حال مـرا کسـی درک مـی کنـد
کـه در سـراشیبـی تـریـن نقطــه ی ایـن شهـر
بــه یـاد کسی افتـاده باشـد
کسی شبیـه تــو
که تـا دسـت هایـت را بـاز مـی کـردی
خطـوط ایـن جـاده مـرا بـه آغــوشت مـی رسانـد
ایــن ســال هــا امـا
از تمـام خیابــان ها
جــواب سـربـالا شنیـده ام
مـی تـرسم
از مسیــرهـایـی کـه منحـرفـت کـرده انـد
و دوراهــی هــایـی
کـه در یکــی بـود و یکــی نبـود
مـرا بـه پایـان هیــچ قصـه ای نمـی رساننــد
مـی تـرسم و
حــال مــرا
تنهـا کلاغـی درک مـی کنـد
کـه هیـچ وقـت بـه خانه اش نـخواهـد رسیـد
... ادامه
محمد جان عروسی آقاسالار بود منم دعوت نداشتم تو رو کی دعوت کرده؟
1394/06/22 - 12:20عروسی آقا سالار بود؟؟؟ یعنی عروسیش گذشته؟؟؟ پس چرا ما رو دعوت نکرد
1394/06/28 - 09:53انشاءالله که خوشبخت بشن
آره محمد خبر نداری
1394/06/28 - 23:23 توسط Mobileعروسی گرفته بودن تو همون کامیون سفیده
از زنجان تا ارومیه میزدن و می رقصیدن
خود سالارم فیلمش اومده بیرون داره مارال مارال رو میخونه چشمک میزنه به عروس خخخخخ
فقط منو تو زیادی بودیم دعوتمون نکرد
پس بیمعرفت چرا ما رو دعوت نکرد
1394/06/29 - 07:54مگه گذشته چه خبر بوده
1394/07/8 - 07:37آره این گذشته چی توش بوده محمد یعنی ؟ یکسری رازها در گذشته خفته است که ما باید کشف کنیم
1394/07/8 - 09:20کشف می کنیم
1394/07/8 - 17:42سالار بیا خودت اعتراف کن تا سناریوی کشف و جستجو رو اجرا نکردیم برات
1394/07/8 - 19:53 توسط Mobileخخخ
پس نمیخوای با زبون خوش بگی هاااان؟
1394/07/9 - 20:26 توسط Mobile