مرجان تو کار و زندگی نداری به حساب کتاب مردم برس #حسابدار نباید اینقدر شیطون باشه

دیگه من به باید و ها و نباید ها کاری ندارم
البته بگما کوروش ازت هنوز دلخوره...
ولی انصافا عجب شعرایی گفتی...
اونجا که نوشتی
دایناسورم چشاش دوتا نگینه
نگین استعاره از چی هست؟

نمیدونم در حق کی بدی کردم بین شماها گیر افتادم

من نمیدونم تو چه گناه هایی کردی ولی حتما یه کار خوبی انجام دادی که ما رو تو نمیدونم داری و حتی نمیتونی بلاک کنی ایگنور کنی و... اینا خودش معجزه است...
اما وقتی میگی یه گناهی کردی لازمه بگم که رضا توبه ی گرگ مرگه...

ایشالا چند وقت دیگه معجزه بلاک رو می بینی

یادت باشه هیچ وقت یه ایرانی رو تهدید نکنی رضا
من نمیخواستم بگم ولی اکثر اشعاری که دستکاری کردی رو دارم

البته تو تا اون موقع توبه ی گرگی کردی به بلاک ما نمی رسی

اشعار رو افشا نکن

دانشجوها حذف کنن بهتره

محمد

دیروز رفتم درس م دادم کجای کارین
داشتن اذیت می کردن گفتم شیطونی کنین همراه نباشین با کلاس 5 تا رفرنسی که معرفی کردم رو باید بخرید و بخونین از جلسات بعدش می پرسم
دیدم همشون از ترس کبود شدن
هی گفتن غلط کردیم استاد همون جزوه بگین می نویسیم

ظالم
خدایا به دانشجوها رحم کن

خیلی شیطونن ولی خبر ندارن من خودم تمام شیطونیام رو کردم استاد شدم

بابا من واسه خودم شیطونی بودم استاد نمیومد می رفتیم رو میزش ضرب می گرفتیم دخترا وسط می رقصیدن
بعد حراست دانشگاه بعد از چند دقیقه می رسید در وا می کرد میدید بیشتر بچه ها دخترای چادری اند
هی میگفت از شماها بعیده زشته اینجا دانشگاهه
این قضیه واسه سال 86 هست

نمیدونی من چ کارایی ک نکردم از پسره فیلم گرفتم پخش کردم!
خخخخخخخخخ موقع حل تمرین
خخخخخخخخ

خب این احتیاج به کاربرای زیادی داره

محمد ، من مره قربان
مرجان ، کلا با تابستون مخالفم ، تیر و مرداد و شهریورم نداره فقط زمستون

رضا ، جزیره ی کاربری؟!!!!!!! یه برنامه بذار یه سر بریم جزیره ی قشم خودمون ، خیلی حال میده جون تو

بامداد جان حقیقتی بود که وظیفه داشتم بگم

بامداد باعشه

حقیقتت تو حلقم محمد



رضا پس تاریخ بلیطارو با من اوکی کن تا بتونم از سر کارم مرخصی بگیرم
منتظرم...

بامداد باعشه

خوبه

چقدر فخر میفروشین عاخه؟ خوبه منم بلیط مترو بگیرم پز بدم؟
منم یه بلیط مترو هر روز با همون میرم سرکار هماهنگی ام نداره
والا
خخخهه

خسته نباشی بامداد .

خسته هستم
بدجوری هم خسته ام
بدجوری

انشاءالله که رو به راه میشی

حل میشه بامداد غم مخور...

بدتر از من نیستی که با صورت میرم تو در کابینت پیشونیم خراش بر میداره ....
دیشبم با کله رفتم تو در کمد !
فکرم ک مشغول میشه و خسته کلا روح و روانم جای دیگس!

خواهرم بی مقدمه برگشت گفت بابا انقدر تو فکر نباش یا خودش میاد یا نامش

اگر هم نیومد با موتور میریم دنبالش، میاریمش

امروزم مدیرمون گفت میرم دنبالش فقط مراقب خودت باش یه بلایی سرت نیاد تو خیابون

محمد، آخه اون از موتور خوشش نمیاد بندازینش تو 206 خودش بیارینش حله

میخوای سرش رو کنیم تو گونی، که مسیر رو هم نتونه تشخیص بده

شایدم تو لاین و تلگرام بیاد

#محسن

بامداد لاین اش رو هم پاک کرد .

صوفیا ترس نداره سوسک دو سه سانتیمتری اصلا ترس نداره حتی با دستمال کاغذی میتونی بگریش بندازی بیرون .

رضا من با کیسه فریزری میگیرم میندازم بیرون

آفرین همینکه شجاعت این کار رو داری خوبه .

کلا از هیچ جک و جونوری بجز مار و عقرب اینا که خیلی ناجور و خطرناکن نمی ترسم

خوبه مرجان آفرین .

رضا شده آمریکا!
همش تهدید میکنه ، عاقا کشف میکنی کشکی در میاد ننویس!

مگه بامداد میخواس کشف تو رو بخوره که اونجوری برخورد کردی؟

چیو میگی کشف رو بخوره، بامداد فقط میخواست یکی به سوالش جواب بده
که اونم داش رضا جوابش رو داد

بامداد و سوالی که هرگز پاسخ داده نشد!
برنامه امشب سینماهای تهران و شهرستانها...

فیلمی جذاب برای همه ی سنین
موضوع فیلم: چگون باعث شویم کسی از ما سوال نپرسد

الان بازم سر و کله رضا پیدا میشه تکذیب میکنه

هعی

محمد تو روحت

مسخره اند بخدا

خوب آمارشو داریو مرجان
نکنه خودت جای سبزه پاهاشو گره زدی؟
#محسن چی شد ، بزار بفهمه ، با یه گونی شکلات میاد محل کارت
سبزه گره میزنی؟ پاهای #مارمولکوویچ رو اشتباهی جای سبزه گره زدی؟! پس کار تو بوده؟!!!! خیل عصبانی بود ، خدا بهت رحم کنه ، دیگه تموم شد ، برو یه گوشه ای قایم شو تا آبا از آسیاب بیوفته ، هرچند که هرجای دنیا بشی میاد و پیدات میکنه و انتقام خودشو و بروسلی رو یه جا ازت میگیره
#مارمولکوویچ

بیاین کمی با هم دوست باشیم هر وقت جمع شدین با هم دعوا راه انداختین

راستی مرجان تو سال جدید به #محسن بله رو بگو

دعوا نیست که

بامداد
نه محسن که خبری ازش نیست ولی تا دلتون بخواد فرهاد!
گفتم میرم شکایت میکنم گفت عیب نداره حداقل تو کلانتری می تونم ببینمت مرجان جان!!!!

من سیزده به در جایی نرفتم ولی خیلیا برام سبزه گره زدن ، اصلا لامصبا معلوم نبود چی گره زدن تا دو روز همش حس ازدواج داشتم

رضا دعوا نیس که.... عروسیه... عروسی....
تازه میخوایم بریم واسه بامداد خواستگاری بگیم این پسر ما به این خوبی رو دست می برنش

محمد آشوب طلب

مرجان شماره طرف رو بلوکه کن اعصابت راحت بشه .

فقط صلح

آشتی

سرش کلاه گذاشتن

آقا بامداد که میگه مارمولکوویچ من یاد ساشا ایلیچ افتادم
با اینکه من پرسپولیسی هستم ولی عجب گلای قشنگی میخورد
اون گلی که علی سامره به ساشا ایلیچ زده بود روایت داریم از عوارضی کرج شوت کرده

عوارضی کرج

رضا راست میگه اقا #مارمولکوویچ برند معتبریه
راستی حالا که بحث بازیکنای خارجی فوتبال شد اینو بگم که یادمه وقتی داماش #پگاه بود یه دروازبان خارجی آورده بود به اسم رادیولوویچ ، یادمه واسه اولین بار که بازی میکرد من رفته بودم ورزشگاه که گوینده ی ورزشگاه اسمشو اینجوری معرفی کرد رادیو پیچ ، (پیچ رادیو ، واسه کسایی که گیلکی بلد نیستن) ، انقده خندیدیم که نگو

بازم بگم که #مارمولکوویچ یه چیز دیگست
اینروزا همه توسط #مارمولکوویچ خورده میشن ، شما چطور؟!!

بامداد گزارشگره با این کار طرف رو کشت

والله

اسمشو خوب بلد نبود رضا

توبه کن خب

قابل درست شدن نیست دیگه.... الان
گناه نیست که توبه کنم....

از سر بی فکری...

چی شد ؟

دسته گل به آب که چه عرض کنم باغ گل به دریا دادم......

امیدوارم حل بشه .

ممنونم

توکل بر خدا