یافتن پست: #عجله

bamdad
bamdad
گاهی پیش میاد برای داشتن بعضی چیزها تو زندگیمون خیلی عجله می کنیم و وقتی نمیشه احساس نا امیدی می کنیم. اما هر چیزی زمانی داره و حکمتی پشتش هست که ما نمی دونیم. پس صبور باشیم.
{-35-}
دیدگاه · 1397/02/15 - 22:43 ·
3
bamdad
bamdad
‏هر انسانی فقط یک‌بار برای رسیدن
به یک‌نفر که دوستش دارد دیر می‌کند
و بعد از آن برای رسیدن به دیگران
هیچ عجله‌ای نمی‌کند
به این می‌گویند :
«سرخوردگی قسمت عظیمی از روح»


:(
دیدگاه · 1396/11/6 - 20:04 ·
2
رضا
رضا
دیدگاه · 1396/07/1 - 13:21 ·
2
رضا
رضا
بعد سر وقت یادم بندازین یه چیزی رو بگم .
رضا
رضا
فایل 300 مگابایتی رو از یک سایت دانلود کردم پسورد فایل رو طبق راهنمای سایت هر چی تایپ و کپی کردم فایل آنزیپ نشد . هیچی حذفش کردم دارم از یه سایت دیگه دانلود میکنم .

تجربه : قبل دانلود فایلها بخش نظرات همون مطلب رو یک نگاه بندازید .
... ادامه
bamdad
bamdad
سؤال امتحان نهايي فيزيك دانشگاه كپنهاگ :چگونه مي‌توان با يك فشارسنج ارتفاع يك آسمان‌خراش را محاسبه كرد؟
پاسخ يك دانشجو :
" يك نخ بلند به گردن فشارسنج مي‌بنديم و آن را از سقف ساختمان به سمت زمين مي‌فرستيم. طول نخ به اضافه طول فشارسنج برابر ارتفاع آسمان‌خراش خواهد بود. اين پاسخ ابتكاري چنان استاد را خشمگين كرد كه دانشجو را رد كرد دانشجو با پافشاري بر اينكه پاسخش درست است به نتيجه امتحان اعتراض كرد. دانشگاه يك داور مستقل را براي تصميم درباره اين موضوع تعيين كرد. داور دانشجو را خواست و به او شش دقيقه وقت داد تا راه حل مسئله را به طور شفاهي بيان كند تا معلوم شود كه با اصول اوليه فيزيك آشنايي دارد. دانشجو پنج دقيقه غرق تفكر ساكت نشست.وقتي به او اخطار كردند عجله كند چنين پاسخ داد:
"اول اينكه مي‌توان فشارسنج را برد روي سقف آسمان‌خراش، آنرا از لبه ساختمان پائين انداخت و مدت زمان رسيدن آن به زمين را اندازه گرفت. ارتفاع ساختمان مساوي يك دوم g ضربدر t به توان دو خواهد بود. اما بيچاره فشارسنج ."
"يا اگر هوا آفتابي باشد مي‌توان فشارسنج را عمودي بر زمين گذاشت و طول سايه‌اش را اندازه گرفت. بعد طول سايه آسمان‌خراش را اندازه گرفت و سپس با يك تناسب ساده ارتفاع آسمان‌خراش را بدست آورد ."
"اما اگر بخواهيم خيلي علمي باشيم، مي‌توان يك تكه نخ كوتاه به فشارسنج بست و آنرا مثل يك پاندول به نوسان درآورد، نخست در سطح زمين وسپس روي سقف آسمان‌خراش. ارتفاع را از اختلاف نيروي جاذبه مي‌توان محاسبه كرد : T = 2 pi sqroot (l / g) ."
"يا اگر آسمان‌خراش پله اضطراري داشته باشد، مي‌توان ارتفاع ساختمان را با بارومتر اندازه زد و بعد آنها را با هم جمع كرد."
"البته اگر خيلي گير و اصولگرا باشيد مي‌توان از فشارسنج براي اندازه‌گيري فشار هوا در سقف و روي زمين استفاده كرد و اختلاف آن برحسب ميلي‌بار را به فوت تبديل كرد تا ارتفاع ساختمان بدست آيد."
"ولي چون هميشه ما را تشويق مي‌كنند كه استقلال ذهني را تمرين كنيم و از روش‌هاي علمي استفاده كنيم، بدون شك بهترين روش آنست كه در اتاق سرايدار را بزنيم و به او بگوييم: اگر ارتفاع اين ساختمان را به من بگويي يك فشارسنج نو و زيبا به تو مي‌دهم ."
اين دانشجو كسي نبود جز نيلز بور، تنها دانماركي كه موفق شد جايزه نوبل در رشته فيزيك را دريافت كند.
:)
bamdad
photo_2015-11-15_16-59-07.jpg bamdad
برای جولوتر رفتن عجله نکنید !
شاید مانع سرِ راهتان حِکمتی دارد
دیدگاه · 1394/08/24 - 16:59 ·
3
صوفياجون
عکس۰۹۵۲.jpg صوفياجون
{-7-}{-7-}
البته قرار بود بشه ولی دیدم داره ابکی میشه پنیر درستش کردم اولین بار مامانم همیشه اینکارو میکنه حالا روم نمیشه به بابام بگم شیرو خراب کردم از یه طرفم میخوام بگم من پنیر درست کردم به نظرتون چی بگم؟ البته فردا صبح باید برم شیر بخرم به فرصت جوش بدم بعد مایه بزنم امروز عجله داشتم اینجوری شد {-30-}{-30-}{-36-}{-15-}{-15-}{-9-}
صوفياجون
عکس۰۹۲۹.jpg صوفياجون
3 دیدگاه · 1394/07/8 - 00:41 در Art ·
7
رضا
رضا
همه میگن عجله کار شیطونه . شیطان در اطلاعیه ای اعلام کرد کار من فقط گول زدن مردم است و سایر القاب رو قبول نمیکنم .
دیدگاه · 1394/01/23 - 00:23 ·
9
رضا
14-11-12-14456img_3301.jpg رضا
رضا
رضا
ıllı YAŁĐA ıllı یلدا خانم کاربر پر شور و شلوغ و دوست داشتنی تولدت مبارک امیدوارم همیشه شاد و سلامت در کنار مادر مهربونت زندگی خوبی داشته باشی و به همه آرزوهات برسی {-35-}
soheil
soheil
{-6-}
✔♥Дℓɨ♥✔
10665216_582459075216604_6722993557030394768_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
مجري: به به...تابستون داره تموم ميشه و کم کم بايد آماده شين واس مدرسه رفتن!
کلاه قرمزي: اي بابا خيلي اتفاق خوبيه شمام هي يادآوري کن!
ببعي: باز آمد بوي ماه مدرسه...
پسرعمه: يني من اين آهنگو که ميشنوم ميخوام سرمو بکوبم به ديوار!
مجري: اگه بدونين تو مدرسه چقدر خوش ميگذره...من که دلم واس مدرسه رفتن يه ذره شده
کلاه قرمزي: خب اگه دلت تنگ شده بيا جاي من برو مدرسه،من يه جوري با اين دلتنگي کنار ميام!
مجري: ميدونين اگه مدرسه نرين بزرگ که شدين بيکار ميمونين؟
پسرعمه: اين پسر عباس آقا که اينهمه درس خونده مهندس شده مگه بيکار نيس!؟
مجري: خب بعضيا هرچي ميگردن نميتونن کار پيدا کنن
کلاه قرمزي: بله بقيه هم از همون اول ميدونن کار پيدا نميشه اصلاٌ نميگردن!
... ادامه
bamdad
bamdad
صفحات زندگی تو همین یک برگ است...

چرا دفتری که پیش رویت هست را ورق نمی زنی

چرا تنها به همین یک برگ سیاه وحشتناک خیره شدی

جرات داشته باش، برگهای سفید دفترت را ورق بزن

اینقدر با عجله ننویس..با خطی زیبا...اما آرام و با حوصله

آنچه زیباست را برآن یادداشت کن..طوری که همگان فرصت

کنندو حوصله خواندن را داشته باشند..

زندگیت را می گویم...

همان که نعمت خداست...

:(
دیدگاه · 1393/06/15 - 21:46 ·
5
رضا
رضا
bamdad واقعا جالبه از 5 بازی فقط 5 امتیاز داره حتما انتظار دارین قهرمان هم بشین {-7-}
صوفياجون
صوفياجون
اشتب: مخفف اشتباه
افتض: مخفف افتضاح
افقی شدن: مردن
اوت: پرت
با اتیکت: باشخصیت
باتری قلمی: لاغر مردنی
باحال: بامعرفت با مرام
با دنده سنگین رفتن: عجله نداشتن آرام و با طمانینه راه رفتن
بچه راکفلر: بچه پولدار
بچه مثبت: آدم سر به راه!
بچه پاستوریزه: بسیار تمیز و مرتب
بروبچ: مخفف برو بچه ها
پسی: پسر
دخی: دختر
بیلبورد: نهایت تابلو شدن
پاچه خوار: چاپلوسی!
پارازیت: اختلال مزاحمت
تگری شکوفه: حالت تهوع بالا آوردن
پایه: اهلش هست همراهی میکند
اینو گذاشتم که اگه فردا بچه هاتون باهاتون صحبت کردند حداقل متوجه بشید چی دارن میگن والاااا{-7-}{-7-}{-18-}
zahra
zahra
به اونایی که عجله دارن فارغ التحصیل شن یادآوری کنم که عزیزم بیرون که کار نیست ، باور کن خونه هم هیچ خبری نیست !
همون دانشگاه بمون حداقل هر کی پرسید چیکار میکنی بگی دانشجو هستم
... ادامه
bamdad
bamdad
پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند......

پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند.سپس به او گفتند:باید ازت عکسبرداری بشه تا مطئن بشیم جایی از بدنت آسیب دیدگی یا شکستگی نداشته باشد.پیرمرد غمگین شد،گفت خیلی عجله دارم و نیازی به عکسبرداری نیست.

پرستاران از او دلیل عجله اش پرسیدند:

او گفت:همسرم در خانه سالمندان است هر روز صبح من به آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم.امروز به حد کافی دیر شده نمی خواهم تاخیر من بیشتر شود!

یکی از پرستاران به او گفت :خودمان به او خبر می دهیم تا منتظرت نماند.پیر مرد با اندوه گفت :خیلی متأسفم او آلزایمر دارد چیزی را متوجه نخواهد شد!او حتی مرا هم نمی شناسد!

پرستار با حیرت گفت:وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید،چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟پیر مرد با صدای گرفته به آرامی گفت:

اما من که می دانم او چه کسی است.....

{-39-}
دیدگاه · 1393/02/26 - 21:17 ·
7
Majid
Majid
پیرمرد وفادار
پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد...در راه با یک ماشین تصادف کرد و اسیب دید.عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین در مانگاه رساندند.پرستاران ابتدا زخم های پیرمرد را پانسمان کردند.سپس به او گفتند: ((باید ازت عکسبرداری بشه تا مطمئن بشیم جائی از بدنت اسیب ندیده)) پیرمرد غمگین شد،گفت عجله دارد و نیازی به عکس برداری نیست . پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند.پیرمرد گفت:همسرم در خانه سالمندان است.هر روز صبح به انجا می روم و صبحانه را با او می خورم.نمی خواهم دیر شود!پرستاری به او گفت:خودمان به او خبر می دهیم.پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متاسفم،او الزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا نمی شناسد!! پرستار با حیرت گفت:وقتی نمیداند شما چه کسی هستید،چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟
پیرمرد با صدایی گرفته،به ارامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:25 ·
1
bamdad
bamdad
همیشه عجله داشتم

کودک که بودم، برای بزرگ شدن و الان برای مُردن!!
دیدگاه · 1393/02/9 - 21:00 ·
5
bamdad
index.jpeg bamdad
لاک‌پشتا میدونن آخرش هیچی نیست که عجله‌ای ندارن
دیدگاه · 1393/01/31 - 21:42 ·
3
bamdad
bamdad
متین (میراثدار مجنون)
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد

و برمی گشت !

پرسیدند :

چه می کنی ؟

پاسخ داد :

در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم …

گفتند :

حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد

گفت :

شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما

آن هنگام که خداوند می پرسد :

زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی ؟

پاسخ میدم :

هر آنچه از من بر می آمد !!
✔♥Дℓɨ♥✔
10155774_312173678936114_2190415266509972261_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
آنقدر برای دیدنت کردم که هنوز،

" "

کفش هایش را نبسته بود!

با همان حال، تمام را دویدم تا به برسم؛

که مبادا پیش از من " نگاهت " خریدار پیدا کند

آخر شنیدم که کسی میگفت:

هم میشوند...!!! : )
صفحات: 1 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ