یافتن پست: #ویران

مائده
biraktingittin.jpg مائده
ای شب بمان ...........
فردایم را به جوی آبی ریختم که بیهوده می گذشت ....
تند می شود روزگارم ..
چون تند بادی که دنیای آبادی را ویران می کند...
چشم ام قلقلک می شود .........
صدای شکستن می آید.......
بر گورستانی که اشک میریزم.......
کسی هست , خود ایستاده ام ..
کند می شود ...
نسیمی می وزد...
چه سود ...
عشق هم ماندنم را به انتظار بازی می دهد..
جانم زجر می کشد ..
گاهی هم زجه می کشد که عشق سلاخی بیش نیست.
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/30 - 04:22 ·
7
شهرزاد
شهرزاد
آنچه ویرانمان میکند ، روزگار نیست ،

بلکه : حوصله های کوچک و آرزوهای بزرگ است...
دیدگاه · 1392/04/29 - 12:32 ·
7
شهرزاد
شهرزاد
گلا یه ها عیبی ندارد

کنایه ها ویران میکند...
Mostafa
30b4734ee71421df90710b1affca9225-425.jpg Mostafa
می گویند : سـاده نیست . . .

گذشتن از كسى كه گذشته هایت را ساخته و آینده ات را ویران كـرده ...!!!

امـا من گذشتم . . .
دیدگاه · 1392/04/23 - 23:42 ·
4
Morteza
Morteza
اگر خودکار بهت بدن که اندازه یه جمله جوهر داشته باشه
چی باهاش مینوشتی ؟
♥هـــُدا♥
جــدایی (1151).jpg ♥هـــُدا♥
حوا!
بیا سیب را سر جایش بگذاریم
جبرییل را بکشیم
عزراییل را شکنجه دهیم
بهشت را ویرانه کنیم
شاید به زمین رانده نشویم و
میان جهنم رها شویم
این روزها
تاوان گناه سیب بسیار سنگین است
و من
بیشتر از همیشه خسته
بیا سیب را سر جایش بگذاریم
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/20 - 11:43 ·
6
mohammad
images mohammad
عشق یعنی..........
عشق یعنی دلبستن

عشق یعنی عاشق شدن

عشق یعنی ساختن و سوختن

عشق یعنی زیر باران خیس شدن

عشق یعنی دوتا شدن

عشق یعنی درمان کردن دل شکسته

عشق یعنی خورد شدن

عشق یعنی سوختن

عشق یعنی ویران شدن

عشق یعنی تنها شدن

عشق یعنی تو خود نگه داشتن

عشق یعنی اشک ریختن برای یار

عشق یعنی انتظار

عشق یعنی دیوانه شدن

عشق یعنی صد بار شکت خوردن ولی شکستن بلد نبودن
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/27 - 01:39 ·
4
mohammad
mohammad
داداشت
قلبم را شکستی خوردم کردی ویرانم کردی خوشی هایم را از من گرفتی.
اما من شکستن بلد نبودم..........
زندگیم تمام شد.تمام......
خوشی هایم تمام شد. تمام..........
تو تمامش کردی همان تو تو تو تو تو
خدا میداند که هیچ کم نزاشتم اما تو مرا شکستی
آتیش زدی دستت را محکم از دستم کشیدیو رفتی.
قول داده بودی نری اما رفتی..............
ولی بازم دوستت دارم.
همان طور که قول هایت را شکستی دعا میکنم .........
دعا میکنم...... خداوند همان طور که تو مرا شکستی و خوشی هایم را ویران کردی
زندگیت را پور از شادی و و و و کند.
کاش لال میشدم و دعا نمیکردم.
عشق با ع است نه الف و تو این را نفهمیدی.
قریبه بودی آشنا که شدی شکستی
باز هم دوستت دارم برگرد نجاتم ده.
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/27 - 01:34 ·
4
.
.
روزگاری جاده ای بودم غرق تردد
جاده ای که از رفت و آمد لحظه ای خالی نمی شد
من که بسیار غریبان را به آبادی رساندم
عاقبت خود ماندم و ویرانه و تنهایی خود
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/18 - 08:35 ·
3
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
دیگر نخواهد شد کسی مهمان آتش آن شمع را خاموش کن! پروانه مرده است راحت بخواب ای شهر! آن دیوانه مرده است در پیله ابریشمش پروانه مرده است در تُنگ، دیگر شور دریا غوطه‌ور نیست آن ماهی دلتنگ، خوشبختانه مرده است یک عمر زیر پا لگد کردند او را اکنون که می‌گیرند روی شانه، مرده است گنجشکها! از شانه‌هایم برنخیزید روزی درختی زیر این ویرانه مرده است
دیدگاه · 1392/03/17 - 09:54 ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
کسی دیگر نمی کوبد در این خانه ی متروک ویران را
کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم
و من چون شمع میسوزم و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند
و من گریان و نالانم و من تنهای تنهایم
درون کلبه ی خاموش خویش اما
کسی حال من غمگین نمی پرسد
ومن دریای پر اشکم که توفانی به دل دارم
درون سینه ی پر جوش خویش اما
کسی حال من تنها نمی پرسد
و من چون تک درخت زرد پاییزم
که هر دم با نسیمی میشود برگی جدا از او
و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/17 - 09:53 ·
7
♥هـــُدا♥
196.jpg ♥هـــُدا♥
...شبــــــی مست میگذشتم از کنار کوچه ای

چشـــــــم مستم افتاد بر ویرانه ای

...لنگ لنگان پیش رفتم تـــــــــا کنار پنجره

وای... دیدم صحنه ی ویرانه ایی

...پــــــدری کور و فلج اندر کوچه ای

...مـــــــــادری مات و پریشان همچو پروانه ای

...پســـــــرک از سوز سرما دندان به هم میلرزاند

...دختــــــــرک در عیش و نوش با بیگانه ای

...از آن روز قسم خوردم توبه کردم

...که نروم مست بر ویـــــــــرانه ای

...تـــــــــــا نبینم دخــــــــتری

...عفت فروشد

.. .بهر نان خانه ای
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/14 - 00:12 ·
7
.
.
بسوزد دلت که سوزاندی دلم را
به ویرانی کشاندی منزلم را

فکندی زیر پا احساس و شورم
نکردی رحم، حتی بر غرورم
دیدگاه · 1392/03/12 - 23:19 ·
5
نگار
نگار
تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام
دردِ یک اتفاق که شاید با اتقا قِ تـو
دردش متفاوت باشد ویرانم می کند
من از دست رفته ام ، شکسته ام
می فهمی ؟
به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛
اما اشک نمی ریزم
پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/4 - 01:23 ·
7
Mostafa
Mostafa
چیزی ویرانگرتر از این نیست که دریابیم

فریب همان کسانی را خورده ایم که باورشان داشته ایم

(لئو بوسکالیا)
دیدگاه · 1392/02/19 - 01:29 ·
4
Mostafa
Mostafa
نکاتـی مهـم برای آمـادگی لازم در برابر زلـزله
Mostafa
Mostafa
نغمه همرازان



نبینی در جهان دیگر، ز همرازی دمی خوش تر
که در جهان راز نهان، نماند از دست زمان
اگر یک دم، باشد از همدلی ها اثر
در این عالم خوش تر از آن نباشد دگر
که در محفل دم سازان، بود نغمه همرازان
بود نغمه همرازان
نه رازی در جهان ماند، نه بوی گل نهان ماند
در صبح خندیدن گل نه بیدارم نه در خوابم
نه آرامم، نه بی تابم
دلم تشنه دیدن گل
چه شود، ای غم که در این عالم
دل ما یک دم بشود خرم
که جهان نیست مگر شور و شرر
رود از جلوه گل رنگ دگر
گر چه از جور زمان خنده گل کوتاه است
بهر دلداه همان لحظه گل دلخواه است
قدر این لحظه بدار بر رخ جانانه نگر
جلوی گنج نهان در دل ویرانه نگر
جلوی گنج نهان در دل ویرانه نگر
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/17 - 18:41 ·
1
Mostafa
Mostafa
ای دل بشتاب



تا به کی این چنین بی خبر ز خود در زندگانی
دیده وا کن ببین، میرود ز کف دار جوانی
زین همه هیاهو یک زمان رها شو
گم گشتی، پیدا شو
تا به کی چنین سر گردان
خسته و غمین، بی سامان
بگذر زمان
برخیز از خواب ای دل بشتاب
خود را ای جان برهان از طوفان
شوری بر پا کن و دستی افشان
میرود عمر گران، مانند تیری ز کمان
وا کن دمی دیده جان، بنگر چرا آمدی به جهان
به صفا دل را، گلستان کن شب جان را چراغان کن
به هنگام سحر، یک نظر سوی جان بنگر
ز جا برخیز، شاد و شور انگیز
تا نفس داری از پا منشین
منشین یک دم پریشان و غمین
راحت ار خواهی، دل پریشان کن
گوهر جان را صرف جانان کن
در دل طوفان، دل به دریا زن
موج هستی را بر خود آسان کن
بنیاد بد عهدی ویران کن
ناله نیران در دلت بنشان
سینه را ای جان چون نیستان کن
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/17 - 18:40 ·
2
نگار
نگار
مردم اغلب بی انصاف, بی منطق و خود
محورند,ولی آنان را ببخش
.

اگر مهربان باشی تو را به داشتن
انگیزه های پنهان متهم می کنند,ولی مهربان باش

اگر موفق باشی دوستان دروغین
ودشمنان حقیقی خواهی یافت,ولی موفق باش.

اگر شریف ودرستکار باشی
فریبت می دهند,ولی شریف و درستکار باش .

آنچه را در طول سالیان سال
بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند,ولی سازنده باش
.

اگر به شادمانی و آرامش دست یابی
حسادت می کنند,ولی شادمان باش
.

نیکی های درونت را فراموش می
کنند.ولی نیکوکار باش
.

بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی
اگر هیچ گاه کافی نباشد.

و در نهایت می بینی هر آنچه
هست همواره میان "تو و خداوند" است نه میان تو و
مردم
دکتر علی
شریعتی
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/14 - 16:20 ·
3
Mostafa
Mostafa
گلایه ها عیبی ندارد ، کنایه هاست که ویران می کند . .
دیدگاه · 1392/02/12 - 01:30 ·
5
Mostafa
Mostafa
آنچه ویرانمان میکند روزگار نیست حوصله های کوچک وآرزوهای بزرگ است.
دیدگاه · 1392/02/11 - 21:14 ·
5
Mostafa
Mostafa
گلایه ها عیبی ندارد ، کنایه هاست که ویران می کند . .
دیدگاه · 1392/02/2 - 21:50 ·
3
LeilA
LeilA
در این روزها و شبهای مقدس نیم نگاهی را محتاجم که دوستی به پهنای قلب مهربانش به سوی کلبه ی ویرانه ی دل من بیندازد پس ای مهربان التماس دعا دوستان
.
.
.
دعا کنید یه طوفان در راهه ممکنه زندگیمو نابود کنه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
th (5).jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
همیشه که نباید زلزله بیاید
تا ویــــــــــــــــرانی را ببینی
همین که تنـــــــــــــها شدی
ویرانــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــی
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/23 - 01:04 ·
7
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ