#نخند
کجاها نبایدخندید؟؟؟؟؟
به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !
به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی...
نخند ...
نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...
بار می برند...
بی خوابی می کشند...
کهنه می پوشند...
جار می زنند...
سرما و گرما را تحمل می کنند...
و گا.هی خجالت هم می کشند
خیلی ساده ... نخند دوست من!!!
هرگز به آدم ها نخند...
ععععععه اینو چرا الان من دیدم!
1393/08/14 - 15:00اینو کی از ما انداختین نامردا...
عکس خاطره هاست
1393/08/14 - 15:03آدم نمیتونه بره یه قدمی بزنه ....
1393/08/14 - 15:06ای بابا...
تند تند عکس میندازن...
حالا قربون دستتون...
1393/08/14 - 15:11شما که زحمت کشیدین عکس رو انداختین، یه خورده زوووووم می کردین رو طرف لااقل من بیشتر باهاش آشنا بشم والااااا
این شیطان بالاخره اعتراف کرد
1393/08/14 - 15:39اعتراف کجا بود یلدا!
1393/08/14 - 15:41من دارم میگم این دفعه که داشتین عکس مینداختین یه خورده بیشتر زوووووم کنین من آشنا شم باهاش....
چشم حتما
1393/10/18 - 06:21