ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﯼ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﻣﯿﺸﻦ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ
ﻣﯿﮕﯿﺮﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﻨﺪ ﭘﺪﺭِ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ . ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮنه
ﺭﺿﺎﯾﺖ ﭘﺪﺭ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﻩ,ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭘﺴﺮ
ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻨﻪ ﭘﺪﺭ ﺩﺧﺘﺮ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟّﻪِ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﯽ ﺷﻪ ﺑﺎ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝِ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ یک
ﻫﻔﺘﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﭼﺎﻟﻪ ﺍی
ﻣﯽﺍﻓﺘﻪ ﻭ ﺗﻤﻮﻡ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﺵ ﮔﻠﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﻣﯿﮕﺮﺩﻩ ﻭ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﻭ ﻣﯿﺸﻮﺭﻩ ﻭلی
ﺑﺎﺯ ﻟﮑّﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﻣﯽ ﻣﻮﻧﻪ شب
ﻓﺮﺷﺘﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺧﻮﺍبهﺩﺧﺘﺮﻩ ﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺍﺯﺵ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺍﻭﻥ ﻟﮑّﻪ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺮ ﻃﺮﻑ ﮐﻨﻪ ﻭﻟﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﻭ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ! ﺷﺐ ﺑﻌﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﻓﺮﺷﺘﻪ به
ﺧﻮﺍﺏِ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻣﯿﺮﻩ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺭو
ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ . ﻣﺎﺩﺭِ ﺩﺧﺘﺮ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻣﯿﺸﻮﺭﻩ ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻥ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ ﻟﮑﻪ ﺭو
ﺑﺮﻃﺮﻑ ﮐﻨﻪ . ﻓﺮﺩﺍ ﺷﺐ ﺯﻧﮓِ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺻﺪﺍ ﺩﺭﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﺍﻭﻧﻬﺎ ﻣﺘﻮﺟّﻪ ﻣﯿﺸﻦ ﮐﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﺱ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﺩ ﺟﻠﻮ ﻭ ﯾﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩختر
میدﻩ . ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ به ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ : ﭘﻮﺩﺭ ﺷﺴﺘﺸﻮﯼ ﭘﺮﺳﯿﻞ ﺑﺎ ﻗﺪﺭﺕ تمیز
ﮐﻨﻨﺪﮔﯽ ﻓﺭﺍﻭﺍﻥ ﻟﮑﻪ ﻫﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯿﺒﺮﻩ ﻭ ﻫﯿﭻ ﺭﺩﯼ ﺍﺯ ﻟﮑﻪ ﻫﺎ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ " ﺷﺴﺘﺸﻮ ﯾﻌﻨﯽ ﭘﺮﺳﯿﻞ ....
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﮔﻪ لایک نکنین ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ
ﺩﺍﺳﺘﺎناﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻡ !!
درسهای مهم تری هم هست اونو میتونی ترم های بعد برداری .
1393/07/6 - 23:44آقا رضا همین الان تا سایت رو چک کردم یه جای خالی پیدا کردم برش داشتم،بله درسهای مهمتری هم هست ولی چون ترم اوله سه تا درس اصلی دادن که برداشتم بقیه هم عمومیه،برای زیاد کردن واحدم فقط انقلاب اسلامی مونده بود
1393/07/6 - 23:58اگر هم نشد غصه نخور ترم اول به خود تفشار نیار .
1393/07/7 - 00:00خداروشکر انجام شد،17 واحد واسه ترم اول خوبه؟
1393/07/7 - 00:04آره خوبه
1393/07/7 - 00:05ولی از یه چیزی دلم میسوزه،مبانی فناوری رو خود دانشگاه برام انتخاب کرده بود استادش جدیده،موقع انتخاب واحد چند بار کلاس یه استاد دیگه خالی شد،ولی من به خاطر اول هفته بودنش برنداشتم،بعد تحقیق فهمیدم جزء بهترین اساتیده وهرچی گشتم جای خالی پیدا نکردم،واقعا دلم میسوزه چرا اون چند بار لگد به شانسم زدن،البته بعضی بچه ها میگفتن استاد های جدید هم خوب،نظر شما چیه؟
1393/07/7 - 00:13کلا واحدهای ترم اول رو دانشگاه انتخاب میکنه البته زمانی که رفتم دانشگاه اینجور بود .
1393/07/7 - 00:20در ضمن ترم اولی زیاد به حرف بچه ها گوش نکن درست رو بخون حتما نتیجه می گیری .
ترم اول درساش و استاداش خیلی مزخرفن. انقلاب اسلامی که بدتره همون تاریخ خودمونه . من ترم آخر داشتم استاد مزخرفی هم داشتم همش سرکلاس خاطره تعریف میکرد اخرشم یه سوالایی داد نامرد که نگو من بیشتر سر کلاسش نمیرفتم میگفتم رام دوره باید برم رشت فلنگو میبستم .
1393/07/7 - 15:00متاسفانه دانشگاه ما برخلاف بقیه دانشگاه ها اینجوری نیست وانتخاب واحد دست خودمونه ترم اول،بله ممنون از توصیه هاتون آقا رضا؛استاد هرچقدرهم که بد باشه تلاش آدم نتیجه رو میسازه
1393/07/8 - 01:03بله صوفیا خانم،نمی دونم چرا این انقلاب اسلامی اینجوریه،هیچ کسی باهاش میونه خوبی نداره
1393/07/8 - 01:06