«رضا: قول میدم از این به بعد کاری میکنم حتی کشفهای جدیدم رو ننویسم . یک جمله نوشتم شده 60 تا کامنت»
ببین به خاطر اینکه از جواب دادن به سوال ها فرار کنه چه جمله ای گفته
من میگم بنده خدا بامداد چند تا سوال ازت پرسید که میخوای کشفهای جدیدت رو هم مطرح نکنی
واقعاً اینقدر واست سخته به سوالاتش جواب بدی
من دیگه حرفی ندارم
حالا اونیکی رو عصب کشی میکنم
اونوقت جناب #مارمولکوویچ رو میفرستم سروقت تو مرجان
خودت میدونی دیگه
پوستت رو میکنه و میریزه تو همون آشی که میخواستی واسه من بپزی
مرجان در حال پختن آش برای من:
من در حال تماشایی کنده شدن پوست مرجان توسط سلطان #مارمولکوویچ:
نکته: دندونم رو کشیدما ، میبینید؟
خوب آمارشو داریو مرجان
نکنه خودت جای سبزه پاهاشو گره زدی؟ #محسن چی شد ، بزار بفهمه ، با یه گونی شکلات میاد محل کارت
سبزه گره میزنی؟ پاهای #مارمولکوویچ رو اشتباهی جای سبزه گره زدی؟! پس کار تو بوده؟!!!! خیل عصبانی بود ، خدا بهت رحم کنه ، دیگه تموم شد ، برو یه گوشه ای قایم شو تا آبا از آسیاب بیوفته ، هرچند که هرجای دنیا بشی میاد و پیدات میکنه و انتقام خودشو و بروسلی رو یه جا ازت میگیره #مارمولکوویچ
اگه ما پر رو ایم پس این چی میگه؟(اسمایل نامبرده مربوط به کسی هست که تازه بدنیا اومده همش 2-3 روزه اشه.... مدیونین فکر کنین طرف پریروز تولدش بوده هااااا)
تبسم را نه می توانيم بخريم،
نه می توانيم قرض كنيم
فقط مى توانيم هديه بدهيم
میســــپارمت به لبخند ها...
گرچه گاهى خودم ميهمان بغض هاى بى دليلم!
در مسير باد بمان
تا بوى مهربانيت تسخير كند اين شهر پر از بيهودگى را...
لبخندبزن دوست من
تنوردلت گرم
یلدا راست میگیا من اصلا از اون زاویه نیگا نکرده بودم
آقا مدیر
استاد ب استاد مشکل نداره در واقع مثل عمل کارت ب کارت پولی هست،
(نقل از کتاب چگونه استاد را خر کنیم/فصل دوم/ص145/بند 4)
استاد اصلا وقت این حرفا رو نداره انقدرم ذوق کرد....
اصلا یه وضعی...
نخونده فرم مجوز دفاع رو امضا کرد...
(نقل از کتاب چگونه می توان سیاستمدار خوبی بود و پیروز شد/صفحه 15)
تازه یه جعبه باقلوا هم گرفتم بردم برا رئیس دانشکده گفت تو چرا درست رو تموم نمی کنی بیای پیش خودمون تدریس کنی من واقعا شیفته شخصیت شما شدم خانم محترم
نقل از مقاله پژوهشی چگونه آقای دکتر را رام کنیم/پاگراف سوم/ خط پنجم/بهار 93)
اونو ک میدونم الان میخوام ببینم این همونه؟
شاید داستان ب زبان ای دیگه ای ترجمه شده باشه اسمش رو عوض کرده باشن
فقط چرا استیکرت شیشه دوغ آبعلی دستشه؟ دوغ آبعلی عه دیگه نه؟
«رضا: قول میدم از این به بعد کاری میکنم حتی کشفهای جدیدم رو ننویسم . یک جمله نوشتم شده 60 تا کامنت»
1394/04/20 - 14:00ببین به خاطر اینکه از جواب دادن به سوال ها فرار کنه چه جمله ای گفته
من میگم بنده خدا بامداد چند تا سوال ازت پرسید که میخوای کشفهای جدیدت رو هم مطرح نکنی
واقعاً اینقدر واست سخته به سوالاتش جواب بدی
من دیگه حرفی ندارم
رضا شده آمریکا!
1394/04/20 - 14:10همش تهدید میکنه ، عاقا کشف میکنی کشکی در میاد ننویس!
مگه بامداد میخواس کشف تو رو بخوره که اونجوری برخورد کردی؟
چیو میگی کشف رو بخوره، بامداد فقط میخواست یکی به سوالش جواب بده
1394/04/20 - 14:13که اونم داش رضا جوابش رو داد
بامداد و سوالی که هرگز پاسخ داده نشد!
1394/04/20 - 14:19برنامه امشب سینماهای تهران و شهرستانها...
فیلمی جذاب برای همه ی سنین
1394/04/20 - 17:15موضوع فیلم: چگون باعث شویم کسی از ما سوال نپرسد
1394/04/21 - 09:44الان بازم سر و کله رضا پیدا میشه تکذیب میکنه
هعی
1394/04/21 - 10:52محمد تو روحت
1394/04/25 - 12:48