#آلبوم #پاروی #بی_قایق #محسن #چاوشی
#خواب
لبخند زد و دستامو گرفت اما توی خواب
فردا نشده بیدار شدم بیدار و خراب
عکسش روی میز باز از توی قاب بیرون اومدو
دستامو گرفت باهم دوباره رفتیم توی قاب
ترسیدم اگه بیدار بشم خوابم بپره
گفتم نکنه اصلا” روی میز خوابم نبره
تنها روی تخت تنها توی خواب با اون توی قاب
چشماشو که بست قاب از روی میز افتاد و شکست..
حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه // تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه..
حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه // تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه..
بارون میومد پس داد زدم من پشت درم
خمیازه ی باد آهسته گذشت از پشت سرم
در وا نشده بیدار شدم بارون میومد
گفتم نکنه فردا شده و من بی خبرم..
بارون میومد پس داد زدم پشت دره
بیدار شدی گفتی نکنه خوابم نبره
سیل از توی قاب اومد تو اتاق در وا شده بود
ما غرق شدیم از بس که اتاق دریا شده بود..
حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه // تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه..
حالا یه نفر این خواب منو تعبیر کنه // تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه..
تغییر کنه..
7text.ir
... ادامه
محمد مشت تو چشمت
1394/09/14 - 15:05باشه رضا حرفی با من نزن، این گل های زنبق بنفش خودش با آدم حرف ها میزنه
1394/09/14 - 15:14داغون
1394/09/14 - 15:19بخصوص اون گل زنبق بالایی عه داره میگه که تو یه سبد گل بغل گل های لیلیوم سفید گذاشته شده برده شده خواستگاری
1394/09/14 - 15:30اینم قیافه رضا دم در خونه دختره جلوی آیفون تصویری:
من نمیدونم چرا این گلِ فقط با شما حرف میزنه، فک کنم طرف صحبتش با مجرداست با متأهلا کاری نداره
1394/09/14 - 16:18خب از بس رضا همش خریده برده گله دلش خیلی پر بود برا من تعریف کرد
1394/09/14 - 16:21خب یه قسمتی رو هم واسه من تعریف می کرد
1394/09/14 - 16:22احتمالا تو برای خانومت گل زنبق نخریدی
1394/09/14 - 16:32با تو همون گلایول های سفید حرف بزنن خیلی عه