یافتن پست: #مشغول

Mohammad
12.jpg Mohammad
یادم میاد بچه که بودم بعضی وقت ها با خواهرم

یواشکی بابام رو نگاه می کردیم...

ساعت ها با دست مشغول جمع کردن آشغال های ریزی بود

که روی فرش ریخته شده بود...

من و خواهرم حسابی به این کارش می خندیدیم !

چون می گفتیم چه کاریه ؟! ما که هم جارو داریم هم جارو برقی !!!

چند روز پیش که حسابی داشتم با خودم

فکر میکردم که چه جوری مشکلاتم رو حل کنم

یهو به خودم اومدم دیدم که

یک عالمه آشغال از روی فرش جلوی خودم جمع کردم...!
... ادامه
Mostafa
Mostafa
یه سوالی هست مدت هاست ذهن ِ منو مشغول کرده ..
من میخوام ببینم اونی که داشت زبان فارسی رو اختراع میکرد
اون روز اول …
چی شد که تصمیم گرفت قورباغه ق اولش«ق» باشه غ دومش«غ» ؟
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/22 - 17:03 ·
7
Mohammad
sabooki01.jpg Mohammad
خاطره ای از هاشم سبوکی 1309/9/15
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
این روز ها از کنار من که میگذری احتیاط کن
هزاران کارگر در من
مشغول کارند
روحیه ام در دست تعویض است!
دیدگاه · 1391/11/19 - 00:33 ·
8
MONA
318674_2657890063815_2064680873_n.jpg MONA
دکتر آذر اندامی پزشکی که یکی از حفره‌های سیاره ناهید به نام وی نامگذاری شده‌است...

دکتر آذَر اَندامی (۱۳۰۵ - ۱۳۶۳) پزشک و باکتری‌شناس گیلانی و از پژوهشگران انستیتو پاستور ایران بود. بخاطر خدمات علمی و انسانی او یکی از حفره‌های برخوردی روی سیاره ناهید، به نام وی «اندامی» نامگذاری شده‌است.
دکتر آذر اندامی در سال ۱۳۰۵ در محله ساغریسازان رشت متولد شد. او فرزند چهارم و تنها دختر خانواده بود. مقطع ابتدایی را در دبستان بانوان رشت با یک سال جهش تحصیلی به پایان برد. بعد از اخذ مدرک پایان سال نهم تحصیلات عمومی از دبیرستان فروغ رشت، پدرش با اینکه فردی روشنفکر بود از ادامه تحصیل او ممانعت کرد و وی را به دانشسرای مقدماتی رشت فرستاد. در سال ۱۳۲۴ از دانشسرا فارغ التحصیل شد. و در سال ۱۳۲۵ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و معلم شد. درسال ۱۳۲۹ و در حین کار دیپلم طبیعی را با امتحان متفرقه دریافت کرد. در سال ۱۳۳۱ با شرکت در کنکور دانشگاه تهران در رشته پزشکی این دانشگاه پذیرفته شد. در سال ۱۳۳۷ موفق به دریافت گواهینامه دکترای پزشکی گردید و بلافاصله به گذراندن دوره تخصصی زنان و زایمان مشغول شد.
... ادامه
LeilA
parsa-pirozfar-7.jpg LeilA
پارسا پیروزفر در ۲۲ شهریور سال ۱۳۵۱ در تهران به دنیا آمد

او در سال ۱۳۶۹ از رشته ریاضی فیزیک دبیرستان فارغ التحصیل شده و در سال ۱۳۷۰ در دانشگاه هنرهای زیبای تهران در رشته نقاشی به تحصیل مشغول شد و جالب اینکه او تاکنون با هیچ روزنامه، مجله و یا رسانه‌ای مصاحبه نکرده‌است.
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/17 - 23:03 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1358156575807367.png.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
بچه ها مونا چرا نمیاد؟{-60-}فصل امتحانا که تموم شده؟{-60-}
iman
iman
۷ – در کارهای منزل چقدر به عیالتان کمک می کنید ؟!
الف) در خوردن غذا با او همکاری می کنید !
ب) کانال های تلویزیون را شما با کنترل عوض می کنید !
ج) موقعی که عیالتان مشغول تمیز کردن منزل یا شستن ظروف است ، با سوت و دست زدن او را تشویق می کنید !
د) گاهی اوقات کارهای شخصی تان را خودتان انجام می دهید !
... ادامه
Majid
909.jpg Majid
پدر چینی برای اینکه پسر شش ساله اش را غرق در شادی کند بخشی از خودروی ون خود را تبدیل به یک استخر کرده است.

گرمای 38 درجه ای استان ژیانگ و شلوغی استخر ها باعث شد تا آقای یوهانگ صندلی های پشتی خودرواش را جدا کند و با پوششی از پلاستیک و چوب این بخش از خودرو را برای درست کردن یک استخر کوچک، عایق بندی کند.

یوهانگ در این باره می گوید: هنگامی که زو(پسربچه) را سوار خودرو می کنم درحالی که همه از شدت گرما عرق می ریزند او مشغول آب تنی است.

صدای بازی های کودکانه او بهترین دستمزدی است که من بابت این کار دریافت می کنم.
... ادامه
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
یه آقایی که دکترای ریاضی محض داشته، هر چقدر دنبال کار می گرده بهش کار نمیدن!! خلاصه بعد از کلی تلاش، متوجه میشه شهرداری تعدادی رفتگر بی سواد استخدام می کنه!!
میره شهرداری خودش رو معرفی می کنه و مشغول به کار میشه…!
بعد از دو سه ماه میگن همه باید در کلاسهای نهضت شرکت کنید! این بنده خدا هم شرکت می کنه!!
یه روز معلم محترم در کلاس چهارم، ایشون رو می بره پای تخته تا مساحت یک شکلی رو حساب کنه! تو این فکر بوده که انتگرال بگیره یا نه که می بینه همه دارن داد می زنن:
انتگرال بگیر…!!!{-16-}{-8-}{-15-}{-54-}
♥ یلدا♥
FunShad.Com-20091115-819f46e52c25763a55cc642422644317.jpg ♥ یلدا♥
کودک در کنار ساحل مشغول بازی کردن است!

با عروسک خود بازی میکند.

و ان را چنان عاشقانه دوست دارد که گویی زنده است

نگاهش به عروسک دیگر می افتد

عروسک خود را بر زمین میگذارد

و به سوی ان گام بر میدارد

اما ان را بدست نمیاورد - نگاهی به پشت سر می اندازد.

اما از عروسک خودش نیز خبری نیست

امواج ان را به دل دریا برده بود

کودک نگاهی به جای خالی ان میکند

شانه هایش را بالا می اندازد و به دنبال توپی میدود

عروسکی که روزی همه زندگی او بود

بخاطر هوس بچگانه ای از دست داد

و امواج خاطرات ان را به قعر دریای فراموشی برد

و کودک بی خیال به دنبال عروسکی دیگر....

فراموش شد !

به همین سادگی ........ {-60-}
دیدگاه · 1391/11/5 - 17:13 ·
6
saeid
0.026695001358443108_taknaz_ir.jpg saeid
اگر از ارتفاع نمی ترسید نگاه کنید !
مارات دوبری نوجوان 19 ساله روس که به رشته ورزشی پرش از ارتفاع مشغول است. علاقه بسیار زیادی به گرفتن عکس از خود در ارتفاعات برجهای دنیا بدون هیچ ابزار امنیتی دارد. تصاویری که او می گیرد بگونه ایست که انگار سوار بر دنیا است.

او در سن ۱۷ سالگی یک دوربین دیجیتال خرید و با استفاده از رشته ورزشی خود که با مکان های بلند در ارتباط است، شروع به گرفتن عکس های زیبا از مکان های بلند کرده است. عکس های او خیلی زود محبوبیت فراوانی در فیسبوک پیدا کرد واو نیز به یکی از شخصیت های محبوب فیس بوک تبدیل شد. دراینجا تصاویری زیبا از این هنرمند ورزشکار می گذاریم .
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/2 - 10:00 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
Coffe wallpapers 11.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
دِلَم... نَه عِشقِ آتَشین میخواهَد



نَه دروغ هاےِ قَشَنگ



نَه سُکوتِ تَلخِ شاعِرانه



نَه اِدِعاهاےِ بُزُرگ



دِلَم یِک فِنجان قَهوِه ےِ داغ میخواهَد و یِک دوست
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خواندن به مهمونی و خوش گذرونی رفته بودند و هیچ آمادگی برای امتحانشون رو نداشتند. روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه ای سوار کردند به اینصورت که سر و رو شون رو کثیف کردند و مقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغییراتی بوجود آوردند. سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودند و یک راست به پیش استاد رفتند. مسئله رو با استاد اینطور مطرح کردند: که دیشب به یک مراسم عروسی خارج از شهر رفته بودند و در راه برگشت از شانس بد یکی از لاستیک های ماشین پنچر میشه و اونا با هزار زحمت و هل دادن ماشین به یه جایی رسوندنش و این بوده که به آمادگی لازم برای امتحان نرسیدند کلی از اینها اصرار و از استاد انکار، آخر سر قرار میشه سه روز دیگه یک امتحان اختصاصی برای این ۴ نفر از طرف استاد برگزار بشه … آنها هم بشکن زنان از این موفقیت بزرگ، سه روز تمام به درس خوندن مشغول میشن و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد میرن تا اعلام آمادگی خودشون رو ابراز کنند.
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/1 - 12:16 ·
4
...
...
چشمها روی صورت اهمیت زیادی دارند، چون هم سن واقعی شما را برملا می کنند و هم باید نشان دهند که آنشب هم تا دیروقت سر آن پروژه مشغول کار بیدار نمانده اید. برای از بین بردن پف کردگی چشمها یا لکه های دور چشم، از کرم های مخصوص دور چشم استفاده کنی
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/29 - 16:30 ·
3
رضا
رضا
خواب راحت هم نعمتی هست که مدتهاست به من نرسیده .
...
...
آب:نوشیدن مقادیر کافی آب در هر روز به پوست کمک می کند که ظاهری صاف نرم انعطاف پذیر و جوان تر داشته باشید. وقتی بدن را هیدراته(دارای آب) نگه میدارید ظاهر کلی شما از نظر بافت پوست مو ناخن ها بهبود می یابد. اگر احساس رم می کنید ممکن است به دلیل افزایش میزان سدیم بدن شما باشد. افزایش دریافت آب به خروج سدیم از بدن کمک می کند.

” جان بلانکارد ” از روی نیمکت برخاست لباس ارتشی اش را مرتب کرد و به تماشای انبوه مردم که راه خود را از میان ایستگاه بزرگ مرکزی پیش می گرفتند مشغول شد . او به دنبال دختری می گشت که چهره او را هرگز ندیده بود اما قلبش را می شناخت دختری با یک گل سرخ . از سیزده ماه پیش دلبستگی‌اش به او آغاز شده بود. از یک کتابخانه مرکزی در فلوریدا, با برداشتن کتابی از قفسه ناگهان خود را شیفته و مسحور یافته بود, اما نه شیفته کلمات کتاب بلکه شیفته یادداشتهایی با مداد, که در حاشیه صفحات آن به چشم می‌خورد .دست خطی لطیف که بازتابی از ذهنی هوشیار و درون بین و باطنی ژرف داشت در صفحه اول ” جان” توانست نام صاحب کتاب را بیابد: “دوشیزه هالیس می نل” . با اندکی جست و جو و صرف وقت او توانست نشانی دوشیزه
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/28 - 22:06 ·
9
...
dastane-asheghane.jpg ...
داستان عاشقانه "گل سرخ" - www.RadsMs.com

” جان بلانکارد ” از روی نیمکت برخاست لباس ارتشی اش را مرتب کرد و به تماشای انبوه مردم که راه خود را از میان ایستگاه بزرگ مرکزی پیش می گرفتند مشغول شد . او به دنبال دختری می گشت که چهره او را هرگز ندیده بود اما قلبش را می شناخت دختری با یک گل سرخ . از سیزده ماه پیش دلبستگی‌اش به او آغاز شده بود. از یک کتابخانه مرکزی در فلوریدا, با برداشتن کتابی از قفسه ناگهان خود را شیفته و مسحور یافته بود, اما نه شیفته کلمات کتاب بلکه شیفته یادداشتهایی با مداد, که در حاشیه صفحات آن به چشم می‌خورد .دست خطی لطیف که بازتابی از ذهنی هوشیار و درون بین و باطنی ژرف داشت در صفحه اول ” جان” توانست نام صاحب کتاب را بیابد: “دوشیزه هالیس می نل” . با اندکی جست و جو و صرف وقت او توانست نشانی دوشیزه هالیس را پیدا کند.
” جان ” برای او نامه ای نوشت و ضمن معرفی خود از او درخواست کرد که به نامه نگاری با او بپردازد . روز بعد جان سوار کشتی شد تا برای خدمت در جنگ جهانی دوم عازم شود .در طول یکسال و یک ماه پس از آن , آن دو به تدریج با مکاتبه و نامه نگاری به شناخت یکدیگر پرداختند . ه
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/28 - 17:57 ·
7
♥ یلدا♥
♥ یلدا♥
اگه افکارت رو به کاری مشغول نکنی اونا تو رو به خودشون مشغول می کنند .... بعد میشی بی حوصله ...
دیدگاه · 1391/10/28 - 07:27 ·
1
رضا
رضا
ملت تو فیسبوق از بیکاری حوصله شون سر رفته دنیا که تموم نشد . امارت هم ادعای جدید نداشته . تشعشعات مریخ هم تموم شده دلم براشون میسوزه {-7-}
MONA
MONA
در زمان های قدیم یک دختر از روی اسب می افتد و باسنش (لگنش) از جایش درمی‌رود. پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش می‌برد، دختر اجازه نمی‌دهد کسی دست به باسنش بزند, هر چه به دختر میگویند حکیم بخاطر شغل و طبابتی که میکنند محرم بیمارانشان هستند اما دختر زیر بار نمی رود و نمی‌گذارد کسی دست به باسنش بزند.

به ناچار دختر هر روز ضعیف تر وناتوان‌تر میشود.

تا اینکه یک حکیم باهوش و حاذق سفارش میکند که به یک شرط من حاضرم بدون دست زدن به باسن دخترتان او را مداوا کنم...

پدر دختر باخوشحالی زیاد قبول میکند و به طبیب یا همان حکیم میگوید شرط شما چیست؟ حکیم میگوید برای این کار من احتیاج به یک گاو چاق و فربه دارم, شرط من این هست که بعد از جا انداختن باسن دخترت گاو متعلق به خودم شود؟

پدر دختر با جان و دل قبول میکند و با کمک دوستان و آشنایانش چاقترین گاو آن منطقه را به قیمت گرانی می‌خرد و گاو را به خانه حکیم می‌برد, حکیم به پدر دختر میگوید دو روز دیگر دخترتان را برای مداوا به خانه ام بیاورید.

پدر دختر با خوشحالی برای رسیدن به روز موعود دقیقه شماری میکند...
... ادامه
رضا
رضا
امروز تو نمیدونم روز آرومی بود بچه ها همه مشغول بودن نیومدن .
دیدگاه · 1391/10/23 - 22:32 ·
6
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
آنقـــــدر دلـــم را شکسته انـــد

کـــه تمام راه هــای منتهی بـــه دل خــراب شـده است

چندیست تــابـــلو زده ام

کارگران مشغول کارنـــد آهسته بــرانید

نـــه بـــرای دل شکسته ام

بــــــرای شما کـه از زخـم دلـــم زخــم بـــر نــداریـــد
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/20 - 01:11 ·
5
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ