یافتن پست: #گرسنه

رضا
رضا
Mostafa مصطفی اینقدر مطلب در مورد و گذاشتی گرسنه شدم {-7-}
شهرزاد
58869644758112536021.jpg شهرزاد
زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید.
به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.»
آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.»
آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.»
عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.»
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم.»
زن با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.»
زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟»
... ادامه
شهرزاد
53675025470253628571.jpg شهرزاد
پسر به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشتند .مادرش دعا می کرد که او سالم به خانه بازگردد … مادر او هر روز به تعداد اعضای خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و پشت پنجره می گذاشت تا رهگذری گرسنه که از آن جا می گذشت نان را بر دارد . هر روز مردی گو‍ژ پشت از آن جا می گذشت و نان را بر می داشت و به جای آن که از او تشکر کند می گفت: هر کار پلیدی که بکنید با شما می ماند و هر کار نیکی که انجام دهید به شما باز می گردد !!! این ماجرا هر روز ادامه داشت تا این که زن از گفته های مرد گوژ پشت ناراحت و رنجیده شد و به خود گفت : او نه تنها تشکر نمی کند بلکه هر روز این جمله ها را به زبان می آورد . نمی د انم منظورش چیست؟ یک روز که زن از گفته های مرد گو‍ژ پشت کاملا به تنگ آمده بود تصمیم گرفت از شر او خلاص شود بنابر این نان او را زهر آلود کرد و آن را با دست های لرزان پشت پنجره گذاشت، اما ناگهان به خود گفت : این چه کاری است که می کنم ؟ ….. بلافاصله نان را برداشت و دور انداخت و نان دیگری برای مرد گوژ پشت پخت . ...
... ادامه
Mostafa
Mostafa
دو گرسنه هرگز سیر نمیشوند، گرسنه علم و گرسنه مال . . .
دیدگاه · 1392/02/2 - 21:28 ·
3
Mostafa
Mostafa
یک لقمه نان چیزی نیست، اما برای کسی که سه روز گرسنه مانده همه چیز است.
دیدگاه · 1392/02/2 - 16:13 ·
3
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1364931564557329_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
دیدگــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــآه:
شهرزاد
شهرزاد
این نیز بگذرد....مثل همه اتفاقات خوب و بد زندگی...مثل همه دوست داشتنها که در ته صندوق خاک خورده زمان مخفی شده و گردی از فراموشی رویشان را پوشانده ....این نیز بگذرد....مثل همه اشکهایی که در انزوا ریخته شد و هیچ کس نفهمیدشان....این نیز بگذرد مثل همه بغض هایی که بی پروا گره کور خوردند و هیچ دست مهربانی هرگز بازشان نکرد....این نیز بگذرد مثل گذر تلخ ثانیه ثانیه های تنهایی و بیقراری و دلتنگی برای اویی که میدانی باید تنهایش بگذاری ....این نیز بگذرد مثل زندگی
فرقی نمی کند دیگر چوپان دروغ بگوید یا راست ، گرگ های این حوالی آنقدر گرسنه اند که آدم ها را هم می درند...
... ادامه
دیدگاه · 1392/01/28 - 14:55 ·
6
Mostafa
Mostafa
چه سنگدل است سیری که گرسنه ای را نصیحت می کند

تا درد گرسنگی را تحمل نماید.

( جبران خلیل جبران )
دیدگاه · 1392/01/16 - 23:05 ·
6
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
قول داده بودی وقتی از نگاهم "سیر" شدی، به روی خودت نیاوری! بعدها که نگاهت را از نگاهم دزدیدی، فهمیدم آدمِ "گرسنه" ایمان ندارد..{-60-}
دیدگاه · 1392/01/1 - 12:58 ·
6
♥هـــُدا♥
05.jpg ♥هـــُدا♥
گفتم مادر! ...
گفت: جانم
گفتم درد دارم! ...
گفت: بجانم
گفتم خسته ام! ...
گفت: پريشانم
گفتم گرسنه ام! ...
گفت : بخور از سهمِ نانم ... ... ... ...
گفتم كجا بخوابم! ... گفت: روي چششمانم
... ادامه
♥هـــُدا♥
281clkcxp26wnv8xh2cg.jpg ♥هـــُدا♥
نه آب نه برق رايگان مي خواهيم


نه كاخ نه گنج شايگان مي خواهيم


نه يك ز هزار آرمان مي خواهيم


امروز گرسنه ايم نان مي خواهيم
... ادامه
♥هـــُدا♥
SHOES07.jpg ♥هـــُدا♥
سلام حاجی

دینت کامل شد، سنگ هایت را به شیطان زدی؟!

حاجی، لباست از جنس اعلاست؟

شنیدم حاج خانم بسیار ولخرجی کرده و


چند النگو و سینه ریز گران خریده...

حاجی جان خبر داری

همسایه چند خانه بالاتر

کلیه اش را فروخته تا برای دخترش جهاز بخرد...؟؟؟

دخترش 3 سال است مراسمش هرماه عقب افتاده....

طفلکی ها هفته قبل بعد از 3 سال مراسم ساده ای گرفتند


و ازدواج کردند

شنیدم دو شب شام مفصلی به مهمانها داده ای.....

و دیشب چند کودک گرسنه دم در هی اذیت میکردند !!!!!

و غذا میخواستند...

سرت را درد نیاورم حاجی جان

زیارت قبول....
... ادامه
دیدگاه · 1391/12/18 - 21:09 ·
1
Mostafa
Mostafa
از حکیمی پرسیدند: زمان غذا خوردن چه وقتی است؟

گفت: برای ثروتمند، زمانی که گرسنه شود

و برای فقیر، زمانی که غذایی بیابد ...
دیدگاه · 1391/12/10 - 14:08 ·
1
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
زمستون بودو کلاغه غذا پیدا نکرد واسه سیر کردن بچه هاش..گوشت تنشو تیکه تیکه می کرد میداد بهشون تاگرسنه نمونن..زمستون تموم شدو کلاغه مرد..بچه هاش گفتن خوب شد که مرد.خلاص شدیم از این غدای تکراری...این است قصه روزگار...{-60-}{-31-}
دیدگاه · 1391/12/5 - 16:14 ·
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
هیچ گرسنه ای باقی نمی ماند

شک ندارم !

همین روزها ...

همه سیر می شوند

از زندگی ...
دیدگاه · 1391/11/25 - 02:59 ·
MONA
64855_372429136198530_214885617_n.jpg MONA
{-88-}
Mohammad
archiv 3.JPG Mohammad
پرستو صالحی: زادروزت خجسته باد، آقا محمدعلی فردین

Mohammad
Mohammad
آدم برفی از خجالت آب شد...


وقتی که دید....


کودک گرسنه ای به هویج دماغش زل زده ...
نگار
نگار
آرام باش رفیق!
هیچ گرسنه ای باقی نمیماند…شک ندارم،همین روزها همه سیر میشوند…
از زندگی…
دیدگاه · 1391/11/10 - 03:11 ·
7
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ