یافتن پست: #پیر

bamdad
bamdad
آﻳﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ :
ﺍﮔﺮ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 11 ﺭﻭﺯ ﻧﺨﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﺧﻮﺍﺑﺘﺎﻥ ﺑﺒﺮﺩ، ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ ...!

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺩﺭ ﺩﺍﻧﻤﺎﺭﮎ ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﭘﻮﻝ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺮﻭﻧﺪ،

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺷﻤﺎ 200 ﻣﺎﻫﯿﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﯾﮏ ﻗﺪﻡ ﺑﮑﺎﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﺪ،

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺩﻟﻔﯿﻦ ﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺗﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺳﻢ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ،

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺩﺳﺖ ﺧﻂ ﺑﺪ ﺩﮐﺘﺮﻫﺎ ﺳﺎﻟﯿﺎﻧﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﺮﮒ 7000 ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ۱۰ ﺳﺎﻝ ﮐﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪ، ﺻﻮﺭﺕ ۱۵ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻫﺮ ﻓﺮﺩ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ 60 ﻫﺰﺍﺭ ﻓﮑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ 80 ﺩﺭﺻﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻨﻔﯽ ﺍﺳﺖ !

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﺨﺺ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺍﺷﮑﺶ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ٬ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺍﺳت ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ
ﭼﺸﻢ ﭼﭗ ﺑﺎﺷﺪ٬ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﺍﺳﺖ خداييش ميدونستين؟؟!!

{-39-}
دیدگاه · 1393/06/4 - 22:44 ·
3
bamdad
bamdad
موقع خسته شدن به دوچیز فکر میکنم ؛ آنهایی که منتظر شکست من هستند تا به من بخندند و

آنهایی که منتظر پیروزی من هستند تا با من بخندند...
niushaaaaaaa&pouriaaaaaaaa
niushaaaaaaa&pouriaaaaaaaa
کاش تو روم یکم حس خجالت داشتیو از اولش باهام صداقت داشتی چی شد تا حرف از صداقت شد یهو صدات قطع شد تو با من گرم بودی دستات چرا سرد شد؟؟ چن وقتیه که خدارو شکر بهترم ولی بازم نمیشه از تو بگذرم هنوزم قفلم روت هر چن که حضورت همه جا فقط باعث افتم بود..تو خودم با یارو دیدمت به حرفات شک کنم یا بو پیرنت که غرق عطر مردونس پس چرا خوردم از تو من رودست ...پس برو گمشو تف به ذاتت اینا همه کمبوده عقده هاته جا زدی خوبیامو با بدی جواب نمی دادی می مردی به همه پا ندی؟؟برو همیچی نمیاری ازم زندکیم بی تو پاشید از هم...من به نبوده تو راضی هستم چون تو رفتیو نذاشتی خالی دستم ..هنوزم اخلاقای بدتو باز داریشون؟؟کثافت کاریاتو میکنی ماس مالیشون..این یارو کیه که همش بهت زنگ میزنه نکنه رابطه ی کاری داری باز با ایشون
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/22 - 02:06 توسط Mobile ·
4
حمید
525401_HQg5AAGq.jpg حمید
عشق حقیقی، داستان رومئو و ژولیت نیست که با هم از دنیا رفتند

بلکه حکایت مادر بزرگ و پدر بزرگ است که به پای هم پیر شدند . . .
bamdad
bamdad
داستان باغبان و چیدن سیب(از زبان سیب)

دخترک خندید و
پسرک ماتش برد !که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست،
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد !غضب آلود به او غیظی کرد !این وسط من بودم،
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم،
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندان ِ
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام !هر دو را بغض ربود…دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
” او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! ”پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
” مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! ”سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت

{-35-}
Morteza
Morteza
آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن . . .
وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن . . .
وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن . . .
به سلامتی همه مادرای دنیا . . .
... ادامه
حمید
حمید
به کوچه ای رسیدم که پیرمردی از ان خارج میشد
به من گفت : نرو که بن بسته !
گوش نکردم ، رفتم
وقتی برگشتم و به سر کوچه رسیدم
پیر شده بودم . . .
... ادامه
حمید
525401_0VJg0KIT.jpg حمید
مَحرم تن بودن، با مَحرم دل شدن تفاوت دارد …



بادی که بوی پیرهنت را میاورد

ده درصدش هواست ، نود درصدش شراب !
رضا
00990211.jpg رضا
10 دیدگاه · 1393/05/10 - 14:29 در ورزش ·
7
bamdad
bamdad
نمی دانم چه حکایتیست . . .

اما برخی از کلمه ها

برخی از جمله ها

هزار سال بزرگت میکنند

به اندازه ی 1000 سال پیر میشوی

لبخندهایت هم . . .

بزرگ میشوند

بگذار هرکاری دوست دارند بکنند

چشم های من همیشه "جوان" خواهند ماند

{-61-}
دیدگاه · 1393/05/7 - 22:50 ·
5
صوفياجون
صوفياجون
پس از مرگم در سوگ من منشین
آن هنگام که بانگ ناخوشایند ناقوس مرگ را می شنوی
که به دنیا اعلام می کند: من رها گشته ام ؛
ازاین دنیای پست , از این مأمن پست ترین کرم ها
وحتی وقتی این شعر را نیز می خوانی, به خاطر نیاور
دستی که آنرا نوشت, چرا که آنقدر تو را دوست دارم
که می خواهم در افکار زیبایت فراموش شوم
مبادا که فکر کردن به من تو را اندوهگین سازد
حتی اسم من مسکین را هم به خاطر نیاور
آن هنگام که با خاک گور یکی شده ام
هر چند از تو بخواهم این شعر را نگاه کنی
بلکه بگذار عشق تو به من , با زندگی من به زوال بنشیند
مبادا که روزگار کج اندیش متوجه عزاداری تو شود
و از اینکه من رفته ام (از جدایی دو عاشق) خوشحال شود.
{-35-}{-35-}
رضا
b48c5caa270b97eebb29a18949290e5d_500.jpg رضا
اگر حوصله داشته باشن کنیم .

فقط چند تا نکته رو رعایت کنید :
1. فقط یک بیت از شعر رو تو نظرات بنویسید و حتما اسم شاعر هم همراهش باشه در صورت امکان بزنید مثلا و...

2. شعری که می نویسید حرف اولش باید مشابه آخرین حرف شعری باشه که نفر قبلی نوشته .

3. طوری شعرها رو اضافه کنید تا بقیه هم مشارکت کنن یعنی بعد از نوشتن یک بیت شعر صبر کنید نفر بعدی جواب بده .

4. نظرات اضافی حذف میشن .

من یک بیت از حافظ رو میگذارم تا بقیه ادامه بدن .
دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید/زینهار ای دوستان جان من و جان شما
iman
423913984973639486_25.jpg iman
!!!!!!!
Majid
5.jpg Majid
همان راند اول بود که استخوان گونه اش را رقیبش خورد کرد و شکست ... اما ایمان داشت به غیرتش ، به زور بازویش که با همه دنیا جنگیده تا به این مسابقه برسد ،
درد را فراموش کرد و آنقدر جنگید تا پیروز شود و طلای مسابقات را بگیرد ...

الهه منصوریان دختر با غیرت ایرانی که در مسابقه فینال ووشو ، با آنکه در همان راند نخست استخوان گونه اش شکست ، مسابقه را تا انتها ادامه می دهد و پیروز رقابت می شود تا طلا بگیرد و با این کار غیرتش را به رخ جهان بکشد ... یه لایک برا این دختر باغیرت
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/1 - 13:23 ·
6
Majid
index.jpg Majid
شعر زیبای حمید مصدق

توبه من خنديدي و نمي دانستي

من به چه دلهره از باغچه همسايه

سيب را دزديدم

باغبان از پي من تند دويد

سيب را دست تو ديد

غضب آلوده به من كرد نگاه

سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك

وتو رفتي و هنوز،

سال ها هست كه در گوش من آرام،آرام

خش خش گام تو تكراركنان

مي دهد آزارم

و من انديشه كنان

غرق اين پندارم

كه چرا ، خانه كوچك ما سيب نداشت



جواب بسیار زیبای فروغ فرخ زاد :

من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه


پدر پیر من است
من به تو خندیدم

تا که با خنده خود پا

سخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک

لرزه انداخت به دستان من و

سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک

دل من گفت: برو

چون نمی خواست به خاطر بسپارد

گریه تلخ تو را

و من رفتم و هنوز

سالهاست که در ذهن من آرام آرام

حیرت و بغض تو تکرار کنان

می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت...
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/31 - 02:27 ·
1
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
هنوز به#دیدار خدا روند ...
هنوز به دیدار خدا می روند ...
خدایی که در یک مکعب سنگی خود را حبس کرده !! خدا همین جاست ، نیازی به سفر نیست ! خدا همان گنجشکی است که صبح برای تو می خواند ،خدا در دستان مردی است که نابینایی رااز خیابان رد می کتد ،خدا در اتومبیل پسری است که مادر پیرش را هر هفته برای درمان به بیمارستان می برد ،خدا در جمله ی " عجب شانسی آوردم"است !! خدا خیلی وقت است که اسباب کشی کرده و آمده نزدیک من و تو!! خدا کنار کودکی است که می خواهداز فروشگاه شکلات بدزد !! خدا کنارساعت کوک شده ی توست، که می گذارد 5 دقیقه بیشتر بخوابی!! از انسانهای این دنیا فقط خاطراتشان باقی می ماند و یک عکس با روبان مشکی ، از تولدت تا آن روبان مشکی ، چقدر خدا را دیدی ؟! خدا را 7 بار دور زدی یا زیر باران کنارش قدم زدی ؟خدا همین جاست ، نه در عربستان! خدا زبان مادری تو را می فهمد ، نه عربی !
{-35-}خدایا دوستت دارم{-35-}
رضا
رضا
یا تیر هلاکم بزنی بر دل مجروح/یا جان بدهم تا بدهی تیر امان را
mehrab
mehrab
هرگزچیزی(کسی) را که به آن علم نداری پیروی مکن ، که چشم و گوش و دل همه مسئولند / اسراء آیه۳۶ /
دیدگاه · 1393/04/28 - 14:57 ·
3
ıllı YAŁĐA ıllı
2014-0714_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
مائده
مائده
یک درختِ پیرم و سهم تبرها می‌شوم
مرده‌ام، دارم خوراکِ جانورها می‌شوم

بی‌خیال از رنجِ فریادم ترد‌ّد می‌کنند
باعث لبخندِ تلخِ رهگذرها می‌شوم

با زبان لالِ خود حس می‌کنم این روزها
هم‌نشین و هم‌کلام ِ ‌کور و کرها می‌شوم

هیچ‌کس دیگر کنارم نیست، می‌ترسم از این
این‌که دارم مثل مفقود الاثرها می‌شوم

عاقبت یک روز با طرزِ عجیب و تازه‌ای
می‌کُشم خود را و سرفصلِ خبرها می‌شوم!

"نجمه زارع"
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/26 - 20:10 ·
5
صوفياجون
صوفياجون
همسر مورد علاقه ی خودتونو انتخاب کنین:
1.
2.
3.
4.
5.
6.
7.
8.
9.
10.
11.
12.
13.
14.
15.
16.
17.
18.
اول انتخاب کنین بعد تو بنویسین منم جوابشو تو مینویسم . (مدیونی اگه انتخابت رو عوض کنی
) {-35-}{-35-}{-7-}
ıllı YAŁĐA ıllı
203211_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
نمیخواستم ریا شه مجبور شدم {-64-}
ıllı YAŁĐA ıllı
779859_orig.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
این عالی بود {-64-} نوشته بود پیراهنشو داد به من {-18-}
2 دیدگاه · 1393/04/24 - 19:28 در ورزش ·
5
bamdad
bamdad
پیری شاید از اونجایی شروع میشه ؛

که از یکسری از آرزوهات منصرف میشی..!!
دیدگاه · 1393/04/23 - 13:50 ·
3
صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ