یافتن پست: #واژه

しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
لغت نامه هاى دنیا را باید آتش زد !
جلوى واژه ى نبودن نوشته اند : “عدم حضور شخصى یا چیزى” ؛ همین !
چقدر نبودن تو را ساده فرض مى کنند ؟!
دیدگاه · 1392/05/20 - 14:25 ·
2
نگار
نگار
یک…
یک درخت میتواند شروع یک جنگل باشد؛
یک لبخند میتواند آغازگر یک دوستی باشد؛
یک دست می تواند یاریگر یک انسان باشد؛
یک واژه می تواند بیانگر هدف باشد؛
یک شمع می تواند پایان تاریکی باشد؛
یک خنده می تواند فاتح دلتنگی باشد؛
امید می تواند رافع روحتان باشد؛
یک نوازش می تواند راوی مهرتان باشد؛
یک زندگی می تواند خالق تفاوت باشد؛

امروز آن “یک” باشید…
... ادامه
مائده
43831003917618724114.gif مائده
نمـــــیـدانــــی ،
چه دردی دارد !
وقـــتـی …
حــــالـم…
در واژه هــا هــم نــمی گنــــجــد …
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
خواستم بگویم به جهنم که رفتی دیدم واژه ی بهتری هم وجود دارد … به همین روزهای من که رفتی …
دیدگاه · 1392/05/15 - 23:12 ·
5
Majid
Majid
سخت است قلبت از غمی افسرده باشد،

ذهنت تمامِ واژه ها را خورده باشد...

لبریز باشی از غم و چیزی نگویی،

اشکت درونِ بغض هایت مرده باشد...

یا حال و روزت در دلِ بیتی نگنجد

یا واژه ها را باد با خود برده باشد...

لبخندِ تلخت را ببینندو نفهمند

در باغِ گل یاسِ دلت پژمرده باشد...

شاید که دردت بابتِ دردِ دلت نیست

شاید دلت از بی کسی آزرده باشد
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/15 - 17:24 ·
3
مائده
942743_485789471508984_1468984923_n.jpg مائده
خــــــــــــــ ــــــــداوندا

به دل نگیر اگر گاهی" زبانم " از شُکر َت باز می ایستد!!!

تقصیری ندارد...قاصر است ؛

کم می آورد در برابر بزرگی ات ...

لکنت می گیرند واژه هایم در برابرت ...
... ادامه
مائده
Fallen-Danbo.jpg مائده
دیری است آوازهای من
از زخمه ساز نام تو آغاز می شود
وز دوریت گل واژه های اشک
از ابرهای حنجره ام لب باز می کند
ای گمشده
ای دورتر ز خاطرات کودکی
اینک میان جنگل فراق تو
این ساز خسته ام
دیوانه وار آوازهای بی قرار را
برزین بالهای خاطره ام رم می دهند
من می مانم ‚ من می مانم
با نام تو ‚ با یاد تو ‚ با روزهای دیدنت
با روز سخت رفتنت
و باز می بینمت به روی زلف باد
که به دوردستها خیره گشته ای
و ابرهای سوگوار به روی شانه های تو
سرود گریه ساز کرده اند
نرو ‚ نرو ‚ نرو
بمان برای روزهای خستگی
برای روزهای پرخیال شب
بمان....
... ادامه
Morteza
Morteza
"ع ش ق"


واژه ی غریبیست عشق...


لحظه ای آبادت میسازد، لحظه ای ویران!


لحظه ای پادشاهی، لحظه ای گدا


پر است از فراز و نشیب، دوری و نزدیکی


تضاد و تفاهم، شک و یقین...


عجیب قدرتمند است و جادو میکند!


خانه ات آباد، ویرانگر لحظه هایم


برقرار باشی در دلم تا همیشه


ای فاتح شبهای با تو بودنم


... ای عشق...
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/12 - 16:08 ·
6
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
چایخانه دلت عجب مشتری دارد....

قهوه چی طعم تلخ شعرم را

باور کن....

اگر حبه قندی از نفسهایت

واژه ام را شیرین کند

تا ابد برایم

کافیست...
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/12 - 11:44 ·
2
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
به دنبال چه سرگردان و مستم
چه چیزی ساختم در بند هستم
جز این تن باختم من سخت خستم
کجا مانده تمام خاطراتم
کجا بردم اتاق تنگ و خانم
پس از آن که به خاک پست رستم
به خود گفتم چرا دنیا پرستم
فدای تو تمام روزگارم
تویی راز قشنگ آموزگارم
ببینم بودنت من بعد رفتن
نبینم غصه هایت قصه من
برای تو تمام واژه هایم
تویی ساز رهای آسمانم
من اما غافلانه رخت بستم نمی دانم چه شد آخر شکستم
نریزی بر مزارم اشک هایت
نشستم من کنارت تا نهایت
نخوانی شعرهایم نادمانه
شنم من خنده های تو شبانه
ازین پس من دگر آزاد هستم
بدان از تو ولی دل نگسستم
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/12 - 11:36 ·
2
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
مادر ، تک‌واژه‌ای‌ست زیبا.
مادر، عین زیبایی‌ست و البته که زیباتر از زیبایی چیزی نیست.
قلب بزرگ خدا در سینه‌ی مادران می‌تپد.
مادر، دستی بر گهواره دارد و دستی در دست خدا.
آن‌گاه که مادر، گهواره را تکان می‌دهد ، عرش خدا به لرزه درمی‌آید.
و همه‌ی فرشتگان سکوت می‌کنند تا زیباترین سمفونیِ هستی را بشنوند: لالایی مادر را.
هیچ سنگی به آن سنگینی نیست که بتوان آن را در یک کفه‌ی ترازو نهاد و در کفه‌ی دیگر آن، وزن مهر و قدر و قیمت مادرانه را سنجید.
پدر، باران است و مادر، خاک حاصلخیز!
و زندگی
با وجودِ این دو موجودِ همزاد است
که سبزِ سبز و آبیِ آبی‌ست...


مادر، عنوان عاشقانه‌ترین شعر خداست. شعری که مضمون آن جز عشق نیست.
مادر، همان عشقی‌‌ست که در هیأت آدمی بر خاک گام برمی‌دارد.
مادر، چیزی‌ست شبیه خودش.
هیچ‌چیز شبیه مادر نیست،
مادر، فقط مادر است...
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/12 - 11:30 ·
3
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
درد دارد . . .



وقتی حالم در واژه ها نمی گنجد



حوصله ام برفیست با یک عالمه



قندیل دلتنگی از گوشه دلم آویزان



کافیست کمی"ها" کنید تا آب شوم. .
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/9 - 23:49 ·
1
Mostafa
Mostafa
عشق

عشق یک واژه ی زلال است ، تو باید باشی

قلب من زیر سوال است ، تو باید باشی

فال حافظ زدم آن رند غزلخوان هم گفت...

زندگی بی تو محال است ، تو باید باشی...


لیلا قربانیان
... ادامه
Mostafa
Mostafa
بغض ِ بی واژه

بغض بی واژه ای روی شعرم
امشب از آسمانت چکیده
باید آهسته بنویسم این بار
تا کسی گریه ام را ندیده

می نویسم به تو تا بدانی
از خودم از همین دل سروده
سهم من روزگار بدی شد
سرنوشتی که دست تو بوده

باید آهسته بنویسم این بار
روزگارم تماماً سیاه شد
آمدی خط زدی روی مشقم
ساده گفتی به من اشتباه شد

من برای تو جنگیده بودم
تا که شاید به سمتت بیایم
فاصله سهم ما شد که اینک
تو جدایی و من هم جدایم

باید آهسته بنویسم این بار
باعث گریه هایم تویی تو
لااقل یک شبی مهربان باش
مرهم زخم های دلم شو

MahnaZ
MahnaZ
گریه فقط کاره منه تو اشکاتو حروم نکن
به واژه ای نمیرسی اینجوری پرسو جو نکن
فاصله ها مال منن تو فاصله نگیر ازم
بمون که باورت بشه گریه نمیشه سیر ازم .
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/3 - 06:00 ·
6
مائده
images.jpg مائده
ﺩﺭ ﺳﺮﻡ ﻏﻮﻏﺎﺳﺖ
ﭘﺮﻡ ﺍﺯ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﻋﺎﺟﺰﻧﺪ ﺍﺯ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺍﺕ
ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﻢ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﺗﺎ ﺗﻮﺭﺍ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﺑﺎ ﻣﻦ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ؟
ﮐﻪ ﺑﯽ ﻭﻗﻔﻪ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﺁﻧﺠﺎﺳﺖ
ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ
ﺗﻨﻬﺎﯾﺖ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ
ﺑﺎ ﺩﻟﻢ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ؟
ﮐﻪ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﯼ ﺧﯿﺎﻟﻢ
ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ
ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﻮ
ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ
ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﯼ
ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﭘﺮﯾﺎﻥ
ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ
ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺟﺎﺩﻭﯾﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﮐﺎﺵ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯼ
ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ
ﻣﺪﺕ ﻫﺎﺳﺖ
ﺗﺸﻨﻪ ﯼ ﻗﺪﻡ ﺯﺩﻥ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ م....
... ادامه
Reza Babaei
Reza Babaei
دنبال واژه نباش؛ کلمات فریبمان میدهند
وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش میرود
فاتحه ی بقیه حروف را باید خواند …
Mostafa
Mostafa
از میان دو واژه انسان و انسانیت، اولی در میان کوچه‌ها و دومی در لابلای کتاب‌ها سر‌گردان است.

- ویکتور هوگو
دیدگاه · 1392/04/26 - 10:45 ·
4
iman
iman
لیاقت می خواهد واژه ” ما ” شدن
لیاقت می خواهد ” شریک ” شدن
تو خوش باش به همین ” با هم ” بودن های امروزت
من خوشم به خلوت تنهایی ام
تو بخند به امروز…
من میخندم به فرداهایت
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/26 - 00:33 ·
6
Mostafa
Mostafa
سعی کنید دوس دختراتونو به واژه عزیزم عادت بدین تا یه وقت به خاطر قاطی کردنه اسماشون توی دردسر نیفتین {-7-}
Mostafa
Mostafa
خدا و شیطان
شهرزاد
-186054022.jpg شهرزاد
اينجا سرزمين واژه هاي وارونه است: جايي که گنج, "جنگ" مي شود... درمان, "نامرد" مي شود... قهقه , "هق هق" مي شود... اما دزد همان "دزد" است ... ... ... درد همان "درد..." و گرگ همان "گرگ....
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/23 - 16:31 ·
5
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ