یافتن پست: #واژه

متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
ParNiyA به کم نور ترین ستاره ها قانع باش ، چراکه چشم همه به سوی پر نور ترین ستاره هاست . . .
رضا
vajehyab.png رضا
Majid
438892_XN8HXmzT.jpg Majid
فک کن :::: دخترا برن سربازی
صبحگاه:
فرمانده: پس این سربازه ها (بجای واژه سرباز برای خانمها باید بگوییم سربازه !)
کجان؟
معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن

ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...
سلام سارا جان
سلام نازنین، صبحت بخیر
عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر
سلام نرگس
سلام معصومه جان
مریم جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی

صبحانه:
وا...اقای فرمانده، عسل ندارید؟
چرا کره بو میده؟
بچه ها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفغ میکنه
آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم

بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه)

فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید
وا نه، لباسامون خاکی میشه ...
آره، تازه پاره هم میشه ...
وای وای خاک میره تو دهنمون ...
من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا ...


ناهار
این چیه؟ شوره
تازه، ادویه هم کم داره
فکر کنم سبزی اش نپخته باشه
من که نمی خورم، دل درد میگیرم
من هم همینطور چون جوش میزنم
فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید!
بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما کلفتیم؟ نداری...
بی آبرو گمشو بیرون...
وای نامحرم...
کثافت حمال...
(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!!)

[align=-WEBKIT-RIGHT]بعد از ظهر
فرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟
یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟
جوجه بدون برنج
رژیمی عزیزم؟
آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام ش%8دت خواهر مادر نداری...
بی آبرو گمشو بیرون...
وای نامحرم...
کثافت حمال...
(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!!)

شب در آسایشگاه
یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟
فرمانده: بله بسیار زیاد!
خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون میده، همه با هم ببینیم
فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!

فرمانده میره تو آسایشگاه:
وا...عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو
راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو

فرمانده: بلندشید برید بخوابید!

همه غرغر کنان رفتند جز 2 نفر که روبرو هم نشسته اند
فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟
واستا ناخونای پای مهشید جون
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:09 ·
bamdad
bamdad
کــاش اینبــار حداقل دل واژه برایــــم می سوخت


و خبــری مـی داد از


نـرفتن تـــو ..
دیدگاه · 1393/02/9 - 22:49 ·
6
mostafa AZ
mostafa AZ
به دنبال واژه نباش ...
کلمات فریبمان می دهند !
وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش میرود ...
فاتحه بقیه حروف را باید خواند !!!
دیدگاه · 1393/02/6 - 21:58 ·
8
bamdad
bamdad
دلتنگتم.....

نمیدانم!!

به گمانم دلتنگی واژه حقیری ست

برای بیان حس گمنامی

که هنگام اندیشیدن به تو، آرامش فضای پیله ی کوچکم را

در هم می ریزد.......
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/3 - 19:19 ·
3
مائده
مائده
ﻫﺮﺟﺎ ﻭ ﻫﺮ ﮐﺠﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﻢ

ﺑﺎﺯ ﺑﻪ ﺑﺴﺘﺮِ ﺑﯽﺧﻮﺍﺏ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻣﯽ ﮔﺮﺩﻡ،
ﺑﺎﺯ ﺍﯾﻦ ﻋﻄﺮ ﻭ ﺍﺳﻢ ﺗﻮﺳﺖ
ﮐﻪ ﻣﺮﺍ
ﺑﻪ ﻣﺮﻭﺭ ﻭﺍﮊﻩﻫﺎ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﺪ .
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﺮﻭﻉِ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻩ
ﮐﻪ ﺷﺐ ﺭﺍ
ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺻﺒﺢ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ .
ﻭ ﺗﻮ
ﻫﺮ ﺟﺎ ﻭ ﻫﺮﮐﺠﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﺑﺎﺯ ﺑﻪ ﺭﺅﯾﺎﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﺧﻮﺍﻫﯽﮔﺸﺖ .
ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺭﺑﻮﺩﻩ، ﻣﺮﺍ ﮐُﺸﺘﻪ
ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮِ ﺧﻮﺍﺏﻫﺎ ﻧﺸﺎﻧﺪﻩﺍﯼ
ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ
ﺗﺎ ﺳﭙﯿﺪﻩ ﺩﻡ ﺑﯿﺪﺍﺭﻡ.
ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ!
ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻭﺭﻧﺨﻮﺍﻫﺪﮐﺮﺩ،
ﺍﻣﺎ ﺗﻮ
ﺗﮑﻠﻢِ ﺧﻮﺍﻧﺎﺗﺮﯾﻦ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩﻩﺍﯼ،
ﺗﻮ
ﺩﻝ ﻭ ﺩﯾﺪﻩﯼ ﺩﺭﯾﺎ ﭘَﺮَﺳﺖ ِ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺗﺨﯿﻞ ﺗﺸﻨﮕﯽ ﺭﺑﻮﺩﻩﺍﯼ .
ﺣﯿﺮﺕﺁﻭﺭ ﻧﯿﺴﺖ
ﻋﺸﻖ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺷﮑﻞِ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽﺁﯾﺪ
ﻋﺸﻖ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺷﮑﻞِ ... ﺯﺑﺎﻥﺍﻡ ﻻﻝ !
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ ﺑﯽﺍﻧﺼﺎﻑ
ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﺑﯽﺳﺖ
ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺭﺑﻮﺩﻥ ﺭﺅﯾﺎﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﺮﻧﻤﯽﺩﺍﺭﺩ !
ﻋﺸﻖ
ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﻦ،
ﻣﻦ ﮐُﺸﻨﺪﻩﯼ ﺧﻮﺍﺏﻫﺎﯼ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ
ﺩﻭﺳﺖﻣﯽﺩﺍﺭﻡ .

"سید علی صالحی"
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/29 - 18:44 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
مــــن مانـــــــده ام و 16 جلـــــــد


لغـــت نامـــــه کــه هیـــــــچ کــــدام از واژهـــــــایش


متــــــرادف “دلتنگــــــــــی” نمیشــــــود…..


کـــــاش دهخـــــدا میـــدانســـت دلتنگـــــــی معنــــــا نـــــدارد !!
... ادامه
bamdad
bamdad
خداوندگارم به دل نگیر اگر گاهی زبانم از شکرت باز می ایستد !!! تقصیری ندارد... کم می آورد در برابر بزرگی ات... لکنت میگیرد واژه هایم در برابر ت در دلم اما.... (((ذکر خیرت جاریست
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/24 - 22:30 ·
8
صوفياجون
صوفياجون


دنبال یه حرف تازه توی رویای تو بودم
واسه ابراز علاقه ام این ترانه رو سرودم
تو عبور واژه ها که پشت هم پیش میگشتم
آخرش رسید به این حرف دوست دارمو نوشتم
دوست دارم رو نوشتم
من دوست دارم قدر آسمون پر ستاره
جوری که سمت تو میام بی اراده بی اشاره
بی اراده بی اشاره
من دوست دارم قدر ، قدری که تو نمیدونی
قدری که بگم تا ابد توی خاطرم میمونی
توی خاطرم می مونی
سمت من نشونه رفته تیر عشق تو عزیزم
دخل من اومده انگار بسته شد راه گریزم
عشق من یکی یه دونه است اصلا هم همتا نداره
تا همیشه مثل بارون روی دل تو می باره
من دوست دارم قدر آسمون پر ستاره
جوری که سمت تو میام بی اراده بی اشاره
بی اراده بی اشاره
من دوست دارم قدر ، قدری که تو نمیدونی
قدری که بگم تا ابد توی خاطرم میمونی
توی خاطرم می مونی
{-203-}{-168-}{-130-} {-203-}
{-130-}{-203-}{-74-}
bamdad
bamdad
دلتنگ که میشوی دیگر انتظار معنا ندارد...
یک نگاه کمی نامهربان...
یک واژه ی کمی دور از انتظار...
یک لحظه فاصله...
میشکند بغضت را..
دیدگاه · 1393/01/22 - 00:09 ·
8
bamdad
bamdad
گاهی سکوت که میکنی

میزارن پای اینکه جوابی نداشتی بدی

غافل از اینکه داری میسوزی تا فقط حرمت واژه ها رو نگه داری!!!
دیدگاه · 1393/01/21 - 16:09 ·
7
FATI
FATI
وقتی کسی تو رو
عزیزم
گلم
عشقم صدا میزنه
اول مطمئن بشو
که این واژه ها تکیه کلامش نیستن !!!
دیدگاه · 1393/01/18 - 19:47 ·
4
Noosha
3434 Noosha
از میان دو واژه انسان و انسانیت،
اولی در میان کوچه‌ها و دومی در لابلای کتاب‌ها سر‌گردان است.
ParNiyA
purple-hat-smile-winter-happy-girl-window-hd-wallpaper-694x417.jpg ParNiyA
چه خوش خیال است
فاصله را میگویم
به خیالش تو را از من دور کرده نمیداند جای تو امن است
اینجا در میان دل من …
soheil
soheil
واژه عشق چه هرزه رفته ! ! !



. . . این روزها هر احساس بی سروپایی را . . .

. . . . عشق می نامند . . . .
دیدگاه · 1393/01/8 - 13:30 ·
2
bamdad
bamdad
واژه را به تازیانه میگیرم...

اگردر ذهنم جز...

یاد تو جارے شود...!
دیدگاه · 1393/01/7 - 12:54 ·
7
متین (میراثدار مجنون)
8.jpg متین (میراثدار مجنون)
تولد چه واژه

غریبیست برای کسانی

که هیچکس جز خودشان و خدا

در دلشان نیست
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ