یافتن پست: #فحش

zahra
zahra
ﺁﻣﺎﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺤﺶ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ :
-ﻋﮑﺎﺱ ﻋﮑﺲ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ
-ﺩﺍﻭﺭ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﭘﻠﯽ ﺳﺘﯿﺸﻦ
-ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺳﺮ ﺟﻠﺴﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ
-ﮔﻮﯾﻨﺪﻩ ﯼ ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺍﺳﺖ
-ﺧﻮﺩ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ
-عمه های گرامیتان
-کسی که بهت گواهینامه داده
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/8 - 10:44 ·
2
orkhan
orkhan
سلام{-69-}
mostafa AZ
mostafa AZ
ﺑﻪ ﺩﺭﺟﻪ ﺍی ﺍﺯ سینگلی ﺭﺳﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺰنم

ﺑﻮﻕ ﺍﺷﻐﺎﻝ ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ ﻓﺤﺶ ﻣﻴﺪﻡ ﺑﻌﺪ ﺗﻤﺎﺱ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ ﻣﻴﺎﺩ ﺫﻭﻕ ﻣﻴﻜﻨﻢ !
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
آدم باس یکی رو داشته باشه آخر شب بهش اس بده بگه : تو مال کی هستی ؟ اونم بگه : مال تو روانی بگیر بکپ !{-57-}{-11-}
حمید
2حج.jpeg حمید
میدانید درد کجاست...؟درد اینجاست که :

برهنگی مد شده و "نجابت و حیا خز"..!!

داستان هم از آنجا شروع شد که شما دوست عزیز لایک را بر برهنه ها زدید نه به نجیب ها!!

خودتان قضاوت کنید کدام یک لایق لایک و تایید هستند...؟؟

درد اینجاست که برهنگی شده "روشن فکری"..و نجابت و حیا شده "امل بازی"..

درد اینجاست که به برهنگی میگویند "آزادی"...!!

و به کدام عقل و منطق "فحشا" را آزادی معنی میکنید؟؟

و وای بر آن دختری که "پاکی" و "معصومیت" خود را حرام کوبیدن لایک های پر "هوس" میکند..!!~~!!
... ادامه
عسل
عسل
دانشمندان به یه نتیجه منطقی رسیدن :
از یه جائی‌ به بعد بحث کردن دیگه فایده ایی نداره،باید فحش بدی !!!
دیدگاه · 1393/01/21 - 14:57 ·
6
zahra
zahra
اگر دنیـا برعکس بود حیونا وقتی از هم شاکی‌ میشدن و میخواستن به هم فحش بدن
میگفتن : آدم ، اهلی ، انسان…
با تو هستم یکم حیوون باش…!
دیدگاه · 1393/01/17 - 11:13 ·
2
رضا
رضا
با سلام خدمت کاربران گرامی شبکه اجتماعی نمیدونم

بعد از گذشته 3 سال و نزدیک شدن به چهارمین سال تاسیس نمیدونم بخاطر عدم پیشرفت سایت و وجود مشکلات مالی عدیده تصمیم گرفتم که از تاریخ 15 فروردین 93 سایت رو از دسترس خارج کنم .

از این تاریخ به بعد سایت فعالیتی نخواهد داشت . چون هزینه ارتقاء سایت چند میلیون میشه و فعلا توان مالی این کار رو ندارم . به همین خاطر از همه بخاطر فعالیتشون تو سایت متشکرم .

موفق باشین .

مدیریت شبکه اجتماعی نمیدونم .
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا
1-شما آنقدر تنبل هستيد كه اين 26 تا سيا رو نخوندين
2-شما آنقدر خنگ هستيد كه نفهميديد يكي آن سينا ميباشد
3-شما آنقدر ساده هستيد كه رفتيد بالا و پيدا نكرديد
4-من شما را سر كار گذاشتم
5-داريد ميسوزيد
6-بي مزه هم خوتي7-از اينكه شما را سركار گذاشتم خوشحال باشيد8-الان نفهميديد كه خوشحال رو اشتباه نوشته بودم
9-بازم رفتيد چك كرديد ولي من بازم سركارتون گذاشتم درست بود
10-هر چي فحش هم میدی خودتی خخخخ {-7-}{-7-}{-18-}{-33-}
الفرار{-125-}{-125-}
zahra
thumb_HM-20135673714909922561393064544.2533.jpg zahra
هووی کچل!! با توام . . . ؛ داستان رضا سگه و شهید چمران . . .

رضا سگه یه لات بود تو مشهد ؛ هم سگ خرید و فروش می کرد
و هم دعواهاش از نوع سگی بود !

یه روز داشت میرفت سمت کوه سنگی برای دعوا و غذا خوردن ،
دید یه ماشین داره تعقیبش می کنه با آرم
" ستاد جنگهای نا منظم"

شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت :
" فکر کردی خیلی مردی ؟! "

گفت: بروبچه ها اینجور میگن !!

شهید چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه

به غیرتش بر خورد ، راضی شد ؛ رفت جبهه . . .

***********************************

شهید چمران تو اتاق نشسته بود، یه دفعه دید که صدای دعوا میاد !

چند لحظه بعد با دست بند ، رضا رو آوردن تو اتاق ، انداختنش
رو زمین و گفتن : " این کیه آوردید جبهه ؟! ....... "

رضا شروع کرد به فحش دادن، فحشای رکیک !

اما چمران مشغول نوشتن بود.

دید شهید چمران توجه نمیکنه ، یه دفه داد زد :
" هووی کچل با توام ...! "

یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد :
" بله عزیزم ! چی شده عزیزم ؟ چیه آقا رضا ؟ چه اتفاقی افتاده ؟ "

قضیه این بود ؛ آقا رضا داشت میرفت بیرون ، بره سیگار بگیره و برگرده

با دژبان دعواش شده بود .

شهید چمران : " آقا رضا چی میکشی ؟!! برید براش بخرید و بیارید ...! "

شهید چمران و آقا رضا ... تنها تو سنگر ...

آقا رضا : میشه یه دو تا فحش بهم بدی ؟! کشیده ای، چیزی !!

شهید چمران : چرا ؟!

آقا رضا : من یه عمر به هرکی بدی کردم ، بهم بدی کرده ...
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه ...

شهید چمران : اشتباه فکر می کنی ...! یکی اون بالاست ،
هر چی بهش بدی می کنم ، نه تنها بدی نمیکنه ، بلکه با خوبی
بهم جواب میده ... هی آبرو بهم میده ...

تو هم یکیو داشتی که هی بهش بدی میکردی
بهت خوبی می کرده ...! گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده
بگم بله عزیزم ...

یکم مثل اون شم ...!

آقا رضا جا خورد ، تلنگر خورد به شخصیت معنویش ،
رفت تو سنگر نشست ، آدمی که مغرور بود و زیر باز کسی نمیرفت
زار زار گریه می کرد ...عجب !

یکی بوده هرچی بدی کردم بهم خوبی کرده ؟

اذان شد؛ آقا رضا اولین نماز عمرش بود ، رفت وضو گرفت .

سر نماز ، موقع قنوت صدای گریش بلند بود .

وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد ، صدای افتادن یکی روی زمین

شنیده شد ...

آقا رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد ،
... ادامه
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ