفته اش قطره قطره چون شمع میگریست..
نداجان:
توبمن گفتی:که نیماقلبم دردمیکند!
ومن نمیدانستم
که چسان
التیام بخشم
دردپردردقلب کوچکت را...
نداجان:
بدان
که ارمادردربرت نیست
واربرادرت به دیارباقی شتافته
توهستی
چون پدرت هست..
تویک دختری
ودخترپدریست
پدرت رادریاب
ومگذار
دیده گریانت برغم اوافزوده وقامت بودنش راخمترکند..
صبورباش خواهرگلم
ندایم
ای بهترازجانم
خداخودآگاهست
که
توراچنان ترانه دوست میدارم
وآرزویم سلامتی وخوشبختی توست
ودعایم بدرقه راهت...
نداجان...
بدان که بیادتم
وتادنیاباقیست
غمت راخواهم خورد
دوستدارهمیشگی آجی نداجون عزیزم
نیمای غمگین


....
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/8 - 05:52 ·
4
zoolal
zoolal
عمق نگرانی های ما؛
فاصله ی ما را از خدا نشان می دهد ...
دیدگاه · 1393/03/22 - 22:43 ·
5
zoolal
zoolal
آرزویم این است :
نتراود اشک در چشمان تو هرگز مگر از شوق زیاد
نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز
و به اندازه هر روز هر لحظه
تو عاشق باشی
عاشق آنکه تو را می خواهد
و به لبخند تو از خویش رها می گردد
و تو را دوست بدارد
به همان اندازه
که دلت می خواهد ..
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/7 - 14:10 ·
6
bamdad
C2946037-1395073144250669large.jpg bamdad
در رویایِ خوش یک زن
هیچ وقت
هیچ مردی
نمی‌‌رود
هیچ عشقی‌
نمی‌‌میرد
و احتمال فاصله
عبارت عجیبی ست
که بی هیچ رخدادی
در طول لحظه ای
و در عمق بوسه ای محو می شود

{-41-}
دیدگاه · 1393/02/19 - 13:55 ·
7
bamdad
bamdad
احساساتی بودن به معنای ضعف و شکنندگی نیست ..!
نشان دهنده ی این است که نمی توانی سطحی نگر باشی ؛
بدین معناست که همیشه به عمق چیزها توجه داری ..٬
به عمقِ اشیا ٬
انسان ها ٬
احساسات ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 22:36 ·
5
Mohammad
11126-39891.jpg Mohammad
Noosha
1085298-24e81a8476d56bed491a70373068063f-org.jpg Noosha
دیدگاه · 1393/02/9 - 15:37 ·
7
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
نشسته ام....

کجا؟؟

کنار همان چاهی که تو برایم کندی

عمق نامردی ات را اندازه میگیرم....
zoolal
zoolal
این روزها


اگر خون هم گریه کنی


عمق همدردی دیگران با تو


یک کلمه است :


" آخـــــــی
دیدگاه · 1393/01/28 - 21:58 ·
7
مائده
pardayan-8978-0fc575.jpg مائده
آخرین جرعه این جام کجاست؟
وقت نوشیدن است آیا امروز؟
روزگار حال مرا می پرسد؟
چه کسی عکس مرا خواهد دید
درمیان قاب چشمان پراز حسرت تو؟
چه کسی می داند
آخر این راه پراز درد کجاست؟
چه کسی می فهمد
عمق دلتنگی من راپس از این؟
آخرین جرعه این جام هنوز
ازگلویم نرفته است پایین
آیا این راه که من پیمودم
آیا این عشق که من حس کردم
همه زندگی من بوده است؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/23 - 15:04 ·
4
bamdad
bamdad
بـــا گفتن یــک

" عزیزم جایت خالیست !! "

نه جای او پر می شود ..

و نه از عمق شادی هایت کمتر !!

فقط ...

دل خوش می شود که هنوز؛

بود و نبودش برایت مهم است !!!
... ادامه
ParNiyA
13697458567.jpg ParNiyA
عشق به شکل پرواز پرندست
عشق خواب یک آهوی روندست
من زائری تشنه زیر باران
عشق چشمه آبی اما کشندست
من میمرم از این آب مسموم
اما اونکه از مرده عشق تا قیامت هر لحظه زندست
من میمیرم از این آب مسموم
مرگ عاشق عین بودن اوج پرواز پرندست
تو که معنای عشقی به من معنا بده ای یار
دروغ این صدا را به گور قصه ها بسپار
صدا کن اسممو از عمق شب از لب به دیوار
برای زنده بودن دلیل آخرینم باش
منم من بذر فریاد خاک خوب سرزمینم باش
طلوع صادق عصیان من بیداریم باش
عشق گذشتن از مرز وجوده
مرگ آغاز راه قصه بوده
من راهی شدم نگو که زوده
اون کسی که سرسپرده مثل ما عاشق نبوده
من راهی شدم نگو که زوده
اما اونکه عاشقونه جون سپرده هرگز نمرده...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/7 - 02:10 ·
8
soheil
soheil
چون سلیمان را سراپرده زدند

جمله مرغانش به خدمت آمدند

هم‌زبان و محرم خود یافتند

پیش او یک یک بجان بشتافتند

جمله مرغان ترک کرده چیک چیک

با سلیمان گشته افصح من اخیک

همزبانی خویشی و پیوندی است

مرد با نامحرمان چون بندی است

ای بسا هندو و ترک همزبان

ای بسا دو ترک چون بیگانگان

پس زبان محرمی خود دیگرست

همدلی از همزبانی بهترست

غیرنطق و غیر ایما و سجل

صد هزاران ترجمان خیزد ز دل

جمله مرغان هر یکی اسرار خود

از هنر وز دانش و از کار خود

با سلیمان یک بیک وا می‌نمود

از برای عرضه خود را می‌ستود

از تکبر نه و از هستی خویش

بهر آن تا ره دهد او را به پیش

چون بباید برده را از خواجه‌ای

عرضه دارد از هنر دیباجه‌ای

چونک دارد از خریداریش ننگ

خود کند بیمار و کر و شل و لنگ

نوبت هدهد رسید و پیشه‌اش

و آن بیان صنعت و اندیشه‌اش

گفت ای شه یک هنر کان کهترست

باز گویم گفت کوته بهترست

گفت بر گو تا کدامست آن هنر

گفت من آنگه که باشم اوج بر

بنگرم از اوج با چشم یقین

من ببینم آب در قعر زمین

تا کجایست و چه عمقستش چه رنگ

از چه می‌جوشد ز خاکی یا ز سنگ

ای سلیمان بهر لشگرگاه را

در سفر می‌دار این آگاه را

پس سلیمان گفت ای نیکو رفیق

در بیابانهای بی آب عمیق
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/5 - 21:25 ·
3
soheil
soheil
این همه جلوه و در پرده نهانی گل من
وین همه پرده و از جلوه عیانی گل من
آن تجلی که به عشق است و جلالست و جمال
و آن ندانیم که خود چیست تو آنی گل من
از صلای ازلی تا به سکوت ابدی
یک دهن وصف تو هر دل به زبانی گل من
اشک من نامه نویس است وبجز قاصد راه
نیست در کوی توام نامه رسانی گل من
گاه به مهر عروسان بهاری مه من
گاه با قهر عبوسان خزانی گل من
همره همهمه*ی گله و همپای سکوت
همدم زمزمه*ی نای شبانی گل من
دم خورشید و نم ابری و با قوس قزح
شهسواری و به رنگینه کمانی گل من
گه همه آشتی و گه همه جنگی شه من
گه به خونم خط و گه خط امانی گل من
سر سوداگریت با سر سودایی ماست
وه که سرمایه هر سود و زیانی گل من
طرح و تصویر مکانی و به رنگ*آمیزی
طرفه پیچیده به طومار زمانی گل من
شهریار این همه کوشد به بیان تو ولی
چه به از عمق سکوت تو بیانی گل من
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/5 - 19:49 ·
3
bamdad
bamdad
ز پشت چشم هايم

لحظه هاي پر ز ياد "تو"

ز اشك شوق

چه بي تاب و چه بي پروا

صداي پاي موج مي آيد.

نفس هايم

نوازش ميكند عمق سكوتم را.

من و اين زورق چوبين و اين امواج . . .

"تو" و دريا و توفان و . . .

همه شايد

خيال آن نگاه چشم در چشمم

رمق مي گيرد از شرم نگاه "تو"

از اين دستان ، از اين پارو.

مرا بگذار يك چندي

نفس هايم اگر آمد

مي آيم.
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/25 - 22:19 ·
7
حمید
چشم.jpg حمید
این روزها


اگر خون هم گریه کنی


عمق همدردی دیگران با تو


یک کلمه است :


" آخـــــــی "
دیدگاه · 1392/12/25 - 21:43 ·
4
حمید
دلقک.jpg حمید
عمق فاجعه را دلقکـــی فهمید

که به زور جلوی گــریه اش را گرفت

تا گـریم خــنده اش پاک نشود...
دیدگاه · 1392/12/25 - 12:03 ·
6
bamdad
bamdad
یک آن شد این عاشق شدن؛
دنیا همان یک لحظه بود؛
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود...
دیدگاه · 1392/12/23 - 21:02 ·
7
شهرزاد
شهرزاد
... چشمها هرگز دروغ نمی گویند. هر کس بنگرد به ژرفای نگاهت، کافیست کمی دقیق باشد، آنوقت سوال خواهد کرد: این اندوه بی پایان چیست در عمق این نگاه؟!

بگذار هر چه هست در اعماق آن پنهان بماند. چشمها مقدسند ... و صادق! و همراه با دلها بهترین صندوقچه برای پنهان کردن رازترین رازها و همراهی بی ادعا برای آن که با هر تپشش سوزشی عمیق بر روحت برجای می گذارد !

نه تو را به قضاوت می کشانند و نه تو را سرزنش می کنند... سرشارند از رازهای جاودانگی!
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/20 - 23:08 ·
7
ıllı YAŁĐA ıllı
بل.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
ما ....

ما از را نشان می دهد ! ; )
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/20 - 22:27 ·
8
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ