یافتن پست: #غرور

Mostafa
Mostafa
صوفياجون
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
ıllı YAŁĐA ıllı
مورد داشتیم دختره موقع رانندگی میخواسته کلاج بگیره

غرورش اجازه نداده گفته اون باید منو بگیره !
...
...
غرورتو..
ممانعت میکندازگفتن""دوستت دارم""
غرورمن..
میشکندازگفتن"دوستت دارم""
ولیکن
روزی
فارغ ازهرشکستنی
میشکنم
این غرورلعنتی راو
میگویم""دوستت دارم""
قبل ازآنکه
خیلی زوددیرشود...
متن بداهه ازنیما
تقدیم
به ""تویی که نشناختمت""
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/23 - 17:06 ·
6
zahra
thumb_HM-20135673714909922561393064544.2533.jpg zahra
هووی کچل!! با توام . . . ؛ داستان رضا سگه و شهید چمران . . .

رضا سگه یه لات بود تو مشهد ؛ هم سگ خرید و فروش می کرد
و هم دعواهاش از نوع سگی بود !

یه روز داشت میرفت سمت کوه سنگی برای دعوا و غذا خوردن ،
دید یه ماشین داره تعقیبش می کنه با آرم
" ستاد جنگهای نا منظم"

شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت :
" فکر کردی خیلی مردی ؟! "

گفت: بروبچه ها اینجور میگن !!

شهید چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه

به غیرتش بر خورد ، راضی شد ؛ رفت جبهه . . .

***********************************

شهید چمران تو اتاق نشسته بود، یه دفعه دید که صدای دعوا میاد !

چند لحظه بعد با دست بند ، رضا رو آوردن تو اتاق ، انداختنش
رو زمین و گفتن : " این کیه آوردید جبهه ؟! ....... "

رضا شروع کرد به فحش دادن، فحشای رکیک !

اما چمران مشغول نوشتن بود.

دید شهید چمران توجه نمیکنه ، یه دفه داد زد :
" هووی کچل با توام ...! "

یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد :
" بله عزیزم ! چی شده عزیزم ؟ چیه آقا رضا ؟ چه اتفاقی افتاده ؟ "

قضیه این بود ؛ آقا رضا داشت میرفت بیرون ، بره سیگار بگیره و برگرده

با دژبان دعواش شده بود .

شهید چمران : " آقا رضا چی میکشی ؟!! برید براش بخرید و بیارید ...! "

شهید چمران و آقا رضا ... تنها تو سنگر ...

آقا رضا : میشه یه دو تا فحش بهم بدی ؟! کشیده ای، چیزی !!

شهید چمران : چرا ؟!

آقا رضا : من یه عمر به هرکی بدی کردم ، بهم بدی کرده ...
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه ...

شهید چمران : اشتباه فکر می کنی ...! یکی اون بالاست ،
هر چی بهش بدی می کنم ، نه تنها بدی نمیکنه ، بلکه با خوبی
بهم جواب میده ... هی آبرو بهم میده ...

تو هم یکیو داشتی که هی بهش بدی میکردی
بهت خوبی می کرده ...! گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده
بگم بله عزیزم ...

یکم مثل اون شم ...!

آقا رضا جا خورد ، تلنگر خورد به شخصیت معنویش ،
رفت تو سنگر نشست ، آدمی که مغرور بود و زیر باز کسی نمیرفت
زار زار گریه می کرد ...عجب !

یکی بوده هرچی بدی کردم بهم خوبی کرده ؟

اذان شد؛ آقا رضا اولین نماز عمرش بود ، رفت وضو گرفت .

سر نماز ، موقع قنوت صدای گریش بلند بود .

وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد ، صدای افتادن یکی روی زمین

شنیده شد ...

آقا رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد ،
... ادامه
حمید
00000000000000000000000000000.jpg حمید
وقتی می‌خوای یه رابطه رو به هم بزنی
خوب به هم بزن
اما لگد کوبش نکن
بذار برو…
اما داغونش نکن
با احساسش، فکرش، اعتمادش و غرورش بازی نکن
چون بعد از رفتن تو فقط غمگین نمیشه
تا سال‌ها باید با یه ترس لعنتی زندگی کنه و نتونه دیگه به هیچ کس اعتماد کنه…
حتی برای یه دوستی ساده
... ادامه
bamdad
bamdad
زن زندگیست
و
مرد امنیت
و چه خوب می شود وقتی
مردی تمامِ مردانگیش را
خرجِ
امنیتِ زندگیش کُند
و چه زیبا می شود وقتی زنی
تمامِ زندگیش را
خرجِ
غرورِ امنیتش کُند
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/19 - 21:31 ·
8
کاپیتـان رستمی
کاپیتـان رستمی
هیچ پسری از دختر جلف خوشش نمیاد!
هیچ پسری از خنده های بلند و دلبرانه دختر خوشش نمیاد!
هیچ پسری به خاطر اهل حال بودنتون نمیاد خواستگاریتون!
هیچ پسری دوس نداره دختری رو بگیره که مثل یه داف تیپ میزنه و آرایش میکنه!
اینو بدونید که:
پسرا عاشق نجابت شما میشن نه لوندیتون
عاشق وقار و غرور شما میشن نه سبک بازیتون
عاشق سر سختی و یگانگی کلامتون میشن نه یه شب با این یه شبم با اون بودنتون
عاشق سادگی شما میشن نه فیس وافاده شما
پس اینو بدونید اگه میخوایید دل یه پسر ببرید باید اینطور باشید {-27-}{-44-}{-41-}{-49-}
bamdad
bamdad
دیگر تلاش نکن
.
.
.

آسوده

پای غرورت را

از خر خره احساسم


بردار!


فکر میکنم

دیگر تمام کرده ست!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/18 - 20:21 ·
6
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
ساده لباس بپوش! ساده راه برو! اما در برخورد با دیگران ساده نباش! زیرا سادگی ات را نشانه می گیرند ! برای در هم شکستن غرورت
دیدگاه · 1392/12/17 - 18:32 ·
8
hastii
dokhtargolforoosh.jpg hastii
از تو نوشتن سخت است،

از تو که دخترانه‌ات از هیچ رژِ لبی، خاطره ندارد

و نگاه سر به زیرت زارِ لباس‌هایی را می‌زند که

زیبایی ات از پوشیدن‌شان خجالت می‌کشد ...!

از تو نوشتن سخت است،

وقتی همیشه در قامت یک عابرظاهراً خوشبخت از کنارت عبور می‌کنم و

غرورم را به سنگینی گل‌های نشسته در آغوشت حواله نمی‌دهم ...!

از تو نوشتن سخت است...

تــو خود درد هستی...خود سختی...خود بی کسی...

از تو نوشتن سخت است
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/16 - 19:50 ·
8
رضا
رضا
ıllı YAŁĐA ıllı بازگشت پیروزمندانه و غرور آفرین جنابعالی را به تبریک عرض می کنیم {-18-}
bamdad
bamdad
تمام دلخوشى دنياى من اين است كه ...

ندانى و دوستت بدارم...

وقتى ميفهمى و ميرانى أم ....

چيزى درون قلبم فرو ميريزد...

چيزى شبيه " غرور "....
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/14 - 22:01 ·
6
bamdad
bamdad
قـلبِ مـטּ مے لرزב

هر گاه و بے گاه

مغزم مے روב هماטּ سمتے ڪـہ نبایـב!

هماטּ سمتے ڪـہ تو בور مے شوے ...

مغز مـטּ تمام شب هایے ڪـہ تنهایے بختڪ مے شوב بر تنم

مے روב تا، وقتے بغض لعنتے اش

بعـב از یڪ عمر مغرور و روشـטּ فڪر بوבטּ

روے صنـבلے عقب تاڪسے اے میترڪـב(!)

قلب و مغز مـטּ شعورشاטּ نمے رسـב

ڪـہ בنیا جاے ڪوچڪ و ڪوتاهے است ...

ببیـטּ اعتقاבاتم،

عشق هایم،

چقـבر بے پایـہ تر از בیروز مے شونـב هر روز(!)

و اینجا בر شب هاے سرב

هنوز ...

تو همخواب مے شوے

با بے פֿـوابے هاے مـטּ ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/14 - 21:52 ·
4
bamdad
bamdad
خدایا کفر نمی‌گویم،

پریشانم،

چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!

مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.

خداوندا!

اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی

لباس فقر پوشی

غرورت را برای ‌تکه نانی

‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌

و شب آهسته و خسته

تهی‌ دست و زبان بسته

به سوی ‌خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر در روز گرما خیز تابستان

تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی

لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری

و قدری آن طرف‌تر

عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌

و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر روزی‌ بشر گردی‌

ز حال بندگانت با خبر گردی‌

پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.

خداوندا تو مسئولی.

خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن

در این دنیا چه دشوار است،

چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است...
... ادامه
bamdad
bamdad
مرا می شکنی و سرت را با افتخار بالا می گیری

ببین از سقف بالای سرت چگونه اشک چکه می کند

مغرور نباش که روزی این سقف شکسته روی سرت خراب می شود
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/10 - 21:15 ·
6
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ