یافتن پست: #لطفاً

iman
iman
آدم دلتـــنگ ؛ حرف حالی اش نمی شود .... لطفاً برایش فلسفه نبافید ...
دیدگاه · 1392/05/27 - 15:12 ·
6
♥هـــُدا♥
جــدایی (1457).jpg ♥هـــُدا♥
خدایا :


لطفاً کمتر با ما حکمت انگيز برخورد کن

هي منظورتو نميفهميم

هي حرص ميخوريم...
دیدگاه · 1392/05/24 - 11:26 ·
6
MahnaZ
MahnaZ
صف خرید بلیط سیرک
نگار
نگار
ﺷﻮﻫﺮﯼ ﯾﮏ ﭘﯿﺎﻣﮏ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﮐﺮﺩ:

ﺳﻼﻡ . ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﺩﯾﺮ ﻣﯿﺎﻡ ﺧﻮﻧﻪ. ﻟﻄﻔﺎً ﻫﻤﻪ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﮐﺜﯿﻒ ﻣﻦ ﺭﻭ ﺑﺸﻮﺭ

ﻭ ﻏﺬﺍﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﺍﻡ ﺭﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻦ.

ﻭﻟﯽ ﭘﺎﺳﺨﯽ ﻧﯿﻮﻣﺪ!

ﭘﯿﺎﻣﮏ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ:

ﺭﺍﺳﺘﯽ! ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ ﮐﻪ ﺣﻘﻮﻗﻢ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺁﺧﺮ ﻣﺎﻩ

ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﺍﺕ ﯾﻪ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺨﺮﻡ.

ﻫﻤﺴﺮ:

ﻭﺍﯼ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ ! ﻭﺍﻗﻌﺎً؟

ﺷﻮﻫﺮ :

ﻧﻪ، ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺸﻢ ﮐﻪ ﭘﯿﻐﺎﻡ ﺍﻭﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺳﯿﺪﻩ !
... ادامه
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
از ما که گذشت !
اما ….
اگر در سرت “هوای خداحافظی” داشتی ،
از همان ابتدا … سلامی نکن ؛
لطفاً … !!!
دیدگاه · 1392/05/21 - 14:49 ·
3
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
پنج آدمخوار در یک شرکت استخدام شدند!! ,هنگام مراسم خوشامدگویی رئیس شرکت

گفت: “شما همه جزو تیم ما هستید. شما اینجا حقوق خوبی می گیرید و میتوانید به

غذاخوری شرکت رفته و هر مقدار غذا که دوست داشتید بخورید. بنابراین فکر کارکنان

دیگر را از سر خود بیرون کنید”. آدمخوارها قول دادند که با کارکنان شرکت کاری نداشته

باشند. چهار هفته بعد رئیس شرکت به آنها سر زد و گفت: “می دانم که شما خیلی سخت

کار میکنید. من از همه شما راضی هستم. امّا یکی از نظافتچی های ما ناپدید شده است.

کسی از شما میداند که چه اتفاقی برای او افتاده است؟” آدمخوارها اظهار بی اطلاعی کردند..

بعد از اینکه رئیس شرکت رفت، رهبر آدمخوارها از بقیه پرسید"کدوم یک از شما نادونا اون

نظافت چی رو خورده ؟” یکی از آدمخوارها بااکراه دستش را بالا آورد. رهبر آدمخوارها

گفت: “ ای احمق! طی این چهارهفته ما مدیران، مسئولان و مدیران پروژه ها را خوردیم و

هیچ کس چیزی نفهمید و حالا تو اون نظافتچی را خوردی و رئیس متوجه شد!

از این به بعدلطفاً افرادی را که کار میکنند نخورید!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/14 - 23:10 ·
2
صوفياجون
صوفياجون
ﺷﻮﻫﺮﯼ ﯾﮏ #ﭘﯿﺎﻣﮏ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﮐﺮﺩ:

ﺳﻼﻡ . ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﺩﯾﺮ ﻣﯿﺎﻡ ﺧﻮﻧﻪ. ﻟﻄﻔﺎً ﻫﻤﻪ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﮐﺜﯿﻒ ﻣﻦ ﺭﻭ ﺑﺸﻮﺭ

ﻭ ﻏﺬﺍﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﺍﻡ ﺭﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻦ.

ﻭﻟﯽ ﭘﺎﺳﺨﯽ ﻧﯿﻮﻣﺪ!

ﭘﯿﺎﻣﮏ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ:

ﺭﺍﺳﺘﯽ! ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ ﮐﻪ ﺣﻘﻮﻗﻢ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺁﺧﺮ ﻣﺎﻩ

ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﺍﺕ ﯾﻪ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺨﺮﻡ.

ﻫﻤﺴﺮ:

ﻭﺍﯼ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ ! ﻭﺍﻗﻌﺎً؟

ﺷﻮﻫﺮ :

ﻧﻪ، ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺸﻢ ﮐﻪ ﭘﯿﻐﺎﻡ ﺍﻭﻟﻢ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺳﯿﺪﻩ !
{-7-}{-18-}{-15-}{-15-}{-33-}
دیدگاه · 1392/04/28 - 00:40 ·
6
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
دوستِ ـعزیـز لطفاً شاخ نَشو ... !!! اینجـآ گـآو دـآرےِ نیستـ !! { زیـآد مُخـآطبـ دـآرهـ }
دیدگاه · 1392/03/31 - 16:23 ·
5
MahnaZ
MahnaZ
چند روز پیش تا تو تاکسی نشستم دیدم دوست پدرم عقب تاکسی نشسته،
به روی خودم نیاوردم که دیدمش. 5 دقیقه بعد اومد کرایه رو حساب کنه و گفت:
آقا 2 نفر حساب کنین لطفاً! من بسی خجالت زده دستشو گرفتم
و کلی باهاش کشتی گرفتم که: توروخدا شرمنده نکنین!آخه این چه کاریه و این حرفا...
بعد اینکه پولو داد دوباره یک کرایه دیگه هم حساب کرد و گفت: این هم مال این آقا!
تازه فهمیدم دفعه اول کرایه خودش و پسرش رو حساب کرده بود!
یعنی با آفتابه دوغ بخوری اینجوری خیت نشی جلو ملت....{-15-}
صوفياجون
صوفياجون
طالع بینی بسیار جالب
متولدین فروردین ماه : دختر یا پسر فرقی نمی کند، شما باید بدانید چون در ماه اول سال به دنیا آمده اید و کنکور ارشد در ماه آخر سال (اسفند) برگزار می شود، روز امتحان دیر از خواب بیدار می شوید، بعد در ترافیک گیر می کنید واحتمالاً از کوچه که رد می شوید زنی با یک سطل آب کف از شما استقبال خواهد کرد (به عبارتی بدرقه) از تمام این مخاطرات که بگذرید، جلوی حوزه امتحانی متوجه گم شدن کارت ورود به جلسه تان می شوید بنابراین توصیه می شود بیخود دنبال دردسر نروید و از هرگونه تلاشی برای رسیدن به مقاطع بالاتر خودداری کنید!
Reza Babaei
2009.2 1920x1200 (9).jpg Reza Babaei
یه فولدر خیلی شخصی و خصوصی دارم توی لپتاپم
اسمشُ گذاشتم “غرب از نگاه استاد رحیم پور ازغدی”
اینجوری دیگه فکر نکنم کسی بازش کنه
* * * * * * * * * * * * * * * * *
نشد یه بار این خانواده بپرسن صبونه میخوری
ما هم با ناز بگیم بیارین تو رختخوابم لطفاً
یعنی گفتیم ها
منتهی جوابش در خور مقام ما نبود نادیده گرفتیم…
* * * * * * * * * * * * * * * * *
پوست کنار ناخن از خیانتکار ترین اعضای بدنه
اولش فقط یه ذره گوشه ى ناخنه اما تا میکشیش تا زیر زانوت میاد پایین کصافط
* * * * * * * * * * * * * * * * *
تنها موجودی که با نشستن به موفقیت می رسد مرغ است!
* * * * * * * * * * * * * * * * *
احساسی که راننده ها موقع سبز شدن چراغ قرمز دارند
فضانوردان موقع پرتاب موشک ندارند!
* * * * * * * * * * * * * * * * *
به نظر من حرفه ای ترین آرایشگر بالشه خودمه!
هر روز با یه مدل مو من از خواب بلند میشم
* * * * * * * * * * * * * * * * *
داشتم فکر میکردم اگه 30 سال دیگه
به پسرم بگم برام یک سی دی آهنگ قدیمی بزن برام ساسی مانکن میزنه
* * * * * * * * * * * * * * * * *
وحشتناک ترین لحظه ی دوران مدرسه این بود
که صبح دیر برسی مدرس
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/4 - 01:33 ·
10
ebrahim
ebrahim
11
مي گفتم:لطفاً گنوچي با كرهو آخر سر پيشخدمتِ پشتِ پيشخوا ن صدايم را مي شنيد، مي رفت طرف ميكروفون تا اعلا م كند:يك گنوچي با كر ه و م ن هم داشتم فكر مي كردم كه اين صدا دارد از تو ي بلند گوي آشپزخانه پخش مي شود و من هم ، در عين حال اين جا جلوي پيشخوان هستم و ه م آن بالا توي رختخواب چپيده ام و دارم سرم را تكان مي دهم تا صداي اين كلمات
چپ اندر قيچيِ آد مهاي سردماغِ پرخورِ مس ت و جيلينگ جيلينگ ليوان ها را خف ه كنم . راستش اين قصه ي هر شب م ن بود.
از ميان خط ها و رنگ هاي اين بخش جهان ، ب ه طور شفا ف، شروع مي كردم به درك بدبياري اين جهان كه مثل اين كه من
تنها سكنه ي اين جا هست م . ولي شايد ه م بدبختي واقعي همين جا بود، همي ن چراغ هاي روشن و چشم هاي باز، چون به هر حال
تنها سمتِ ارزشمند هر چيز ي در ساي ه اس ت و آبجو فروش ي اوربانو راتازي تنها چيزي كه دارد صداهاي از ريخت افتاده اي است
و تلق تلق بشكه هاي فلزي ؛ و نورِ علائمِ خيابا ن مِه را مي شكافت و «! يك گنوچي با كر ه » ، كه از تو ي تاريكي هم مي شود شنيد
پشت شيشه هاي مه گرفته طرح مبهم آدمي شكل مي گرفت .
... ادامه
نگار
نگار
فردا یک راز است برایش برنامه ریزی کن اما نگران نباش .
دیروز یک خاطره بود لطفاً حسرتش را نخور
ولی امروز یک هدیه است . پس قدرش را بدان …
دیدگاه · 1392/02/2 - 15:20 ·
4
رضا
رضا
دیدگاه · 1392/02/1 - 00:42 ·
3
Noosha
xhk9krfgv36j3j9elewh.jpg Noosha
خیابانگرد...
می خواستم شعری بنویسم

خواب آمد به سراغم

خواستم چشمانم را فرو بندم

بدهکاری ها ذهنم را انباشتند

دریای ذهنم مواج شد

و کشتی هایم غرق .

حال نه شاعری بی خوابم

نه بازرگانی ورشکسته

من شب زده ای خیابانگردم

در به در دنبال داروخانه ای شبانه روزی

شب بخیر آقای دکتر !

: لطفاً دیازپام ده

یک ورق کافی ست .
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/30 - 00:53 ·
5
♥هـــُدا♥
21.jpg ♥هـــُدا♥
خــ ــدآیـــ ـــا

صورت حسـ ــآب لطفاْ ،

سیر شدمـ ـــ از زنـــ ـدگـي♥!
دیدگاه · 1392/01/5 - 20:41 ·
4
امید
امید
Ctrl + F5 لطفاً
hossein
hossein
نشد یه بار این خانواده بپرسن صبونه میخوری
ما هم با ناز بگیم بیارین تو رختخوابم لطفاً
یعنی گفتیم ها
منتهی جوابش در خور مقام ما نبود نادیده گرفتیم ! {-42-}
امید
امید
دوستای گلم ، نظرتون در مورد تغییرات سایت چیه ؟
قراره امکانات رو افزایش بدیم :)
لطفاً نظر بدید
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
z983rfa09s8eu5pqkqm.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
لبخند رو لبام خشک می شه وقتی می گه : دوسـ تـت دارم! نمی دونه با این جمله من دچار کابوس می شم . از آخرین باری که دوست داشته شدم،هنوز دارم شکسته هامو جمع می کنم .ـ لطفاً دوستم نداشته باشید .
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/30 - 02:29 ·
1
MONA
MONA
دختر جوانی از مکزیک برای یک مأموریت اداری چندماهه به آرژانتین منتقل شد. پس از دو ماه، نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون:

لورای عزیز، متأسفانه دیگر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدهم و باید بگویم که در این مدت ده بار به تو دروغ گفته و در حق تو خیانت کرده ام !!! و می دانم که نه تو و نه من شایسته این وضع نیستیم. من را ببخش و عکسی که به تو داده بودم برایم پس بفرست.

روبرت

دختر جوان رنجیـده خاطر از رفتار مرد، از همه همکاران و دوستانش می خواهد که عکسی از نامزد، برادر، پسر عمو، پسر دایی ... خودشان به او قرض بدهند و همه آن عکس ها را همراه با عکس روبرت، نامزد بی وفایش، در یک پاکت گذاشته و همراه با یادداشتی برایش پست می کند، به این مضمون:
روبرت عزیز، مرا ببخش، اما هر چه فکر کردم قیافه تو را به یاد نیاوردم، لطفاً عکس خودت را از میان عکس های توی پاکت جدا کن و بقیه را به من برگردان!
... ادامه
Mostafa
Mostafa
اون بچه مدرسه ای هایی که الان رو ماشین مردم مینویسن "لطفاً مرا بشویید" همونایی هستن که بیست سال بعد یه لیوان میگیرن دستشون میرن پشت بوم به امید اینکه از کره ماه کوکاکولا بباره براشون
... ادامه
دیدگاه · 1391/07/13 - 01:02 ·
5
Mostafa
Mostafa
5-آقای مجری، لطفاً یه کم راهنمایی کنید؟

منظور از جمله بالا مسابقات تلویزیونی و مجریان دلنواز و جایزه های نفیس (اعم از ساعت مچی و دیواری و رومیزی و زیر میزی و کنار میزی و اشتراک یک سال پوشک My Baby و دویست و چهل و نه تومان پول نقد و ...) و شرکت کنندگان بسیار باهوش (با بهره هوشی در حد جلبک های فتوسنتز کننده اعماق اقیانوس ها) می باشد.

معمولاً عبارت « آقای مجری میشه یه راهنمایی بکنید؟» بعد از قرائت سوال توسط مجری بامزه و تو دل بروی برنامه ، توسط شرکت کننده که احتمالاً صغری 34 ساله و ترشیده و یا کرم علی 14 ساله و محصل می باشند، پرسیده می شود (نگاهی به شرایط سنی و اجتماعی شرکت کنندگان این مسابقه، خود به تنهایی برای نشون دادن سطح نازل این برنامه ها کافیه). تا شرکت کننده محترم بتواند بعد از راهنمایی های مربوطه توسط مجری محترم (که بسته به آی کیوی شرکت کننده از حرکات موزون تا گفتن جواب مسابقه تغییر می کند) به جواب مورد نظر دست بیابد. سوالات برنامه نیز موضوعاتی همچون آرامگاه خواجه حافظ شیرازی کجاست؟ ، تعداد انگشتان دست و یا پا در انسان چند تاست؟ ، علی دایی کیست ، چرا زن نمی گیری و موضوعاتی از ا
... ادامه
دیدگاه · 1391/06/23 - 14:45 ·
3
صفحات: 1 2 3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ