یافتن پست: #موی

Mohammad
67Cd2IrAvx.jpg Mohammad
بدترین مدل موی تاریخ جام جهانی
1 دیدگاه · 1393/04/12 - 08:45 در ورزش ·
3
Mohammad
nvY6PpWYrp.jpg Mohammad
بدترین مدل موی تاریخ جام جهانی
دیدگاه · 1393/04/12 - 08:45 در ورزش ·
2
Mohammad
TDMuoiBaQN.jpg Mohammad
بدترین مدل موی تاریخ جام جهانی
دیدگاه · 1393/04/12 - 08:45 در ورزش ·
3
...
...
Noosha
نداجان میدونی دردچیه؟
درداینه که:خودت دردداشته باشی..
امابخوای همدردی کنی باکس دیگه...
میدونم
میخواستی پدرت راتسلای خاطرباشی
ورفتی درکنارش نشسته
و
بااوحرفهازدی
ولیکن
بازبان بیزبانی
باچشمانی مملوازدرد
بانگاهی که پرده برمیداشتندازسربه مهراسرار
مگو!
پدرنیزباچشمانی مملوازغم تورانگریسته و
همچنان
هردویتان مملوازحس سکوت
فریادمیزدیدناگفته هایتان را...
آری!
جایی که
لبها به سکوت محکومند
این چشمهاهستند
که آزادانه سخن میگویند
بازبان بی زبانی!
نداجان
میدانی
دردکجاست؟
دردآنجاییست که
پدر
زل بزند به صفحه موبایلش وآلبوم عکس عزیز ازدست رفته اش رامرورکند

وهمچنان
مملوازحس سکوت
بغضش رافروداده
وقامت بودنش خم وخم وخمترگردد!
تابه ناگه
سکوت راجمله ای بس حزن آلودشکسته و
پدرگوید:"کاش بعدازشروین من بروم"
و
هردویتان
دربزمی غریبانه
مویه کنید
این داغ را...
آری !
نداجان
آخردردهمین است
که داغ عزیزی قامت یک مردراخم کند
و
دم برنیاورد..
متن ازنیما
تقدیم به شمعی که روزبروزدرحال آب شدن است..ندای بهترازجانم.

....هعی...
دیدگاه · 1393/04/10 - 04:30 ·
3
...
1354960151777584.jpg ...
الهی بمیرم نداجان...
دیروزظهرتواون گرمای تب دارتهران
توبهشت زهرا چی میگفتی <سرخاک با برادرت...
الهی بمیرم..
واسه اون دلت که انقدرغریبه
الهی بمیرم واسه اون نگاهت که خیلی عجیبه
بمیرم الهی
واسه تو
واسه تو
توکه گریه کردی تموم غماتو
دیگه گریه بس کن
علیرضاروزگارانگاراین ترانه رووصف حال امروزتوخونده...
بمیرم نداجان واسه مظلومیتت
بمیرم واسه غریبیت
بمیرم واسه غربت چشمات آجی نداجونم!
کنون که این متن بیمارگونه وکجدارومریض وهذیان واررابرایت مینگارم ساعت 5صبح است وتوبرای نمازبرخاسته ای و
جای خالی شروین
یگانه برادرت
قلبت رابدردآورده
ومن
این حقیرکمترین حتی باپیامکهای تبدارم
باخزعبلات کجدارومریضم نمیتوانم تسلای خاطرت رافراهم ساخته وازعمق دردت بکاهم!
نداجان:
دیروزکه خواستم این مصیبت بس گران رابعدا زچندین روزتسلیتت بگویم
توخودشاهدی که مویه امانم نداده
وعذرتقصیرآورده
وگریستم!
مویه برحال دختری کردم که درعزای عزیز از دست رفته اش قطره قطره چون شمع میگریست..
نداجان:
توبمن گفتی:که نیماقلبم دردمیکند!
ومن نمیدانستم
که چسان
التیام بخشم
دردپردردقلب کوچکت را...
نداجان:
بدان
که ارمادردربرت نیست
واربرادرت به دیارباقی شتافته
توهستی
چون پدرت هست..
تویک دختری
ودخترپدریست
پدرت رادریاب
ومگذار
دیده گریانت برغم اوافزوده وقامت بودنش راخمترکند..
صبورباش خواهرگلم
ندایم
ای بهترازجانم
خداخودآگاهست
که
توراچنان ترانه دوست میدارم
وآرزویم سلامتی وخوشبختی توست
ودعایم بدرقه راهت...
نداجان...
بدان که بیادتم
وتادنیاباقیست
غمت راخواهم خورد
دوستدارهمیشگی آجی نداجون عزیزم
نیمای غمگین


....
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/8 - 05:52 ·
4
رضا
رضا
این ویدوئو رو ببینید . عروسی یا عزا {-7-} فقط تحت تاثیر قرار نگیرید !
5 دیدگاه · 1393/04/7 - 00:24 در ویدئو ·
9
...
396629_773.jpg ...
کیااین خوردنیهایادشونه؟ مطمئنم یه شیکمویادشه اسمشو نمیارم البته!{-11-}@yalda
صوفياجون
201361623265035a.jpg.jpg صوفياجون
{-41-}{-41-}{-197-}
تعداد: 6 نفرزمان تهیه: 15 دقیقهزمان خنک شدن: یک تا 8 ساعتمواد لازم• 4 عدد لیموی خرد شده• یک و نیم پیمانه برگ های تازه نعناع و ریحان• 6 تا 8 پیمانه آب• 6 تا 8 پیمانه یخ• برگ های تازه نعناع یا ریحان برای تزئینروش تهیه1. تکه های لیمو را داخل پارچ بیندازید. برگ های نعناع را کف دست خود کمی فشار دهی تا عصاره آن بیرون بیاید. آنها را داخل پارچ بیندازید. آب را اضافه کنید. درب آن را ببندید به مدت 1 تا 8 ساعت آن را در یخچال خنک کنید. 2. مایع را از صافی عبور دهید تا برگ های سبزیجات جدا شوند. تکه های لیمو و برگ های نعناع را در 6 یا 8 لیوان به طور مساوی تقسیم کنید. برای هر لیوان یک قالب یخ بیندازید. آب لیمو را اضافه و سرو کنید.
...
...
خوب بنگر!

روزتشییع من است؛

دست بدست

بردستهای مردمان

آنچه میگردد

دمادم توأمان

مرکب سردبرهوت من است..

آری!


تابوت من است!


این سیه جامه به تنهای حزان

مردوزن

خردوکلان

آشناورهگذر

وارثان عابرمرثیه خوان

رفتنم رابدرقه گرمیشوند..

بیصدا
مویه کنان..


مرکبم

بی آنکه خواهم میرود

بی تورفتم
عاقبت..

به قیامت
وعده دیدارمان

به قیامت
تاابد!

حال که بی توبمردم عاقبت
گاه مرگم نیزبامن نیستی!!

رفتنم رابدرقه گرنیستی..

بی من
اینک

عشق نافرجام من
گوکنارکیستی؟!

خوب بنگر

عشق نافرجام من!

آری!

اینست روح ناآرام من

که تورامیکاود
هرجا

هرزمان
بین خیل عابران!


بی تورفتن
گویی تقدیرمن است..

سرنوشت تلخ و
چون
فرجام من

عشق نافرجام من
عشق نافرجام من

شعرازنیماراد
دراتاقم
{-35-}
دیدگاه · 1393/03/18 - 13:37 ·
5
bamdad
bamdad
در تمام دارو خانه ها موجود است
نرم کننده موی سر
نرم کننده پوست دست
کاش می شد برای نرم کردن دل تو هم ، نسخه ای گرفت . . .

:(
zoolal
zoolal
واکنش آقایان به رنگ موی همسرشان:
انگلیسی ها: عزیزم مثل فرشته ها شدی
آمریکاییها: عزیزم ماه بودی ماه تر شدی ....
ایرانیها: هر چی من بدبخت کار کنم، بده گ............... بمال به سرت...
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/6 - 21:53 ·
5
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
ıllı YAŁĐA ıllı یک جای قرآن را نمی فهمم

واللیل...

توصیف موی توست

یا چشمت!؟
Morteza
Morteza
نوازشگر خوبی نبودی!
سفید شده!
تار مویی را که قسم خوردی با دنیا عوضش نمیکنی...
دیدگاه · 1393/02/26 - 21:24 ·
9
bamdad
bamdad
هیچ کس منتظر خواب تونیست
که به پایان برسد
سال ها میگذرد
و تو در قرن خودت میخوابی
هیچ پروازی نیست
برساند مارا به قطار دگران
مگر انگیزه و عشق
مگر اندیشه و علم
مگر اینه و صلح
و تقلا و تلاش
بخت از ان کسی است که مناجات کند با کارش
ودر اندیشه ی یک مسئله خوابش ببرد
و کتابش را بگذارد زیر سرش
وببیند درخواب
حل یک مسئله را
باز باشادی یک مسئله بیدار شود
بخت از ان کسی است که چنین میبیند

و چنین می فهمد

{-15-}
Mohammad
65605_QASSdT8G.jpg Mohammad
یه شب مهتاب
ماه می‌آد تو خواب
منو می‌بره
کوچه به کوچه
باغ انگوری
باغ آلوچه،
دره به دره
صحرا به صحرا،
اون جا که شبا
پشت بیشه‌ها
یه پری می‌آد
ترسون و لرزون
پاشو می‌ذاره
تو آب چشمه
شونه‌می‌کنه
موی پریشون...

یه شب مهتاب
ماه می‌آد تو خواب
منو می‌بره
ته اون دره
اون‌جا که شبا
یکه و تنها
تک‌درخت بید
شاد و پرامید
می‌کنه به ناز
دس‌شو دراز
که یه ستاره
بچکه مث
یه چیکه بارون
به جای میوه‌ش
سر یه شاخه‌ش
بشه آویزون...

یه شب مهتاب
ماه می‌آد تو خواب
منو می‌بره
از توی زندون
مث شب‌پره
با خودش بیرون،
می‌بره اون‌جا
که شب سیا
تا دم سحر
شهیدای شهر
با فانوس خون
جار می‌کشن
تو خیابونا
سر میدونا:
عمو یادگار!
مرد کینه‌دار!
مستی یا هش‌یار
خوابی یا بیدار؟

*

مست ایم و هش‌یار،
شهیدای شهر!
خواب ایم و بیدار،
شهیدای شهر!
آخرش یه شب
ماه می‌آد بیرون،
از سر اون کوه
بالای دره
روی این میدون
رد می‌شه خندون...

یه شب ماه می‌آد
یه شب ماه می‌آد

Majid
akserver.ir_13953481701.jpg Majid
دوستی تعریف می کرد که صبح یک زمستان سرد که برف سنگینی هم آمده بود مجبور

شدم به بروجرد بروم...


هوا هنوز روشن نشده بود که به پل خرم آباد رسیدم...

وسط پل به ناگاه به موتوری که چراغ موتورش هم روشن نبود برخوردم...

به سمت راست گرفتم، موتوری هم به راست پیچید... چپ، موتوری هم چپ...

خلاصه موتوری لیز خورد و به حفاظ پل خورد و خودش از روی

موتور پرت شد توی رودخونه...


وحشت زده و ترسیده، ماشین رو نگه داشتم و با سرعت رفتم

پایین ببینم چه بر سرش اومد ، دیدم گردن بیچاره ۱۸۰ درجه پیچیده...

با محاسبات ساده پزشکی، با خودم گفتم حتما زنده نمونده...


مایوس و ناراحت، دستم را گذاشتم رو سرم و از گرفتاری پیش آماده اندوهگین بودم...

در همین حال زیر چشمی هم نیگاش می کردم،...


باحیرت دیدم چشماش را باز کرد... گفتم این حقیقت نداره...

رو کردم بهش و گفتم سالمی...؟


با عصبانیت گفت: "په **** مثل یابو رانندگی موکونی...؟ "


با خودم گفتم این دلنشین ترین فحشی بود که شنیده بودم...

گفتم آقا تو رو خدا تکون نخور چون گردنت پیچیده....


یک دفه بلند شد گفت: شی پیچیده؟ شی موی تو؟ هوا سرد بید کاپشنمه از جلو

پوشیدم سینم سرما نخوره!خندهنیشخند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:09 ·
ıllı YAŁĐA ıllı
tf6fan870pew9zg3vbch.jpg ıllı YAŁĐA ıllı


( ) {-130-} یعنی عاشقشم {-137-}



خانومیِ پشت میزی

نشستیُ هی کشته میدیُ

توی زنگ تفریحم

آویزونیم بهت مثه جا کلیدی



نه دیگه پا نمیدی

توی دلت ما رو راه نمیدی

دل سرد مثه یزیدی

ولی بازم واسم عزیزی



روسری رو میری عقب تو

ما داغ می کنیم مثه آدابتور

دورُ برت هست آدم پر

بپا نخورمت مثه آدمخور



پرت میکنه حواسمون خوشگله کلاسمون

هست نازُ مهربون خوشگله کلاسمون

چشماش رنگ آسمون خوشگله کلاسمون

هی کنار من بمون خوشگله کلاسمون



پرت میکنه حواسمون خوشگله کلاسمون

هست نازُ مهربون خوشگله کلاسمون

چشماش رنگ آسمون خوشگله کلاسمون

هی کنار من بمون خوشگله کلاسمون



چِشَم به درِ کلاسه تا تو بیای

قبل خودت بوی عطرت میاد

آخه میدونی که میدی کشته زیاد

با اون موی بلندتو چِشِ سیات



همه نگاها که شده خیره بهت

دلِ همه کلاس انگار گیرِ بهت

همه کَنه شدن نمیکنن ولت

اینا نمیدونن تو هم سنگ دلت



پاک کردی ما رو تو حواس پرت

پسرا کشیدن برات صف

از دور که میزنه لبات برق

دل منم میره برات ضعف



پرت میکنه حواسمون خوشگله کلاسمون

هست نازُ مهربون خوشگله کلاسمون

چشماش رنگ آسمون خوشگله کلاسمون

هی کنار من بمون خوشگله کلاسمون



خانوم نه پا میدی نه دست

حَدَقَل یه نگا بنداز از قصد

وای خانومی انگاری از دست تو ما خنگ شدیم

کاش تخته مثه تو جالب بود حالا یه چیزی من حالیم بود



میدونم دوس داری بم فوش بدی

ولی تقصیر خودتِ خوشگلی

تو کلاس بیدارم فقط به خاطر شما

رک بگم نبینمت مغزم میره کما



خوشگلِ دانشگاه، مشکلِ داشتنت

وای چقد قشنگه اون مانتوی کوتاه به تنت

خوشگلِ دانشگاه مشکل داشتنت

وای چقد قشنگه اون مانتوی کوتاه به تنت .
orkhan
orkhan
سلام {-35-}{-69-}{-69-}{-69-}
zahra
zahra
دیدگاه · 1393/02/9 - 17:44 ·
7
bamdad
bamdad
عشق با این همه نیرنگ عواقب دارد

جَدَلِ آینه و سنگ عواقب دارد

رود بی تاب برای لب دریاست ولی...

جاده فرسنگ به فرسنگ عواقب دارد

مثل موی تو بلند است و سیاه است و قشنگ

شب برای منِ دلتنگ عواقب دارد

باد هرزه ست ! برو شال سفیدی سرکن

سعی کن صلح کنی ، جنگ عواقب دارد

آخ ! زنبور عسل عاشق چشم ملکه ست

چشم های عسلی رنگ عواقب دارد
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/4 - 18:22 ·
5
zahra
zahra
دیدگاه · 1393/01/25 - 16:41 ·
7
zoolal
zoolal
خوک روزی به گاو گفت: مردم از طبیعت آرام و چشمان حزن انگیز تو به نیکی سخن می گویند و تصور می کنند
تو خیلی بخشنده هستی. زیرا هر روز برایشان شیر و سرشیر می دهی.
اما در مورد من چی؟...
من همه چیز خودم را به آنها می دهم از گوشت ران گرفته تا سینه ام را.
حتی از موی بدن من برس کفش و ماهوت پاک کن درست می کنند.
با وجود این کسی از من خوشش نمی آید. علتش چیست؟
می دانی جواب گاو چه بود؟جوابش این بود:
شاید علتش این باشد که"هر چه من می دهم در زمان حیاتم می دهم"
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/25 - 07:28 ·
5
zoolal
zoolal
بعضی ها نان نامشان را می خورند ،
بعضی ها نان جوانیشان را می خورند ،
بعضی ها نان موی سپیدشان را می خورند ،
بعضی ها نان پدرانشان را می خورند ،
بعضی ها نان خشک و خالی می خورند ،
بعضی ها اصلاٌنان نمی خورند.
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/25 - 07:19 ·
3
حمید
حمید
درهیاهوی زندگی دریافتم :
چه دویدن ها که فقط پاهایم را از من گرفت، در حالی که گویی ایستاده بودم…
چه غصه ها که فقط باعث سپیدی مویم شد، درحالی که قصه ای کودکانه بیش نبود…
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می شود و اگر نخواهد نمی شود!
کاش نه می دویدم و نه غصه می خوردم …
بلکه فقط خدا را می خواندم
فقط خدا را…
... ادامه
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ