یافتن پست: #کیم

LeilA
LeilA
انقد وضعیت حساب بانکیم قشنگه که وقتی از طرف بانک واسم sms میاد، آخرش یه lol هم نوشته{-7-}
دیدگاه · 1391/07/13 - 11:42 ·
4
Mostafa
Mostafa
متشون یسراف راین راشف تدوخ هب ینزیم روز یراد یلیخ منکیم ساسحا ------چه زبونیه!؟ خب ازآخر برعکس بخون!
دیدگاه · 1391/06/30 - 03:26 ·
4
شهرزاد
Avazak_ir-Beauty27.jpg شهرزاد
دلم برای م تنگ شده....
برای روزهایی که باور ساده ای داشتم
همه آدم ها را دوست داشتم...
مرگ مادر "کوزت" را باور می کردم و از زن "تناردیه" کینه به دل می گرفتم
مادرم که می رفت به این فکر بودم که مثل مادر "هاچ" گم نشود...
دلم می خواست "ممُل" را پیدا کنم
از نجاری ها که می گذشتم گوشه چشمی به دنبال "وروجک" می گشتم
تمام حسرتم از دنیا نوشتن با خودکار بود
دلم برای خدا تنگ شده ...
خدایی که شبها بوسه بارانش می کردم...
دلم برای کودکیم تنگ شده ...

شاید یک روز در کوچه بازار فریب دست من ول شد و او رفت ...
Mostafa
iraj va manoochehr nozari.jpg Mostafa
اگه گفتین کین؟
Noosha
llgyuiguxng11eiq49rf.jpg Noosha
بیشترین علت بهم خوردن رابطه های عاشقانه به نظر شما چی میتونه باشه؟؟؟
محمد
محمد
1 سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد<br> ۲ گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد<br> ۳ مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش کو به تایید نظر حل معما می‌کرد <br>۴ دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد<br> ۵ گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم گفت آن روز که این گنبد مینا می‌کرد<br> ۶ بی دلی در همه احوال خدا با او بود او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد <br>۷ این همه شعبده خویش که می‌کرد این جا سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد <br>۸ گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد<br> ۹ فیض روح القدس ار باز مدد فرماید دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد <br>۱۰ گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست گفت حافظ گله‌ای از دل شیدا می‌کرد{-35-}{-35-}{-35-}
abbasali
abbasali
فردوسی حکیم بزرگ ایرانی که همه قبولش دارن میگه: که پیش زنان هرگز راز مگوی ، چو گویی ، سخن بازیابی به کوی ! . . . زنان را نباشد به جز یک هنر نشینند و زایند شیران نر ! . . .
... ادامه
abbasali
abbasali
آدامس ها بزرگترین اساتید معنویت هستند .. از کودکیمان تلاش می کنند به ما بفهمانند ”هیچ شیرینی ای ماندگار نیست
رضا
رضا
ک شب رضا شاه سوار بر جيپ به طرف پادگانی میرفت، بين راه سربازی رو که يواشکي جيم شده بود و بعد ازعرق خوري های فراوون، مست و پاتیل، به پادگان بر میگشت رو سوار کرد! رضا شاه با لحني شوخ و برای آنکه از او حرف بکشد، به سرباز گفت: ناکس! معلومه کمی دمی به خُمره زدی؟ ... ... سرباز با افتخار گفت: برو بالا ... یعنی بیشتر رضا شاه: يه ليوان زدی؟ سرباز: برو... سرباز با افتخار گفت: برو بالا ... یعنی بیشتر رضا شاه: يه ليوان زدی؟ سرباز: برو بالا ! رضا شاه: یه چتول زدی؟ سرباز: برو بالا ! رضا شاه: يه بطر زدی؟ سرباز: بزن قدش ! بعد رضا شاه میگه: حالا ميدونی من کیم؟ سرباز کمي جا میخوره و میپرسه که: نکنه گروهبانی؟ رضا شاه: برو بالا ! سرباز: افسری؟ رضا شاه: برو بالا ! سرباز: تيمسار؟ رضا شاه: برو بالا ! سرباز: سردار سپه؟ رضا شاه: بزن قدش ! همینکه رضا شاه با اون دست میده، لرزش دستای سرباز رو احساس میکنه! ازش میپرسه : چیه؟ ترسیدي؟ سرباز: برو بالا ! رضا شاه: لرزیدی؟ سرباز: برو بالا ! رضا شاه: ر... دي؟ سرباز: بزن قدش!
... ادامه
دیدگاه · 1390/08/27 - 21:32 ·
1
abbasali
abbasali
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند<br> نه هر که آینه سازد سکندری داند<br><br> نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست کلاه داری و آیین سروری داند تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که دوست خود روش بنده پروری داند غلام همت آن رند عافیت سوزم که در گداصفتی کیمیاگری داند وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند بباختم دل دیوانه و ندانستم که آدمی بچه‌ای شیوه پری داند هزار نکته باریکتر ز مو این جاست نه هر که سر بتراشد قلندری داند مدار نقطه بینش ز خال توست مرا که قدر گوهر یک دانه جوهری داند به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد جهان بگیرد اگر دادگستری داند ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه که لطف طبع و سخن گفتن دری داند
... ادامه
محمد
محمد
سلام به تو که وجودت صفاست عهدت وفاست در زمانى که محبت کیمیاست دوستى با تو ، دوستى با همه خوبیهاست .
تشنه لبان
دذئ.jpg تشنه لبان
کاش می‏شد به شما رسید! خیابان‏ های شهرمان را به نامتان کرده‏اند، ولی من می‏گویم که جغرافیای جهان را بایدبه نام شما کردو وسعت آسمان و زمین را. دیری است زبان جز به نام شما نمی‏ چرخد. ما گم شده ایم در کوچه پس کوچه ‏های زمان. بر روی چشم ما، پرده ‏ای از خاک کشیده ‏اند؛ وگرنه شما را مرگی نیست، ما اسیران غربت خاکیم؛ ما را بیابید! پلاک زخمی تان را بر گردن گم‏شدگان رمل‏ های داغ گناه بیندازید؛ شاید پیدا شویم! شاید بوی خون به ناحق ریخته شما، ما را به سوی حق بکشاند؛ شاید فکه، نامی شود که رازهای مگو را به ما بیاموزد. ما را صدا کنید؛
... ادامه
تشنه لبان
شهید گمنام.jpg تشنه لبان
در گمنامی هم مشترکیم ای شهید،تو پلاکت را گم کرده ای ومن هویتم را...
دیدگاه · 1390/05/30 - 10:55 ·
1
تشنه لبان
تشنه لبان
دلم گرفته است از بي عفتي ها از بي غيرتي ها از تمام آنهائي كه اين دو روز دنيا را جدي گرفته اند دلم گرفته است از بي دردها آنهائي كه دردناكترين دردشان دير شدن سفر اروپاست و جلوتر از نوك بيني عمل كرده شان را نمي بينند *** دلم گرفته است از زناني كه عروسك اند نه عروس از زناني كه چون نقاشي درهم و برهم كودكي چهره هايشان رنگين است قرمز ، سياه ، بنفش ، قهوه اي ، آبي همه رنگ ها به غير از رنگ سبز خدا زناني كه محتاج اند محتاج به به و چه چه بيماردلان هرزه زناني كه به علت كمبود پارچه اندازه روسري هايشان از يك دستمال كاغذي تجاوز نمي كند با مانتوها و شلوارهائي كه آب رفته و تنگ و كوتاه شده كوتاهِ كوتاه به كوتاهي فكرشان و تنگ تنگ به تنگي زاويه ديدشان به جهان هستي تنگ اما نه به تنگي گودال قبر و اي كاش گودال قبر به يادمان بود دلم گرفته است از زنان مرفه بي دردي كه از سر بي پول!! در سرما و گرما جوراب ندارند! و صداي قهقه هايشان در خيابان صداي قهقة شيطان را به ياد مي آورد.........
... ادامه
دیدگاه · 1390/05/28 - 01:03 ·
3
ERFANHOSSEIN
ERFANHOSSEIN
در گمنامی هم مشترکیم ای شهید؛ تو پلاکت را گم کردی و من هویتم را...{-35-}
ERFANHOSSEIN
ERFANHOSSEIN
از خاک اگر خلق شدیم این شرف ماست/ خاکیم ولی خاک قدوم شهدائیم.
محمود داداشی نیاکی
سکوت.jpg محمود داداشی نیاکی
یک حکایت جالب درباره سکوت... (ادامه مطلب در دیدگاه ها){-5-}
[لینک]
صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ