یافتن پست: #مرغ

مرجان بانو :)
811714588_24028.jpg مرجان بانو :)
bamdad
6aa3ea0f3aceabc52ecfc9d72f8def37-425.jpeg bamdad
{-18-}
صوفياجون
images.jpg صوفياجون
مرجان بانو :)
811714215_19726.jpg مرجان بانو :)
آخ آخ
من هلاکه این مممممم{-7-}
{-41-}
رضا
رضا
صحبت کردن مرغ عشق به زبان

بچه ها حتما ویدئو رو نگاه کنین عالیه .
مرجان بانو :)
811705332_38610.jpg مرجان بانو :)
بنظرم یه جور هست نه؟
مرجان بانو :)
normal_Photo-Skin_ir-Autumn27.jpg مرجان بانو :)
یه وقتایی دلمون میخواد کسایی که از خودمون روندیم رو برگردونیم!
اما وقتی به پشت سر نیم نگاهی میندازیم (چون جرات کامل برگشتن و دیدن خرابه هایی که درست کردیم رو نداریم!) ، میبینیم که راهی برای بازگشت باقی نمونده،
نه دیگه خودت اون آدم اون موقعی، نه مسیری برای برگشت داری، نه اون آدم دیگه آدم سابقه!

اینا رو کسی داره می نویسه که خیلی مغروره.!
رضا
رضا
به نظرتون کهکشان راه شیری هم روغن داره ؟ :)
bamdad
sarina-s.jpg bamdad
:)
ıllı YAŁĐA ıllı
1426834776168609.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
1427810119577563.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
با

:

مواد لازم : {-197-} سبزی کوکو 400گرم خیلی ریز,,,,,,,,,زردچوبه 1قاشق ,,,,,,,تخم مرغ9عدد,,,,,,, روغن مایع100گرم,,,,,,, مواد لازم داخل حفره های ریلیف مت,,,,,,, ارد 2قاشق کره 3قاشق سوپ تخم مرغ 2عدد, اب جوش 3قاشق سوپ ابتدازرده و سفید ه تخم مرغ ها رو از هم جدا مکنیم ,,,,,,زرده ها را با اب جوش به هم میزنیم ,,,,,,,سفیده را نیر جدا گانه انقدر میزنیم تا پف کند,, کره را به همراره ارد با زرده مخلوط کرده وسپس سفیده را با مواد مخلوط مکنیم میتوانیم این مواد را بارنگ های مجاز به دلخواه رنگی بکنیم,,,,سپس با پالت مخصوص حفره های ریلیف مت را پر کنی حالا مواد کوکو,,,, تمام مواد کوکو راباهم مخلوط کرده چند دقیقه با همزن برقی به هم میزنیم وپس از اینکه خوب باهم مخلوط شدند مواد را روی ریلیف مت که حفره هایش را پر,کرده ایم پخش مکنیم رولت را به مدت 15دقیقه روی پنجره ی بالای فر که از قبل با دمای 220درجه سانتیگراد گرم کرده ایم می پزیم,,,,,, مواد داخل رولت,,,, 400گرم پنیرخامه ای,,,, 400گرم تن ماهی را مخلوط کرده بین رولت می مالیم ولوله میکنیم,,,,, نوش جونتون,,,, {-26-}
bamdad
bamdad
گرتن بدهى ... دل ندهى،کارخراب است
چون خوردن نوشابه که درجام شراب است
گردل بدهى ...تن ندهى،بازخراب است
اين بارنه جام است ونه نوشابه ...سراب است
دريابشوى،چون به دلت شورعبور است
نوشيدن يک جرعه زجام تو عذاب است
باران بشوى چون که تنت برهمه جاريست
کى تشنه شود سير ... فقط نام توآب است
اينجا به توازعشق و وفا هيچ نگويند
چون دغدغه مردم اين شهر،حجاب است
تن را بدهى ... دل ندهى فرق ندارد
يک آيه بخوانند ... گناه توثواب است
مرغان هوايى چو بيفتند دراين دام
فرقى نکندکبک وياجوجه عقاب است
صياددراين دشت مصيبت زده کور است
هرمرغ به دامش برسد ... نام ,کباب است
هر مشتى غضنفر که رسد ازده بالا
برمسندقدرت،چو زندتکيه ... جناب است
اصلاسخن ازتجربه وعلم وتوان نيست
شايسته کسى است که باحکم وخطاب است
دردولت منصورکه يک سکه حساب است
تنهاسندساخت يک صومعه خواب است
اينجا کسى از مرگ بشر ترس ندارد
ترس ازشب قبراست وسوال است وجواب است
اى کاش که دلقک شده بودم و نه شاعر
در کشور من ارزش انسان به نقاب است.

... فریدون فرخزاد ...

{-35-}{-35-}
Mohammad
pc31408fcfdeea313d1ef5de5a3c562e57_zimg_001_1.jpg Mohammad
«بخوانم من امام اولين را شه كشور اميرالمؤمنين را
وصي جانشين يعني علي را به ياسين و الف لام و به فيروز
دهيد مژده كه آمد عيد نوروز امام دومين هم دسته ي گل
شفاعت مي كند او بر سر پل اما سومين شاه جهان است
بود نامش حسين شاه يگانه و . . . . »
آنها اين اشعار را تا امام دوازدهم تكرار مي كنند.
«امام دوازدهم مهديش نام است تمامي كل عالم را امام است
بدانيد حضرت صاحب الزمان است به ياسين و الف و لام و به فيروز
دهيد مژده كه آمد عيد نوروز خدايا صاحبخانه را خوشحال گردان
جوانان را داماد گردان عروسش صاحب اولاد گردان
به ياسين و الف و لام و فيروز دهيد مژده كه آمد عيد نوروز
هوا سرد است و بگرفته صدايم كه چند تا تخم مرغ باشد دوايم
ايا همشيره ي فرخ لقايم بكش زحمت بيار عيدي برايم
جوانب خير ببينيد از دعايم و . . . . »
... ادامه
دیدگاه · 1393/12/27 - 12:55 ·
6
Mohammad
Mohammad
،
.............................................
** روال کار **
در اين پست هركسی بايد اول به سوال نفر قبلش جواب بده
و بعد يه سوال از نفر بعديش كه معلوم نيست كيه بپرسه !!!

** نكته مهم: **
در صورتی كه دو نفر همزمان دیدگاه دادند٬ پست نفر اول قبوله و از اون دیدگاه بايد ادامه داد !
نفر بعدی هم بايد دیدگاه خودش رو حذف كنه !

** قوانين: **
1- بی احترامی نکنید.
2- سوالها باید عمومی باشند.
3- سوالات تكراری، توچی ...، تو بگو... و اينچنين نپرسيد.
4- دیدگاه پشت سر هم اکیداً ممنوع است.
5- دیدگاه شما مطابق با قوانین کلی سایت نمیدونم باشد.
... ادامه
رضا
رضا
در راستای افزایش قیمت به حدود هر کیلو 8000 تومان مرغهای سراسر کشور قول دادن طی روزهای آینده دان نخورند و با مردم همراهی کنند .
دیدگاه · 1393/12/2 - 23:13 ·
5
صوفياجون
fo1034-300x225.jpg صوفياجون
طرز تهیه با و (سوپ سفید)
مواد لازم جهت تهیه سوپ جو با شیر و قارچ :

جو (پخته شده) ۶۰۰ گرم

مرغ نصف سینه

شیر سه لیوان

قارچ ۱۰۰-۱۵۰ گرم

پیاز دو عدد متوسط

هویج یک عدد بزرگ

فلفل دلمه نصف یک عدد

خامه ۵۰ گرم

نمک و فلفل و آب لیمو به میزان لازم

(مقدار مواد لازم تقریبی هست و میشه اون رو تا حدودی کم و زیاد کرد. این مقدار برای چهار تا پنج نفر مناسبه )
طرز تهیه سوپ جو با شیر و قارچ :
ابتدا مرغ رو با پیاز و اگر داشتین ساقه های کرفس میذاریم تا بپزد .
زمانی که مرغ ها پخته شدن جویی رو که از قبل پخته شده رو به همراه آب مرغ روی حرارت میذاریم (پیاز و کرفس رو ازش جدا میکنیم)
مرغ های پخته رو ریش ریش کرده و به بقیه مواد اضافه میکنیم.
هویج رو ریز رنده کرده یا خیلی ریز خورد میکنیم و به سوپ اضافه میکنیم و میذاریم کمی بجوشه تا پخته بشه
شیر رو گرم میکنیم و کم کم به سوپ اضافه میکنیم و بعد از اون فلفل دلمه ای رو که ریز خورد شده اضافه میکنیم (اگر شیر سرد باشه و به سوپ اضافه بشه می بره پس دقت کنین)
سوپ باید بجوشه تا غلیظ تر بشه و هویج و فلفل اون کاملا پخته بشن ، در این فاصله یک پیاز رو ریز خورد کرده و کمی تفت میدیم، نذارید زیاد سرخ بشه و رنگش عوض شه! در حدی که پیاز نرم بشه کافیه (من کمی هم کره به روغن اضافه میکنم تا عطرش عوض بشه)
داخل یک ظرف جداگونه در حد یک تا دو قاشق آب لیمو میریزیم و بعد قارچ ها رو داخل اون خورد میکنیم و با آب لیمو مخلوط میکنیم تا سیاه نشه (اندازه خورد کردن قارچ سلیقه ای هست، من دوست دارم ریز باشه اما میتونین درشت تر هم خورد کنین). بعد از اینکه پیاز ها سرخ شد قارچ و آب لیمو رو به پیاز ها اضافه میکنیم.
جازه میدیم کمی قارچ ها تفت بخورن (بهتره حرارت گاز زیاد باشه)
قارچ و پیاز رو به سوپ اضافه میکنیم. اجازه بدین سوپ کمی بجوشه تا به غلظت مناسب برسین (اگر سوپ خیلی غلیط شده بود میتونین به اون آب جوش اضافه کنین تا رقیق تر بشه) و بعد به اون نمک و فلفل سیاه اضافه کنین و بعد زیر گاز رو کم کنین در حدی که جوش های ریز بزنه .حالا توی یک ظرف جداگونه خامه رو بریزین.
ادامه در
صوفياجون
صوفياجون
مرغ نخورید هورمون داره،{-15-}
سوسیس کالباس نخورید آشغال داره، {-15-}
نارنگی نخورید کرم داره، {-15-}
لبنیات نخورید پالم داره، {-15-}
آبلیمو صنعتی نخورید آب لیمو نداره، {-15-}
آب معدنی نخورید مواد نگه دارنده خطرناک داره،{-15-}
شیر نخورید وایتکس داره،{-15-}
سیب رو با پوست و گوجه نخورید مواد سرطانزا داره؛{-15-}
اصلا هیچی نخورید؛{-15-}
شهر بازی نروید، {-15-}
هواپیما سوار نشوید، سقوط می‌کنه{-15-}
نفس نکشید و از خونه بیرون نرید چون بخاطر پارازیت دیر یا زود سرطان میگیرید، سرطانم نگیرید احتمالا مورد اسیدپاشی قرار میگیرین،{-15-}
آنتی بیوتیک تزریقی مصرف نکنید،{-15-}
آمپول دیکلوفناک نزنید؛{-15-}
از طرف دیگه برق مصرف نکنید، آب مصرف نکنید، {-15-}
گرم بپوشید گاز زیاد مصرف نکنید،...{-15-}
ولی فقط بچه‌دار شید چون جای خوبیه برای زندگی!{-15-}{-16-}{-16-}{-4-}
دیدگاه · 1393/10/13 - 12:07 ·
4
zahra
zahra
بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !


در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید


یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم


ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ


یادم آید : تو بمن گفتی :
ازین عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینة عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !


با تو گفتنم :
حذر از عشق ؟
ندانم
سفر از پیش تو ؟
هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پَر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو بمن سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم … !


اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب نالة تلخی زد و بگریخت !
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید


یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم


رفت در ظلمت غم ، آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم !
بی تو ، اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
فریدون مشیری
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/7 - 11:52 ·
zahra
zahra
بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی درد مند را

شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق
آزار این رمیده ی سر در کمند را

بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت
اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست

بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداست

دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت

تو آسمان آبی آرامو روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو

یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو

بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب

بیمار خنده های توام ، بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب
شاعر: فریدون مشیری
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/3 - 22:12 ·
2
ıllı YAŁĐA ıllı
Screenshot_2014-12-20-19-50-09-1.png ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
Screenshot_2014-12-20-19-47-51-1.png ıllı YAŁĐA ıllı
اینم یه جورشه {-137-} با
Mohammad
Mohammad
ıllı YAŁĐA ıllı

خاطرات یه مشهدی در روز عاشورا (طنز) :d :d
ﺭﻭﺯ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐِﺮﺩﯼ ﯾَﺮﻩ ؟
ﻫﯿﭽﯽ… ﺻُﺒﺶ ﺟﺎﺕ ﺧﺎﻟﯽ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺍَﺑﮑﻮﻩ
ﯾﮏ ﺧﯿﻤﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻟﻮﺑﯿﺎ ﻣِﺪﺍﺩ
ﺩﻭﺗﺎ ﮐﺎﺳﻪ ﻟﻮﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﻧﻮﻥ ﺯﺩﻡ ﺗﻮ ﺭﮒ!
ﺑﻌﺪﺵ ﻫﻤﻮﺟﻮﺭ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺭَﻓﺘﻢ ﻓﻠﮑﻪ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﻗﻮﭼﺎﻥ
ﺩﯾﺪُﻡ ﺍﯾﻄﺮﻑ ﺩﺭَﻥ ﭼﺎﯾﯽ ﻣﺪَﻥ ، ﺍﻭﻃﺮﻑ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ!
ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺘﻢ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ ﺭﻩ ﺧﻮﺭﺩُﻡ ﺟﺎﺕ ﺧﺎﻟﯽ…
ﺑﻌﺪﺷﻢ ﺍﻣﺪﻡ ﭼﺎﯾﯽ ﺑﺨﻮُﺭﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺭﻭ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ ﺣﺎﻝ ﻧِﻤﺪﻩ !
ﻣِﺰﻩ ﺷﯿﺮﮐﺎﮐﻮ ﺭﻩ ﻣُﺒﺮﻩ ! ﻧِﺨﻮﺭﺩُﻡ !
ﺍﻣﺪُﻡ ﺑﺮُﻡ ﻃِﺮﻑ ﺣَﺮَﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﯾَﮏ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻭﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﺯ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﻋﻘﺒﺶ ﺷﻠﻪ ﺯَﺭﺩ ﺩﺭﺍﻭﺭﺩ
ﺯﻭﺩ ﺩﻭﯾﺪُﻡ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ! ﯾَﮏ ﺷﻠﻪ ﺯﺭﺩ ﮔﺮﯾﻔﺘﻢ
ﺩﻭﺗﺎ ﻗﺎﺷﻖ ﺧﻮﺭﺩُﻡ ﺩﯾﺪُﻡ ﻣِﺰﻩ ﺍﺏ ﻣِﺪﻩ ... ﺍِﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﺗﻮ ﺟﻮﺏ !
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﺪﻭﻥ ﺷﻬﺪﺍ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪُﻡ ﺩﯾﺪُﻡ ﯾﮏ ﯾﺎﺭﻭ ﺩﺭﻩ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ ﻣِﺪﻩ
ﺭﻓﺘﻢ ﯾﮏ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻ ﮔﺮﯾﻔﺘﻢ ﺧﻮﺭﺩُﻡ
ﮔﻠﻮﻡ ﮔﯿﺮﯾﻔﺖ. ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﭼﺎﯾﯽ ﺧﻮﺭﺩُﻡ ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪُﻡ ﺣﺮﻡ !
ﯾَﮏ ﺳِﻼﻡ ﻣَﺸﺪﯼ ﺩﺍﺩُﻡ ﺑﻪ ﺍﻗﺎ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻮﮐﺮﺗﻢ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺣَﺮﻡ!
ﺗﻮ ﺣَﺮﻡ ﯾَﮑﻢ ﺳﯿﻨﻪ ﺯﺩُﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﺣﺎﻝ ﺩﺍﺩ
ﯾَﮏ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﮐﻮﮎ ﺳﯿﻨﻪ ﺯﺩﻥ ﻣﺎ!
ﻣﺎﯾَﻢ ﺷﻮﺭ ﺣﺴﯿﻨﯽ ﮔﺮﯾﻔﺘِﻤﺎ ﺑﺰﻥ ﮐﻪ ﻣِﺰﻧﯽ
ﺍﻻﻥ ﺍﯼ ﻗﻔﺴﻪ ﺳﯿﻨَﻢ ﺩﺭﺩ ﻣُﮑﻨﻪ ﺑَﺪﺟﻮﺭ!
ﻧﻮﺣﻪ ﮐﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﺭَﻓﺖ ﺍﻣﺪُﻡ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺗﻠﯿﻔﻮﻥ
ﺑﺪُﻡ ﺑﻬﺶ ﻧﻤﺪﻧﻢ ﮐﺠﺎ ﺭَﻓﺖ
الانم اسهال رفتوم
Mohammad
Mohammad
طرز صدا کردن مامانم زمانی که غذا امادست؟
تخم مرغ:عزیزم الهی مادر فدات بیا غدا حاضره :| |:
کوکو:عزیزم غذا امادست
خورشت:بیا دیگه غذا یخ کرد
مرغ:ما الان میخوریم جمع میکنیم اومدی اومدی ...
کباب:اصن صدا نمیکنه بعد میگه هرچی صدا کردیم نیومدی
پیتزا:اونم دیگه احتیاج ب صدا کردن نیست
چون وقتی من خونه نیستم میخورن :||||||
bamdad
bamdad
این روزهــا کـــــه آینه هم فکــر ظاهر است


هرکس که گفته است خدا نیست کافراست


با دیدن قیافه این مردمان ِ خوب


باید قبول کرد که گندم مقصّر است


آن سایه ای که پشت سرت راه می رود


گرگی مخوف در کت و شلوار عابر است


کمتر در این زمانه بـــه دل اعتماد کن


وقتی گرسنه مانده به هر کار حاضر است


شاعر فقط برای خودش حرف می زند


در گوشه اتاق فقط عکس پنجره ست


آن جاده و غروب قشنگی که داشتیم


حالا نمــاد فاصله در ذهن شاعر است


در ایــن دیار ، آمدن نــو بهـار ِ پوچ


تنها دلیل رفتن مرغ مهاجر است


دارد قطار فاجعـــه نزدیک مــی شود


بمبی هنوز در چمدان مسافر است

{-15-}
دیدگاه · 1393/09/1 - 22:46 ·
6
bamdad
Ashoora Tree Blood1_[www_sarzamindownload_com].jpg bamdad
در منطقه الموت شرقی استان قزوین در روستای زرآباد درخت چنار قدیمی و تنومندی وجود دارد که با اتفاقی نادر موجب شده تا همه ساله در ماه محرم کانون توجه خیل عزادران حسینی باشد.
درخت زرآباد که به درخت خونبار زرآباد شهرت یافته سالهاست که در کنار امامزاده ای قرار دارد و سحرگاه روز عاشورا از تنه آن صمغی به مانند خون جاری می شود که حیرت همگان را برانگیخته است.

نکته جالب این که ماه های قمری که سالانه 10 روز جلو حرکت کرده و تغییر می کند هیچ تغییری در این رخداد نداشته و جاری شدن خون هماهنگ با تقویم ماههای قمری تغییر می کند.

این درخت با 10 متر قطر و 30 متر ارتفاع دارای قداست خاصی در بین اهالی روستای زرآباد است و هر ساله به محل تجمع زوار و عاشقان اهل بیت تبدیل می شود.

بقعه مطهر حضرت علی اصغر فرزند بلا فصل امام موسی کاظم(ع) و درخت چنار مقدس روستای (زرآباد) در استان قزوین همه ساله میزبان خیل عظیمی از زائران و مشتاقانی است که برای زیارت و عزاداری گرد هم می آیند.

طبق یک سنت دیرین هر ساله مردم روستای زرآباد و هزاران زائر در قالب دسته های عزاداری، شب عاشورا گرداگرد درخت چنار خونباری که در صحن این امامزاده روییده حلقه زده و ضمن عزاداری و سینه زنی در اولین دقایق صبحگاه عاشورا شاهد چکیدن مایعی سرخ فام از شاخسار این درخت می شوند.
به اعتقاد اهالی این روستا و طبق روایات سماعی و نقل شده از گذشتگان، درخت کهنسال و مقدس زرآباد در روز عاشورای 61 هجری که شهادت امام حسین (ع) به وقوع پیوست و خون مقدس حضرتش دشت کربلا را گلگون کرد، میزبان یکی از مرغانی بود که از سوی خداوند مامور شده بودند تا با آغشته کردن خود به خون سیدالشهدا پیام سرخ شهدای کربلا را به سراسر جهان برسانند و یکی از آن مرغان به این دیار آمده و با پرهای خونین خود بر روی شاخسارهای درخت چنار(روستای زرآباد) نشسته و از آن پس در روز عاشورا این خون در سوگ آن حضرت جاری می شود.
{-35-}
[لینک]
دیدگاه · 1393/08/12 - 14:42 ·
3
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ