روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد.
زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد . ......
بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش داد،تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد.....
و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم ..........!!!!
زن که بسیار شرمگین شده بود، عذر خواهی کرد
و گفت :چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟
تولستوی در جواب گفت : شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید.
خیلی زیبا
1392/06/27 - 12:00عالی...
1392/06/27 - 12:51کاش ب روی زنه نمی آورد!
1392/06/27 - 22:18با نفر قبلی موافقم
1392/06/27 - 23:52ممنون سعید
1392/06/28 - 00:03خواهش پرستو خانم
1392/06/28 - 00:27جالب بود
1392/07/3 - 10:28وایییی ینی تصور کن .ضایع شد بیچاره
1392/07/4 - 00:07