یافتن پست: #معلم

Mohammad
61913_773.jpg Mohammad
سوال یک دختر بچه 9 ساله شیعه از مدیر اهل سنت خود که باعث شد تمام کارشناسان شبکه های وهابی جوابی بجز سکوت برایش نیافتند (کمی طولانی ولی ارزش خواندن رو داره ) :

ما در کلاس که 24 نفر هستیم،معلم ما وقتی میخاد از کلاس بیرون بره،به من میگه: خانم محمدی،شما مبصر باش تا نظم کلاس بهم نریزه...و به بچه ها میگه: بچه ها،شما گوش به حرف مبصر کنید،تا من برگردم
شما میگید پیامبر ص از دنیا رفت و کسی را به جانشینی خودش انتخاب نکرد
آیا پیامبرصلی الله علیه و آله،به اندازه معلم ما،بلد نبود یک مبصر و یک جانشین بعد از خودش تعیین کند که نظم جامعه اسلامی بهم نریزد؟!
‪ جواب مدير اهل سنت به دانش آموز شیعه :برو فردا با وليت بيا کارش دارم ,
دانش اموز رفت وفرداش با دوستش اومد.
مدير گفت دختر چرا وليتو نيووردي,مگه نگفتم وليتو بيار ؟
دانش اموز گفت اين وليه منه ديگه .مدير عصباني شدو گفت :
منظور من سر پرستته، پدرته، رفتي دوستتو آوردي؟
دانش اموز گفت : نشد ديگه اينجا ميگي ولي يعني سر پرست، پس چطور وقتي پيامبر ميگه اين علي ولي شماست ميگيد معني ولي ميشه دوست.
بنازم به اين بچه شيعه
... ادامه
Mohammad
Mohammad
معلمم گفت : زندگي را تعريف كن
گفتم:زندگي تعريف كردنی نيست
نمره ام را صفرداد
سالها بعد كه او را ديدم كه پير شده بود
جلو رفتم وگفتم : زندگي راتعريف كن
گفت نمره ات بيست ، زندگي را بايد زيست
گفتم اون موقع باید بیست میدادی مشروط نشم :d
bamdad
bamdad
واقعیتهای زندگی:


وکیل ها امیدوارن تو دردسر بیوفتی.

دکترا امیدوارن مریض بشی.

پلیسا امیدوارن یه جرمی بکنی.

معلما امیدوارن تو یه احمق بدنیا اومده باشی.

صاحبخونه ها امیدوارن تو هیچوقت خونه نخری.

دندانپزشکا امیدوارن دندونات فاسد بشن.

مکانیکا امیدوارن ماشینت خراب بشه.

موسسات کفن و دفن امیدوارن بمیری.

.

.

.

.

.

.

.

فقط دزدا واست یه زندگی خوب و پر بارو موفق و با برکت آرزو میکنن!

و همینطور یه خواب خوب و خوش و آروم و راحت و عمیق ...

{-15-}
√√★nima★√√
√√★nima★√√
ﺧﻂ ﺑﺎﻻ داﺷﺖ ﻣﻌﺼﻮﻣﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﻂ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮد ...ﺧﻂ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻫﻢ ﺑﻪاون ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮد و ﯾﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ زد ...ﺧﻂ... ﺑﺎﻻﯾﯽ ﮐﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺧﻂ ﭘﺎﯾﯿﻨﯽ رو دﯾﺪاوﻧﻢ ﻟﺒﺨﻨﺪ زد !!!"ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﻣﻌﻠﻢ ﻫﻨﺪﺳﻪ داد زد: "دو ﺧﻂ ﻣﻮازی ﻫﯿﭻ وﻗﺖ ﺑﻪﻫﻢ ﻧﻤﯽ رﺳﻨﺪ
... ادامه
دیدگاه · 1393/08/20 - 15:52 ·
1
Mohammad
matne 9(1).JPG Mohammad
راستی خدادلم هوای دیروز را کرد
هوای روزهای کودکی را
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد
دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشیداین بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو
دلم میخواهد …
می شود باز هم کودک شد؟؟
... ادامه
bamdad
bamdad
ساعت آخر بود
دخترک گوشه کلاس نشسته بود
یکی از بچه ها خواست چیزی بخوره که معلم فهمید
گفت:زنگ آخره! اگه سرکلاس چیزی بخوری نمیتونی غذای خوشمزه مامانتو بخوری!
یکی با خنده گفت اگه غذا نداشتیم چی؟
دخترک درگوشه کلاس آرام زمزمه کرد که اگه مادر نداشتیم چی...؟

:(
bamdad
bamdad
راستی خدا

دلم هوای دیروز را کرده

هوای روزهای کودکی را

دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم

آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد

دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم

الفبای زندگی را

میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند

دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان

هر چه میخواهید بکشید

این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو

دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم

آن را نچینم

دلم میخواهد …

می شود باز هم کودک شد؟؟

راستی خدا!

دلم فردا هوای امروز را می کند؟؟؟؟؟

:(
✔♥Дℓɨ♥✔
10665216_582459075216604_6722993557030394768_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
مجري: به به...تابستون داره تموم ميشه و کم کم بايد آماده شين واس مدرسه رفتن!
کلاه قرمزي: اي بابا خيلي اتفاق خوبيه شمام هي يادآوري کن!
ببعي: باز آمد بوي ماه مدرسه...
پسرعمه: يني من اين آهنگو که ميشنوم ميخوام سرمو بکوبم به ديوار!
مجري: اگه بدونين تو مدرسه چقدر خوش ميگذره...من که دلم واس مدرسه رفتن يه ذره شده
کلاه قرمزي: خب اگه دلت تنگ شده بيا جاي من برو مدرسه،من يه جوري با اين دلتنگي کنار ميام!
مجري: ميدونين اگه مدرسه نرين بزرگ که شدين بيکار ميمونين؟
پسرعمه: اين پسر عباس آقا که اينهمه درس خونده مهندس شده مگه بيکار نيس!؟
مجري: خب بعضيا هرچي ميگردن نميتونن کار پيدا کنن
کلاه قرمزي: بله بقيه هم از همون اول ميدونن کار پيدا نميشه اصلاٌ نميگردن!
... ادامه
Mohammad
a41223951242013102a.jpg Mohammad
رنگ خدا (مجید مجیدی)محمد :معلمون میگه خدا شما نابیناها رو بیشتر دوست داره چون نمی بینید. ولی من گفتم خانم اگه مارو دوست داشت چرا ما رو نابینا کرد تا اون نبینیم. بعد گفت "خدا دیدنی نیست ولی همه جا هست. می تونید اون حس کنید. گفت شما با دستاتون میبینید." حالا من همه جارو می گردم تا یه روزی بالاخره دستم به خدا بخوره! اون وقت بهش میگم، هرچی تو دلم هست بهش میگم.
... ادامه
رضا
b48c5caa270b97eebb29a18949290e5d_500.jpg رضا
اگر حوصله داشته باشن کنیم .

فقط چند تا نکته رو رعایت کنید :
1. فقط یک بیت از شعر رو تو نظرات بنویسید و حتما اسم شاعر هم همراهش باشه در صورت امکان بزنید مثلا و...

2. شعری که می نویسید حرف اولش باید مشابه آخرین حرف شعری باشه که نفر قبلی نوشته .

3. طوری شعرها رو اضافه کنید تا بقیه هم مشارکت کنن یعنی بعد از نوشتن یک بیت شعر صبر کنید نفر بعدی جواب بده .

4. نظرات اضافی حذف میشن .

من یک بیت از حافظ رو میگذارم تا بقیه ادامه بدن .
دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید/زینهار ای دوستان جان من و جان شما
رضا
رضا
مورد داشتیم چایی شیرین میخورد چشمش درد می گرفت {-7-}
شهرزاد
شهرزاد
ناگفته های "نزدیک"...

افسوس معلم رياضي هيچ گاه حساب روزهاي نبودن و بي كسي تورا نگفت
معلم انشا هيچوقت نگفت كه از محبت به تو انشا بنويسيم
گله داريم كه هيچ كس جغرافياي ظهورت را برايمان ترسيم نكرد
تاريخ غيبت را برايمان شرح ندادن و نگفتن كه چه كرده ايم كه...
اينگونه...
به تاريخ نبودنت عادت كرده ايم..
معلم اجتماعي به ما نگفت كه در اجتماع ما كسي هست كه نظاره گر ماست،
به جان خودمان آقا!! نگفتن..
وگرنه پيش رويت اينهمه گناه نميكرديم؛
اشكها و خوشحالي پدر و مادرمان از كارنامه ثلث آخرمان هنوز يادمان نرفته است؛
اي كاش يادمان ميدانند كه كسي هم هست كه هر روز كارنامه اعمالتان را مي بيند و از اعمال ما شاد و از گناهان ما گريان مي شود؛
و حالا همچون روزهايي كه از نيامدن معلم سركلاس خوشحال ميشديم و مهم نبود كه چرا نيامده..
و بهتر كه امروز نيامده..
در غيبت "غم هايت" را .."غصه هايت" را فراموش كرده ايم و سرگرم بازي هاي دنيا شده ايم...
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺷﺎﻋﺮﺍ ﺑﻪ ﺻﺮﺍﺣﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺩﻟﻢ ﻭﺍﺳﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ؟ . . . . . . . ﺑﺎﺯﻡ ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺩﺑﯿﺎﺗﺎ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺷﺎﻋﺮ ﻣﻌﺸﻮﻕ ﺍﻟﻬﯽ ﻭ ﻋﺮﻭﺝ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻩ ..{-15-}
ıllı YAŁĐA ıllı
05282005169962_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
شما که سواد داری ، لیسانس داری ، روزنامه خوونی با بزرگون میشینی ، حرف میزنی... همه چی میدونی شما که کله ت پُره ، معلم مردم گنگی واسه هر چی که میگن جواب داری ، در نمیمونی بگو از چیه که من دلم گرفته... راه میرم دلم گرفته ، می شینم دلم گرفته گریه می کنم ، می خندم ، پا میشم، ! .../ {-35-}
iman
iman
معلم : هرکی سوال بعدی منو جواب بده میتونه بره خونه......

پسره کیفشو از پنجره میندازه بیرون...معلم با عصبانیت: کی اون کیفو انداخت بیرون؟ من بودم آقا..خدافزززز
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/21 - 15:59 ·
2
iman
iman
تو کلاس فیزیک تیکه انداختم معلم هم خندید بعد گفت :
"این تیکه باحال رو کی گفت؟؟؟ "
منم گفتم :
"من. خوشت اومد.....؟؟ "
گفت :"آره. برو گم شو بیرون!!!!! "
اصن یه وضی
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/21 - 15:35 ·
2
soheil
koleye.jpg soheil
معلم پای تخته داد می زد-صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی ‌آخر کلاسی ها
لواشک بین خود تقسیم می کردند
وان یکی در گوشه ای دیگر جوانان را ورق می زد
برای آن که بی خود های و هو می کرد و با آن شور بی پایان
تساوی های جبری را نشان می داد
خطی خوانا به روی تخته ای کز ظلمتی تاریک
غمگین بود
تساوی را چنین بنوشت
یک با یک برابر هست
از میان جمع شاگردان یکی برخاست
“همیشه یک نفر باید به پا خیزد”
به آرامی سخن سر داد
تساوی اشتباهی فاحش و محض است!
معلم مات بر جا ماند
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/14 - 18:29 ·
6
setareh 22
setareh 22
وﺍﻗﻌﺎ ﻧﺎﻣﺮﺩﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﻣﻌﻠﻢ
ﻭ ﺍﯾﻨﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭﻟﯽ .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺭﻭﺯ ﻋﻤﻪ
ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ !
ﺧﺪﺍﯾﯽ ﭘﺮﮐﺎﺭﺑﺮﺩ ﺗﺮﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﻓﺎﻣﯿﻠﻪ :|{-33-}
دیدگاه · 1393/04/10 - 11:49 ·
5
zoolal
zoolal
ﯾﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ.. ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ
ﮔﻔﺖ ﺧﺪﺍ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭ ﺑﯽ ﻋﻠﺖ ﺧﻠﻖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ
ﺑﻌﺪﺵ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/6 - 21:41 ·
4
zoolal
zoolal
راستی خدادلم هوای دیروز را کرد
هوای روزهای کودکی را
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد
دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشیداین بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو
دلم میخواهد …
می شود باز هم کودک شد؟؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/22 - 22:34 ·
4
mostafa AZ
mostafa AZ
دوستان بخونید خیلی جالبه...

ﻳﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﻲ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻤﺶ ﭘﺮﺳﻴﺪ :
ﻣﻴﺸﻪ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻛﻼﺱ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﺮﻡ
ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺖ :
ﭼﺮﺍ؟
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ :
ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺣﺪ ﻭ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﻳﻦ ﻛﻼﺱ
ﻣﻴﻔﻬﻤﻢ . ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﻭ ﭘﻴﺶ ﺁﻗﺎﻱ ﻣﺪﻳﺮ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﻴﺒﺮﻩ ﺗﺎ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﺴﺖ ﺩﺭﺑﺎﺭﺵ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺑﮕﻴﺮﻩ . ﻣﺪﻳﺮ ﺍﺯﺵ ﺍﻳﻨﻄﻮﺭﻱ ﺳﻮﺍﻝ
ﻛﺮﺩ :
ﺳﻪ ﺿﺮﺑﺪﺭ ﭼﻬﺎﺭ؟
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ :
ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ
ﻣﺪﻳﺮ :ﺷﺶ ﺿﺮﺑﺪﺭ ﺷﺶ؟
ﺩﺍﺵ ﺁﻣﻮﺯ :
ﺳﻲ ﻭ ﺷﺶ
ﻣﺪﻳﺮ :
ﭘﺎﻳﺘﺨﺖ ﮊﺍﭘﻦ؟
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ :
ﺗﻮﮐﯿﻮ ..
ﻭ ﻣﺪﻳﺮ ﻫﻤﻴﻨﻄﻮﺭ ﺗﺎﻧﻴﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺯﺵ ﺳﻮﺍﻝ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ
ﻫﻤﻪ ﺳﻮﺍﻻﺕ ﺭﻭﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ . ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺧﻮﺍﺳﺖ
ﺧﻮﺩﺵ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺳﻮﺍﻝ ﺑﭙﺮﺳﻪ . ﻣﻌﻠﻢ :
ﺍﻭﻥ ﭼﻴﻪ ﻛﻪ ﮔﺎﻭﭼﻬﺎﺭﺗﺎﺵ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺩﻭ ﺗﺎ؟ (ﻣﺪﻳﺮ ﺑﺎ
ﺗﻌﺠﺐ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺮﺩ ) ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ :
ﭘﺎ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ
ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ :
ﺁﻓﺮﻳﻦ ﺩﺭﺳﺘﻪ .
ﺣﺎﻻ ﺑﮕﻮ ﺗﻮ ﭼﻲ ﺗﻮﻱ ﺷﻠﻮﺍﺭﺕ ﺩﺍﺭﻱ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ؟ ( ﻣﺪﻳﺮ ﺍﺯ
ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺳﺮﺥ ﺷﺪ )
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ :
ﺟﻴﺐ
ﻣﻌﻠﻢ :
ﻛﺠﺎ ﺯﻧﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﻱ ﻓﺮ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؟
(ﻣﺪﻳﺮ ﺩﻫﻨﺶ ﺑﺎﺯ ﻣﻮﻧﺪ )
ﺩﺍﺵ ﺁﻣﻮﺯ :
ﺗﻮﻱ ﺁﻓﺮﻳﻘﺎ
ﻣﻌﻠﻢ :
ﺍﻭﻥ ﭼﻴﻪ ﻛﻪ ﺷﻠﻪ ﻭ ﺗﻮﻱ ﺩﺳﺖ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺧﺸﻚ ﻣﻴﺸﻪ؟ ﻣﺪﻳﺮ ﺩﻳﮕﻪ
ﺩﺍﺷﺖ ﻗﻠﺒﺶ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﻣﻲ ﺍﻓﺘﺎﺩ .
ﻛﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ :
ﻻﻙ ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ..
ﻣﻌﻠﻢ :
ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﻭﺳﻂ ﭘﺎﺷﻮﻥ ﭼﻲ ﺩﺍﺭﻥ؟
ﺩﻳﮕﻪ ﻣﺪﻳﺮ ﻗﺪﺭﺕ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :
ﺯﺍﻧﻮ ..
ﻣﻌﻠﻢ :
ﺍﻭﻥ ﭼﻴﻪ ﻛﻪ ﺯﻥ ﻣﺘﺎﻫﻞ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯﺯﻥ ﻣﺠﺮﺩ ﺩﺍﺭﻩ؟ (ﻣﺪﻳﺮ
ﺧﺸﻜﺶ ﺯﺩ )
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ :
ﺗﺨﺖ ..
ﻣﻌﻠﻢ :
ﻛﺪﻭﻡ ﻗﺴﻤﺖ ﺍﺯﺑﺪﻧﻢ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﺭﻃﻮﺑﺖ ﺭﻭ ﺩﺍﺭﻩ؟ ﺩﻳﮕﻪ ﻣﺪﻳﺮ
ﺗﺤﻤﻞ ﻧﻜﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺟﺎﺵ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﮔﻔﺖ :
ﺯﺑﺎﻥ
ﻣﺪﻳﺮ ﮔﻔﺖ :
ﺧﺪﺍ ﻟﻌﻨﺖ ﻛﻨﻪ ﺍﻳﻦ ﻓﻜﺮ ﻛﺜﻴﻔﻢ ﺭﻭ .
ﭘﺴﺮﻡ ﺗﻮ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﻱ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻭ ﻣﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﻡ ﺑﺠﺎﻳﺖ ﺑﺸﻴﻨﻢ ﺍﻭﻝ
ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ .. ﺣﺎﻻ ﺍﻧﺼﺎﻓﺎ ﻛﺪﻭﻣﺘﻮﻥ ﺟﻮﺍﺑﻬﺎﻱ ﭘﺴﺮﻩ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﺏ
ﻣﺪﻳﺮ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﻪ ﺫﻫﻨﺘﻮﻥ؟ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﺍﻓﻜﺎﺭﻣﻮﻥ ﺭﻭ ﭘﺎﻙ ﻛﻨﻴﻢ... {-7-}
دیدگاه · 1393/03/21 - 23:52 ·
6
غزل
غزل
دلم تنگ میشه برای بهانه های شیرین درس نخوندن...
برای پیچ پیچ های نیمکت آخرکلاس ....
برای مسخره کردنا و ادای معلمارو در آوردن...
برای یواشکی خوراکی خوردنا پشت سر جلوییت...
برای خوابیدنای سر زنگ فکری (عربی) !!!
دلم تنگ میشه برای چشم تنگ کردنا وقتی که ناظمو میدیدیم تا مداد چشامونو نبینه..!
برای بزن برقصای تو کلاس و حیاط...
برای دردو دل کردنامونو اشک ریختنای بیخودیمون!
دلم تنگ میشه حتی برای دعواهامون.......اونم سر چیزای بیخود!
دلم تنگ میشه واسه شب امتحانامون! که با sms معلم بدبختو به فحش میکشیدیم!
دلم تنگ میشه برای پیچوندن مدرسه به بهانه ی عیدوچهارشنبه سوری...
دلم تنگ میشه برای زنگ تفریحامون......
برای پاتوقمون تو پشت حیاط مدرسه......
برای خندیدنای از ته دلمون.....

حسودیم میشه بهه هیاهوی (خانم نخوندیم)ها...

چقد سخته دل کندن از دوستات...
چقد سخته دیگه نتونی هرروز ببینیشون..


مدرسه...دلم برات تنگ میشه...! خیلی.......
... ادامه
zoolal
zoolal
هيچ وقت اين حرف ها رو نگو :

١) از تو متنفرم ٢)ديگه نميخوام ببينمت

هيچ وقت با اين دو نفر همصحبت نشو :

١)از خود متشکر ٢)وراج

هيچ وقت دل اين دو نفر رو نشکن :

١)پدر ٢)مادر

هيچ وقت اين دو تا کلمه رو نگو:

١)نميتونم ٢)بد شانسم

هيچ وقت اين دو تا کارو نکن :

١)دروغ ٢)غيبت

...هيچ وقت اين دو تا جمله رو باور نکن :

١)آرامش در اعتياد ٢)امنيت دور از خانه

هميشه اين دو تا جمله رو به خاطر بسپار:

١)آرامش با ياد خدا ٢)دعاي پدر و مادر

هميشه دوتا چيز و به ياد بيار:

١)دوستاي گذشته رو ٢)خاطرات خوبت رو

هميشه به اين دو نفر گوش کن:

١)فرد با تجربه ٢)معلم خوب

هميشه به دو تا چيز دل ببند :

١)صداقت ٢)صميميت
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/18 - 12:43 ·
4
bamdad
bamdad
عروس خانم چیکاره هستن ؟؟؟
معلم هستن .
به به . معلمی شغل انبیاست !!!
معلم چی هستن حالا ؟؟؟رقص عربی !!! :|
معلم :
انبیا :|
شغل :|

عروس :">

رقص ^_^

:)
mostafa AZ
mostafa AZ
خانم معلمه سر کلاس از یه بچه تخسه می پرسه:‌ اگه سه تا گنجشک سر یه شاخه درخت نشسته باشن،‌ بعد ما یکیشون رو با تیر بزنیم، چند تا گنجشک رو درخت میمونه؟ بچهه میگه:‌ هیچی! معلمه میگه: نخیر دو تا میمونه. بچهه میگه: خوب اون دو تا هم از صدای تیر فرار میکنن دیگه.‌ معلمه یکم فکر میکنه، میگه: جوابت درست نبود ولی از طرز فکرت خوشم اومد! بعد شاگرده میگه:‌ خانم حالا ما یه سوال بپرسیم؟! معلمه میگه :‌ بپرس. پسره‌ میگه: اگه سه تا خانم تو خیابون بستنی بخورن، اولی گاز بزنه، ‌دومی لیس بزنه و سومی میک بزنه، کدومشون ازدواج کرده؟! معلمه یکم فکر میکنه، میگه:‌ خوب معلومه،‌ سومی! بچهه میگه:‌ نه...جوابتون درست نبود. اونی که حلقه دستشه ازدواج کرده، ولی از طرز فکرت خوشم اومد
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/11 - 12:09 ·
5
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ