یافتن پست: #مهربانی

zoolal
zoolal
اگر کسی تو را با تمام مهربانیت دوست نداشت دلگیر مباش
که نه تو گناهکاری نه او!
آنگاه که مهر می ‌ورزی ؛ مهربانیت تو را زیباترین معصوم دنیا می کند
پس خود را گناهکار مبین !
من عیسی نامی را می شناسم که ده بیمار را در یک روز شفا داد
و تنها یکی سپاسش گفت !
من خدایی می شناسم که ابر رحمتش به زمین و زمان باریده
یکی سپاسش می گوید و هزاران نفر کفر !
پس مپندار بهتر از آنچه عیسی و خدایش را سپاس گفتند از تو
برای مهربانیت قدردانی می کنند !
پس از ناسپاسی هایشان مرنج و در شاد کردن دلهایشان بکوش
که این روح توست که با مهربانی آرام می گیرد !
خوبی دلیل جاودانگی تو خواهد شد ؛
پس به راهت ادامه بده
{-35-}{-35-}{-35-}
دیدگاه · 1393/02/7 - 20:19 ·
3
مائده
مائده
شعله ی اشتیاق درون را گداخت
و فریاد در لبها ی خاموش آرام گرفت
آتشی که در جان اوفتاد نقش مهربانی را تا اعماقِ دل کشید
حقِ اشتباه ، بخش کوچکی از یک جمله !
چه کسی این حق را به تو خوهد داد جز خودت؟
اندیشه ای که دور از ذهن نیست...
حقیقتی انکار ناپذیر
سرزنش مدامِ عقل و هراسِ دل ...
آن هنگام بود که
کشتمش!!!
با تمام دوست داشتنهایم
در تاوانی سنگین درتاریکی دیاری رفته بر باد
عشق بازی را می گویم
گذرِ روزهایی بی مهر وشبهایی تار
سراسر دلواپسی و یاس
شبانه روزیِ تکرارِ مرگ
آنگاه که در هنگام امیدِ اجابت
دستهایی در مسیر انتظار
پیش رفت
و شکسته از دعا بازگشت
... ادامه
zahra
zahra
این روزها در من خدایی می کند...

چیزی شبیه تو...

تو که هستی انگار آرامترم...

در زندگی چیزی هست که می خواهمش...

چیزی هست که مرا به این زمین پیوند می دهد... وقتی نیستی انگار در این دنیا جایی ندارم...

روز و شب هایم به کندی می آیند و میروند...

لحظه ها انگار جان می کنند که تمام شوند... و مرا به روزهای آمدنت برسانند...

روزها هی عقب می روند تا...

تا شعله ور تر کنند آتش انتظارم را... این روزها چقدر دلم عجیب...

دلم هوای مهربانیت را کرده...
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/4 - 10:52 ·
3
zoolal
zoolal
نیما یوشیج در جشن تولد یک سالگی فرزندش نوشت :
تو هم اکنون یک بهار و یک تابستان
و یک پاییز و یک زمستان رادیده ای
! از این پس همه چیز در زندگی تو تکراریست
به جز مهربانی …
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/31 - 16:40 ·
8
zahra
zahra
یک شمع می تواند بدون آنکه خاموش شود هزاران شمع دیگررا روشن کند مثل مهربانی که هیچ وقت با تقسیم شدن کم نمی شود زیباست که ببینی کسی میخندد وزیباتر اینکه بدانی خودت باعث خنده اش شده ای
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/30 - 15:53 ·
5
Mohammad
21933129499531532743.jpg Mohammad
آن هنگام که مادرت پیرتر میشود؛
و چشمهای گرانبها و با ایمان او،
زندگی را آنگونه که [زمانی میدید ] نمیبینند؛
زمانیکه پاهایش فرسوده میگردند،
و برای گام برداشتن نمیتوانند او را یاری دهند؛

در آن هنگام بازوانت را برای یاری او به کار گیر،
با خوشی و سرمستی از او نگاهبانی کن،
زمانی که اندوهگین است،
بر توست که تا آخرین گام او را همراهی کنی،

اگر از تو چیزی میپرسد،
او را پاسخگو باش،
و اگر دوباره پرسید،
باز هم پاسخگو باش،
و اگر دگربار پرسید، دگربار پاسخش گو،
نه از روی ناشکیبایی، بلکه با آرامشی مهربانانه،

واگر تو را به درستی درنمی یابد،
شادمانه همه چیز را برای او بازگو،
ساعتی فرا میرسد، ساعتی تلخ،
که دهان او دیگر هیچ درخواستی را بیان نمیکند .


---------------------------------------------------------------------------
خواهر آدولف هیتلر، در 5 جولای 1946، در مورد رفتار هیتلر با مادرش چنین میگوید :
در آن دوران مادرم بسیار بیمار بود، بسیار اندوهگین بودیم. با یاری من، برادرم آدولف با مهربانی و دلسوزی تمام ، در این دوران زندگی مادرم، از او پرستاری میکرد و در این کار خستگی ناپذیر بود. او میخواست تمامی آرزوهایی را که احتمالاً مادرم داشت، بر آورده سازد و تمامی اینها را برای نمایاندن عشق سرشار خود به او میکرد .
دیدگاه · 1393/01/30 - 11:46 ·
6
zoolal
zoolal
یاد من باشد از فردا صبح



جور دیگر باشم

بد نگویم به هوا، آب ، زمین

مهربان باشم، با مردم شهر

و فراموش کنم، هر چه گذشت

خانه ی دل، بتکانم ازغم

و به دستمالیاز جنس گذشت ،

بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل

مشت را باز کنم، تا که دستی گردد

و به لبخندی خوش

دست در دست زمان بگذارم


یاد من باشد فردا دم صبح

به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم

و به انگشت نخی خواهم بست

تا فراموش، نگردد فردا

زندگی شیرین است، زندگی باید کرد

گرچه دیر است ولی

کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید

به سلامت ز سفر برگردد

بذر امید بکارم، در دل

لحظه را در یابم

من به بازار محبت بروم فردا صبح

مهربانی خودم، عرضه کنم

یک بغل عشق از آنجا بخرم


یاد من باشد فردا حتما

به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم

بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در

چشم بر کوچه بدوزم با شوق

تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود

و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست


یاد من باشد فردا حتما

باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست

و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا

و بدانم که شبی خواهم رفت

و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی


یاد من باشد

باز اگر فردا، غفلت کردم

آخرین لحظه ی از فردا شب ،

من به خود باز بگویم
این را

مهربان باشم با مردم شهر

و فراموش کنم هر چه گذشت......
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/29 - 16:19 ·
5
Morteza
10153229_753720024661235_2693436998832982561_n.jpg Morteza
مامان خوب هستی؟
رو براهی ؟
جات خوبه؟
مامان بهت گفتم من کشتی رو باختم؟
من همه چی رو باختم مامان ...
قبلا بودی ، یه دستی سر من میکشیدی ....
یه مهربانی با من میکردی الان که ...
مامان جان یه دعا کن یه فرجی بشه ، شبه عیدی من و زن و بچه من ، من شرمنده نشم مادر جان ....
مادر اگر زحمتی نبود یه شب یه تک پا هم بیا به خواب بابا یه صحبتی باهاش بکنین عشق تو دیوانش کرده ...
مادر جان من پیش پیش عید تو هم تبریک میگم ، من معذرت میخوام من دیر به دیر میام مادر جان ..
... ادامه
zoolal
zoolal
بدون گــــــــــذرنامه از خیالم عبور خواهــــی کرد

مهربانیت را مــــرزی نیست...
محمدطاها
محمدطاها
برای آن عاشق بی دل می نویسم كه حرمت اشكهایم را ندانست

برای آن مینویسم كه معنای انتظار را ندانست،

چه روزها و شبهایی كه به یادش سپری كردم

برای آن مینویسم كه روزی دلش مهربان بود

می نویسم تا بداند دل شكستن هنر نیست

نه دگر نگاهم را برایش هدیه میكنم ، نه دگر دم از فاصله ها میزنم

و نه با شعرهایم دلتنگی ها را فریاد می زنم

می نویسم شاید نامهربانی هایش را باور كند
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/21 - 15:33 ·
2
bamdad
childseller.jpg bamdad
باور کن هیچ چیزی در این دنیا ارزشی بالاتر از این ندارد!
غمی را از دل زدودن و لبی را به خنده وا کردن.
فقط خدا می داند بزرگی و بخشندگی قلبی را،
که به ازای هدیه لبخندی،
از تمام دردهای خود گذشته که فقط دیگری را شادتر ببیند...
فقط خدا می داند اندازه این خوبی را، این مهربانی را
... ادامه
bamdad
bamdad
من مسافری زمینی هستم که زمانش به وقت حضورتوست
خورشیدش به افق مهربانی تو طلوع می کند
و ماه آسمانش چشمان توست
دیدگاه · 1393/01/18 - 22:21 ·
5
bamdad
bamdad
عاقبت یک روز مغرب محو مشرق می شود
عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق می شود
شرط می بندم زمانی که نه زود است و نه دیر
مهربانی حاکم کل مناطق می شود
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/14 - 11:20 ·
6
محمدطاها
محمدطاها
خدایا آبروی من را به توانگری نگه دار و شخصیت من را با تنگدستی از بین مبر تا مبادا از روزی خواران تو روزی بخواهم و از آفریده های بد کردار طلب مهربانی کنم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/9 - 03:09 ·
4
bamdad
bamdad
بهار که از راه می‌رسد…
جوانه سر می‌زند، شکوفه می‌شکفد،
باران نم‌نم می‌بارد آسمان نفس می‌کشد،

اما…

بهار که از راه می‌رسد…
زمین سبز می‌شود بلبل نغمه خوان می‌شود،
روز نو می‌شود سال نکو می‌شود،

اما… تو چطور؟!

اگر شکوفه شکوفه بروید
و دریغ از شکوفه لبخندی که بر لبانت بنشیند چه؟!

اگر زمین زمین سبز شود
و هنوز برگ‌های پاییزی سنگفرش دلت باشد چه؟!

اگر باران باران طراوت ببارد
و هنوز خاکستر غم و یاس بر شیشه دلت باشد چه؟!

اگر روز روز نو شود
ولی چشم‌هایت به عادت و کهنگی گشوده شود چه؟

اگر گرما گرما مهربانی با طلوع خورشید
بتابد و تو همچنان دل به سرما سپرده باشی چه؟

اگر بهار بهار بیاید و تو زمستان باشی؟
بیا و وجودت را به دست مهربان بهار بسپار تا زندگی را در تو جاری کند

تا… بهار شوی…

بیا و چون بهار طراوت و شکفتن و لبخند و مهربانی و زیبایی و سبزی و تازگی را به هر که دل به زمستان سپرده هدیه کن.
که بهار می‌آید و می‌رود اما تو در تابستان و پاییز و زمستان هم که بمانی بهارآفرین خواهی شد

بیا و تو بهار آفرین باش،
تا دشت دشت مهربانی بروید…
هزار هزار خنده بشکفد…
باران باران محبت ببارد…

تـــــــــــو بـــــــــــــهار آفریــــــــــــن بـــــــــــــــاش!
{-35-}{-35-}
دیدگاه · 1393/01/1 - 23:47 ·
6
شهرزاد
شهرزاد
ıllıllᗩllᗩTarsa_H00pEᗩıllıllᗩllᗩ حمید @tarane @bamy mostafa AZ حامد@ پسر تنها ოօհʂεղ @Taraneh-376 ParNiyA kiana @ElHaM14 parastou
ıllı YAŁĐA ıllı مائده MahnaZ ♥هـــُدا♥ ebrahim Morteza ROSHA peyman عسل fahimeh ✔♥Дℓɨ♥✔ امید ♥ یلدا♥
iman Mohammad Mohammad ... @oneill ... نگار محمد رضا شهريار آرماندو LeilA
Mostafa صوفياجون Noosha MONA @Ruby

کمترین آرزویم این است : هرگز با چشمان مهربانت ، نامهربانی روزگار را نبینی .
بالاترین خواسته ام برایت این است : حاجت دلت با حکمت خدا یکی باشد .
زندگی ساختنی است نه گذراندنی . بمان برای ساختن ، نساز برای ماندن
فاصله بین مشکل و حل آن یک زانو زدن است ، اما نه در برابر مشکل ، بلکه در برابر خدا.
هیچ چیز تو را ناراحت نکند . فقط شادی ها تو را احاطه کنند ...

عیـــــــدتون مبارکـــــــ{-35-}{-35-}
Mostafa
Mostafa
اي که‌ می‌پرسی‌ نشان‌ عشق‌ چیست‌
عشق‌ چیزی‌ جز ظهور مهر نیست
‌عشق یعنی مهر بی‌چون و چرا
عشق یعنی کوشش بی‌ادعا
عشق یعنی عاشق بی‌زحمتی
عشق یعنی بوسه بی‌شهوتی
عشق یعنی دشت گل کاری شده
در کویری چشمه‌ای جاری شده
یک شقایق در میان دشت خار
باور امکان با یک گل بهار
عشق یعنی ترش را شیرین کنی
عشق یعنی نیش را نوشین کنی

عشق یعنی این که انگوری کنی
عشق یعنی این که زنبوری کنی
عشق یعنی مهربانی در عمل
خلق کیفیت به کندوی عسل
عشق یعنی گل به جای خار باش
پل به جای این همه دیوار باش
عشق یعنی یک نگاه آشنا
دیدن افتادگان زیر پا
عشق یعنی تنگ بی ماهی شده
عشق یعنی ، ماهی راهی شده
عشق یعنی مرغ‌های خوش نفس
بردن آنها به بیرون از قفس
عشق یعنی جنگل دور از تبر
دوری سرسبزی از خوف و خطر
عشق یعنی از بدی ها اجتناب
بردن پروانه از لای کتاب
در میان این همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر
ای توانا ، ناتوان عشق باش
پهلوانا ، پهلوان عشق باش
عشق یعنی تشنه‌ای خود نیز اگر
واگذاری آب را بر تشنه تر
عشق یعنی ساقی کوثر شدن
بی پر و بی پیکر و بی سر شدن
نیمه شب سرمست از جام سروش
در به در انبان خرما روی دوش
عشق یعنی مشکلی آسان کنی
دردی از درمانده‌ای درمان کنی
عشق یعنی خویشتن را نان کنی
مهربانی را چنین ارزان کنی
عشق یعنی نان ده و از دین مپرس
در مقام بخشش از آیین مپرس
هرکسی او را خدایش جان دهد
آدمی باید که او را نان دهد
عشق یعنی عارف بی خرقه ای
عشق یعنی بنده ی بی فرقه ای
عشق یعنی آنچنان در نیستی
تا که معشوقت نداند کیستی
عشق یعنی جسم روحانی شده
قلب خورشیدی نورانی شده
عشق یعنی ذهن زیباآفرین
آسمانی کردن روی زمین
هر که با عشق آشنا شد مست شد
وارد یک راه بی بن بست شد
هرکجا عشق آید و ساکن شود
هرچه ناممکن بود ممکن شود
درجهان هر کارخوب و ماندنی است
رد پای عشق در او دیدنی است
سالک آری عشق رمزی در دل است
شرح و وصف عشق کاری مشکل است
عشق یعنی شور هستی در کلام
عشق یعنی شعر، مستی؛ والسلام
مجتبي كاشاني (سالك)
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/25 - 16:04 ·
9
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ