این روزهــا کـــــه آینه هم فکــر ظاهر است
هرکس که گفته است خدا نیست کافراست
با دیدن قیافه این مردمان ِ خوب
باید قبول کرد که گندم مقصّر است
آن سایه ای که پشت سرت راه می رود
گرگی مخوف در کت و شلوار عابر است
کمتر در این زمانه بـــه دل اعتماد کن
وقتی گرسنه مانده به هر کار حاضر است
شاعر فقط برای خودش حرف می زند
در گوشه اتاق فقط عکس پنجره ست
آن جاده و غروب قشنگی که داشتیم
حالا نمــاد فاصله در ذهن شاعر است
در ایــن دیار ، آمدن نــو بهـار ِ پوچ
تنها دلیل رفتن مرغ مهاجر است
دارد قطار فاجعـــه نزدیک مــی شود
بمبی هنوز در چمدان مسافر است
">مرجان بانو
1396/10/26 - 23:11اینم جهت محکم کاری
ممنون
1396/10/26 - 23:32خواهش
1396/10/26 - 23:43واقعا شانس نداریم
1396/10/29 - 02:35یلدا اصلا سکوت علامت من نیست اسمایلی دلداری دادن
1396/10/29 - 20:46بامداد الان این رضا علامته سکوته ببین!؟ واسه چی میخواستی علامت سکوت باشی الان این رضا با این پنجه رو صورتش علامت کف گرگی هست بیشتر بنظرم هرچند جای بررسی دقیقتری داره
1396/12/25 - 08:40مرجان
1396/12/25 - 14:28