یافتن پست: #ندای

ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
زندگی طرز نگاه من و توست ...

من به پشتوانه ی بلندای بودنت ...

خواهم ماند ... {-35-}
bamdad
bamdad
خواب رویای فراموشی هاست!

خواب را دریابم،

که در آن دولت خاموشی هاست...

من شکوفایی گل های امیدم را در رویاها می بینم،

و ندایی که به من می گوید:

گرچه شب تاریک است

"دل قوی دار"

سحر نزدیک است...
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/4 - 22:30 ·
7
Noosha
images.jpg Noosha
مائده
امروز خورشید شادمانه ترین طلوعش را خواهد کرد
و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت
قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت
فرشته آسمانی سالروز زمینی شدنت مبارک ک ک ک ک
{-253-}{-253-}{-253-}
{-218-} {-241-}
{ -220-}
{-217-}
{-227-} {-224-}
{-224-}{ -241-}
{-241-}{-241-}
bamdad
bamdad
بعد از مرگ از کسی پرسیدند :

جوانی خود را چگونه گذراندی ؟

ندایی از عرش برآمد که :

بدبخت ایرانیه ،

ولش کنین ،

برین سراغ سوال بعدی...

{-7-}
Noosha
Noosha
سلاااااااااااااااااااام به همه.شبتون بخیر.من اومد م م م {-165-}
Noosha
Noosha
عه وااااااااا یادم رفت...
سلام عرض میکنم خدمت همه دوستای گلم.من اومدم م م م .عصرتونم بخیر{-41-}
Noosha
Noosha
سلااااااام به همه.شبتون بخیر.من اومدم م م م {-41-}
Majid
Majid
پسر زنی به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشتند.

بنابراین زن دعا می کرد که او سالم به خانه باز گردد. این زن هر روز به تعداد اعضاء

خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و پشت

پنجره می گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آنجا می گذشت نان را بر دارد. هر روز مردی

گو‍ژ پشت از آنجا می گذشت و نان را بر میداشت و به جای آنکه از او

تشکر کند می گفت: «کار پلیدی که بکنید با شما می ماند و هر کار نیکی که انجام

دهید به شما باز می گردد


این ماجرا هر روز ادامه داشت تا اینکه زن از گفته های مرد گوژ پشت ناراحت و رنجیده

شد. او به خود گفت: او نه تنها تشکر نمی کند بلکه هر روز این جمله ها را به زبان

می آورد. نمی د انم منظورش چیست؟


یک روز که زن از گفته های مرد گو‍ژ پشت کاملا به تنگ آمده بود تصمیم گرفت از شر او

خلاص شود بنابراین نان او را زهر آلود کرد و آن را با دستهای لرزان پشت پنجره گذاشت،

اما ناگهان به خود گفت: این چه کاری است که میکنم؟ بلافاصله نان را برداشت و در تنور

انداخت و نان دیگری برای مرد گوژ پشت پخت. مرد مثل هر روز آمد و نان را برداشت و

حرف های معمول خود را تکرار کرد و به راه خود رفت


آن شب در خانه پیر زن به صدا در آمد. وقتی که زن در را باز کرد ، فرزندش را دید که

نحیف و خمیده با لباسهایی پاره پشت در ایستاده بود او گرسنه،

تشنه و خسته بود در حالی که به مادرش نگاه می کرد، گفت


مادر اگر این معجزه نشده بود نمی توانستم خودم را به شما برسانم.

در چند فرسنگی اینجا چنان گرسنه و ضعیف شده بودم که داشتم از هوش می رفتم.

ناگهان رهگذری گو‍ژ پشت را دیدم که به سراغم آمد. او لقمه ای غذا خواستم و او یک نان

به من داد و گفت: «این تنها چیزی است که من هر روز میخورم امروز آن را به تو می دهم

زیرا که تو بیش از من به آن احتیاج داری


وقتی که مادر این ماجرا را شنید رنگ از چهره اش پرید. به یاد آورد که ابتدا نان زهر آلودی

برای مرد گوژ پشت پخته بود و اگر به ندای وجدانش گوش نکرده بود و نان دیگری برای او

نپخته بود، فرزندش نان زهرآلود را می خورد. به این ترتیب بود که آن زن معنای سخنان

روزانه مرد گوژ پشت را دریافت


هر کار پلیدی که انجام می دهیم با ما می ماند و نیکی هایی که انجام می دهیم

به ما باز میگردند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:08 ·
1
Noosha
Noosha
@bamy
{-109-}
رضا
رضا
چی شد دیگه نه خبری از پارتی هست نه خبری از تفسیر سریال و فیلم هست ؟
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
ســـــــَلآم{-99-}زود جــَوابَــــمو بدینــــــــآ{-38-}
Noosha
Noosha
سلااااااااااااااااااام به همه.شبتون بخیر.من اومدم مم م م {-41-}
رضا
رضا
وقتهایی هست هر چقدر فکر میکنی موفق نمیشی به نتیجه برسی سعی میکنی باز تلاش کنی اما هرچی پیش میری کمتر نتیجه می گیری . بهتره مدتی به موضوع فکر نکنی اینجوری راه حل جدید به ذهنت میاد .
... ادامه
zahra
zahra
باتوالفبای عشق را آموختم،ندای قلب عاشقم را به گوش همه رساندم،تو



همه گمشده ام شدی،به تو و کلبه عشقمان بالیدم،حال که چنین شیفته



توأم، باش تا در کنارت آرامش بیابم
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/4 - 10:58 ·
4
صوفياجون
thumb_HM-20136214915467517621397923446.3774.jpg صوفياجون
و به همه از جمله باشه {-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
انشاالله همه{-35-} مادرا{-35-} و{-35-} پدرا {-35-}سالم و سرزنده باشن بالای سر بچه هاشون {-35-}{-35-}{-35-}
و خدا همه{-35-} مادرا{-35-} و{-35-} پدرا {-35-}رو که بین ما نیستن رو ببخش و. بیامرزه {-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
صوفياجون
صوفياجون
سلوووووو من اوووومدم{-23-}{-35-}{-35-}{-35-} ولی باید زوودی برم {-51-}{-9-}{-15-}یعنی به خودم قول دادم یه شب ساعت 11:30 بخوابم {-43-}{-43-}
Noosha
Noosha
سلاااااااااااااااااااااااااام به همه.شبتون بخیر.خیلی دلم گرفته...اومدم پیش شما شاید کمی از این حال و هوا دربیام{-60-}
صوفياجون
صوفياجون
سلوووووو به همگی من اووومدم یه سری بزنم {-35-}{-35-}{-23-}{-23-}{-32-}
صوفياجون
صوفياجون
سلوووووو من اووومدم ولی باید زودی برم فردا باید زودی برم سرکار {-21-}{-35-}{-23-}{-43-}
ParNiyA
milk-shake-food-blueberries-raspberries-berries-mugs-glasses-leaf-694x417.jpg ParNiyA
سرشار از ویتامین های C وK
صوفياجون
صوفياجون
سلووووو من اووومدم یووووهوووو{-35-}{-35-}{-23-}
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ